اصول و محکمات نظام اسلامی
با همه فشارهایی که خصوصاً از سوی سلطهگران بینالمللی برای تعطیلی احکام اسلامی دنبال میشود، تداوم و بقای نظام اسلامی در ایستادگی بر این احکام و شرایع معنا و مفهوم پیدا میکند.
به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، محمدجواد اخوان در یادداشتی نوشت:
یکی از محورهای اصلی بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، بازخوانی برخی از مهمترین اصول، مبانی و محکمات نظام اسلامی بود. معظمله این محکمات را که برگرفته از گفتمان و اندیشه نورانی امام راحل عظیمالشأن(ره) است، رافع مشکلات و اختلافات سلیقهها در مسائل اساسی کشور معرفی کردند. از آنجا که این اصول و مبانی واجد اهمیت فوقالعادهای بوده و لازم است مورد مداقه و بررسیهای فراوان قرار گیرد، در این یادداشت خواهیم کوشید نیمنگاهی گذرا بر این محکمات مطروحه در بیانات اخیر معظمله داشته باشیم، به امید آنکه این سرفصلهای مهم مورد توجه بیشتر صاحبنظران و اندیشهورزان قرار گیرد:
1- «تحقق احکام اسلامی ولو بهصورت تدریجی» و «عقبنشینی نکردن از روند اجرای احکام اسلامی» نخست اصلی بود که در بیان معظمله به آن اشاره شد. بنیان و اساس حکومت اسلامی برای برپایی احکام و شرایع دینی است و اگر حکومت اسلامی از این مهم غافل شود، در واقع از فلسفه وجودی خویش فاصله گرفته است. به نظر میرسد دو مانع جدی بر سر راه تحقق این اصل محکم وجود دارد، نخست ضعف و فقدان احساس مسئولیت در برابر احکام الهی و دیگر سستی در برابر دشمنان داخلی و خارجی احکام الهی. در هر حال با همه فشارهایی که خصوصاً از سوی سلطهگران بینالمللی برای تعطیلی احکام اسلامی دنبال میشود، تداوم و بقای نظام اسلامی در ایستادگی بر این احکام و شرایع معنا و مفهوم پیدا میکند.
2- «مبارزه با استکبار و اعتماد نداشتن به آن» اصل محکم دیگری بود که معظمله بدان اشاره نمودند. در ذات نظام اسلامی روحیه استکبارستیزی و نفی سلطه نهادینه شده و در طول تاریخ نیز یکی از مهمترین ویژگیهای جبهه حق، در جهاد برای نفی باطل تجلی یافته است. انقلاب اسلامی ایران نیز از ابتدا بر همین رکن شناخته شده در همه جای دنیا به همین وصف موصوف است. اکنون نظام اسلامی در رأس جبهه جهانی ضدسلطه قرار دارد و تداوم این مسیر به ایستادگی ایران اسلامی بستگی دارد. روشن است که مبارزه با استکبار تنها در منازعه نظامی خلاصه نمیشود و ابعاد و شیوههای گوناگون فرهنگی، فکری، سیاسی و امنیتی دارد.
3- «مردمگرایی» و «اعتماد به مردم» نکته مهم دیگری بود که امام خامنهای در ذیل بحث محکمات نظام به آن اشاره کردند. میدانیم انقلاب اسلامی نتیجه حرکت عمومی مردم بود و همین تداوم حمایتهای مردم نظام اسلامی را حفظ کرده است. نظامی که از مردم برخاسته است، بدون مردم معنایی ندارد و برای عبور از چالشهای ملی چارهای جز اتکا و اعتماد به مردم نداریم.
4- «عدالتطلبی» و «ایستادگی در برابر ظلم و فساد» که از مهمترین توصیههای برخاسته از آموزههای ناب اسلامی است، دیگر اصل محکمی بود که در بیان رهبر انقلاب تجلی یافت. این روحیه عدالتخواهانه و ظلم و فسادستیزی چه در سطح ملی و چه در سطح فراملی همواره مورد تأکید امامین انقلاب اسلامی بوده است.
5- «اعتماد به نفس ملی» و «عزت ملی» که همواره از سوی امام راحل(ره) توصیه میشد به عنوان اصل محکم دیگری در نظام اسلامی است. مفهوم اعتماد به نفس ملی و خودباوری راه عبور از مشکلات بدون التماس و تحقیر در برابر دیگران است. به عبارتی میتوان رمز تحقق عزت ملی را اعتماد به نفس ملی دانست.
6- «احساس سیادت فرهنگی» و «ذلیل نبودن در مقابل فرهنگ بیگانه» در واقع ترجمان مفهوم کلی «اعتماد به نفس ملی» و «عزت ملی» در عرصه راهبردی فرهنگ است. تأکید بر این عنصر از آن رو است که فرهنگ زیرساخت شکلگیری یک هویت جمعی و تمدنی است و اگر جامعه اسلامی بخواهد به عزت حقیقی دست یابد نباید در عرصه فرهنگ، احساس ضعف و فرودستی کند و بلکه باید همواره احساس برتری فرهنگی حکمفرما باشد.
7- «حرکت جهادی در همه زمینهها» اصل محکم دیگری بود که رهبر انقلاب به آن پرداختند و حوزه ویژهای که این حرکت جهادی به طور خاص در آن توصیه شد، عرصه «علم و دانش» بود. عرصه علم و فناوری، عرصه اقتدارآفرینی برای نظام و پایه حل بسیاری از مشکلات کشور است و یک حرکت جهادی در این عرصه میتواند جهشهای فوقالعادهای در مسیر ملت ایجاد کند.
8- یکی از مهمترین آسیبهایی که نظام مدیریتی کشور به آن گرفتار شده است، موضوع اشرافیت مسئولان است که نتیجه آن را میتوان در سبک زندگی و تجملگرایی مسئولان و خانواده آنها و ریخت و پاشهای مسرفانه از بیتالمال مشاهده کرد. این در حالی بود که در سیره امام(ره) همواره بر پرهیز از اشرافیگری تأکید میشد و امامین انقلاب اسلامی خود معلم عملی پرهیز از اشرافیگری بودهاند. با تأسف باید گفت نتیجه غلبه خوی اشرافیت بر مسئولان گرایش به نمایش اشرافیگری حتی در طبقات متوسط و پایین در اثر عملکرد برخی مسئولان بوده است. بر همین اساس «خودداری از گرایش به اشرافیگری» به عنوان یکی دیگر از محکمات نظام اسلامی مطرح شد.
9- «دلسوزی بسیار برای طبقات ضعیف» به عنوان آخرین بند از محکمات مطروحه در بیانات اخیر امام خامنهای بیان شد. اقشار مستضعف جامعه که به تعبیر حضرت امام(ره) ولینعمتان جامعه و صاحبان اصلی کشور هستند، باید در اولویت اول برنامهریزیها و اقدامات اجرایی قرار گیرند. برای دلسوزی برای این طبقات به حرکت رسانهای و تبلیغی نباید اکتفا کرد و دلسوزی حقیقی در خدمترسانی صادقانه و جهادی برای محرومین است.
این اصول و محکمات نظام اسلامی، علاوه بر آنکه بنیانهای اساسی حکومت را نشان میدهد، راهنمایی برای تشخیص میزان درستی حرکت دستگاههای اجرایی و مسئولان نیز هست. با این سنجهها میتوان فهمید کارنامه افراد و سازمانها تا چه میزان با شاخصهای کلان اسلام و انقلاب تطابق دارد.