به گزارش خبرنگار دفاع پرس؛ به یمن و برکت حضور لاله های آسمانی در شهر عزیزمان؛ که از لحظه حضورشان حتی رنگ نگاه ها هم تغییر کرده است یادداشت جاوید عیدانی کارشناسی ارشد ادبیات مقاومت را در خصوص کبوتر پرکشید مرور می کنیم.
آن زمان که همه نامهای بزرگ دنیا چون مارهای خوش خط و خال آرواره خود را برای بلعیدن نام ایران گرم میکردند، نام تو بود که درطومار ثبت ایثار و شهادت نوشته شد و تقدیم خدا گردید. فرشتههای آسمان عظمت نام تو را درک کردند؛ ولی من هنوز تو را گمنام میخوانم... گمنام تویی یا من؟
روزگاری که همه به دنبال نان و نام، شکمهای دنیایی را صابون میزدند و لقمههای چرب و شیرین زر و تزویر به هیچ عنوان سیرشان نمیکرد تو به لقمهای معرفت ساختی و درعطش وصل یار سوختی و نامت را در جریده تشنگان محبت کردگار جاودانه ساختی؛ ولی من هنوز تو را گمنام میخوانم...
گمنام تویی یا من ؟
چندی بعد که نامها به القاب پر تنتنه و تمطراق دنیایی، زیبا میشد و صاحبان نام برای اثبات القابشان به مدارک جعلی پناهنده میشدند؛ خون تو نام تو را شست، نورانیت نام تو به آنجا رسید که چشمان تاریک بین از دیدنش جا ماندند؛ خدا تو را به نام صدا زد و نزد خود برد؛ ولی من هنوز تو را گمنام میخوانم…
گمنام تویی یا من؟
به بزرگی نام تو، نامداران عالم شهادت دادند و از زمانی که هرکس برای یافتن هویت خویش به جستجوی اصل و نژاد خود پرداخته و اوراق اسناد را در هم ریختهاند، نام تو به اصالتی روشن رسیده است. اصالت سرخ حسینی! نام تو را امام حسین(ع) در دفتر یاران عاشورایی خود به وضوح نگاشته؛ ولی من هنوز تو را گمنام میخوانم …
گمنام تویی یا من؟
وقتی خاک، جسم آدمها را در بر میگیرد وگوشت و پوست و استخوان زوال میپذیرد، بازماندگان برای حفظ نام سفر کردهشان، آنرا بزرگ بر سنگ قبر حک میکنند، غافل از اینکه سنگها بزرگی نام را نمیفهمند. خاک، نام نقش بسته بر پلاک تو را پنهان کرد، همه میدانند که سنگها نامی را که قلب پذیرفت، درخود نگه نمیدارند، تو برای حک شدن بر لوح دل به سنگ و گل نیاز نداری؛ مسیر نام تو مستقیم از کوچه دلها میگذرد، این نشانی را همه میدانند؛ ولی من هنوز تو را گمنام میخوانم…
گمنام تویی یا من؟
گمنام منم که گاه حیرتزده و سرگشته مسیر نام تو را گم میکنم و سر از بیابان فنا درمی آورم.
گمنام منم که گمشده در دایره نامهای دنیایی گاه قدم بر نامت میگذارم و میگذرم.
انتهای پیام/