به گزارش دفاع پرس از مشهد، در اسفندماه سال 1388 خانواده سردار شهید عبدالحسین برونسی با مقام معظم رهبری دیدار داشتند که معظمله بیاناتی را ایراد فرمودند. متن زیر مشروح سخنان ایشان است:
بسم الله الرحمن الرحیم
خدا ان شاالله شهید عزیزمان مرحوم شهید برونسی یا همانطور که عرض کردیم«اوستا عبدالحسین» را رحمت کند. این خیلی برای جامعه ما و کشور ما و تاریخ ما اهمیت دارد که یک شخص خوانده شده به عنوان«اوستا عبدالحسین» نه دکتر عبدالحسین است، نه به معنای علمی استاد عبدالحسین است، بلکه اوستا عبدالحسین است، اهل بنایی و اهل کار دست و اهل شاگرد فلان مغازه، یعنی اوستا عبدالحسین بنا- از لحاظ معرفت و آشنایی با حقایق به جایی می رسد که قبل از پیروزی انقلاب در ظریفترین کارهای انقلاب، جوان هایی کا در مسائل انقلاب کار می کردند- شرکت می کند- البته من از نزدیک در جریان آن کارها نبودم و در آن زمان یادم نمی آید که با این شهید ارتباط داشته باشم، لکن اطلاع دارم، می دانم، شنیدم و در کتاب هم خواندم، بعد از انقلاب هم وارد میدان جنگ می شود.
می دانید در دفاع هشت ساله- در مجموعه داوطلبان و سپاه و این ها- هیچکس به عنوان فرمانده و رئیس وارد میدان نمی شد، همه بر اساس تلاش خودشان به مقامات بالایی می رسیدند، یعنی یک نفر وارد می شد، بسیج معمولی بود، بعد می دیدند آدم قابلی است، می شد فرمانده دسته یا فرمانده گروهان، بعد می شد فرمانده گردان، بعد می شد فرمانده تیپ، می رفت بالا.
مدیریت جنگ آن زمان هم فقط مدیریت نظام نبود، من چون اوایل کار، مدت کوتاه از نزدیک کارها را می دیدم، بعد هم که از دور تهران بودیم، لکن جریان ها را می فهمیدم و می دانستم مدیریت، صرفاً مدیریت نظام نبود، مدیریت سیاسی بود، مدیریت فکر بود، مدیریت انسان، ادب و اخلاق بود، تا کسی این چیزها را نداشت نمی توانست مجموعه زیر دست خود را اداره کند و هدایت بکند.
این شهید عزیز وارد می شود نه معلومات دانشگاه دارد، نه عنوان و تیتر و ... دارد اما آنچنان در کار مدیریت جنگ پیشرفت می کند که به مقامات عالی می رسد و شخصیت برجسته ای می شود، شخصیت جامع الطراف که مثلاً فرمانده تیپ می شود. بعد هم به شهادت می رسد.
ایشان اگر چنانچه به شهادت نمی رسید مقامات خیلی بالاتر- از لحاظ رتبه های ظاهر- را هم طی می کرد. اینها جزو عجایب انقلاب ماست. جزو چیزهای استثنایی انقلاب ماست که دیگر نظیر ندارد، نمی شود هیچ جای دیگر را با این مقایسه کرد.
همانطور که آقای استاندار خراسان نقل کردند، من از افراد شنیدم که ایشان در آن وقت، برای مجموعه های دانشجویی و دانشگاه که از مشهد می رفتند آنجا، صحبت می کرد و همه را مجذوب خودش می کرد. خود من هم نظیر این را باز دیده بودم. مرحوم شهید رستمی- که او هم از شهدای خراسان است، یک فرد روستایی و به ظاهر عام- تو جمع که فرماندهان درجه یک نشسته بودند و رئیس جمهور وقت آن روز هم نشسته بود آمد صحبت کرد و گزارش میدان جنگ داد، جوری که همه فرماندهان رسمی که نشسته بودند مبهوت شدند.
استعداد انقلاب برای پرورش شخصیت های برجسته و افراد، تا این حد است، اینها را نباید دست کم گرفت. اینها اهمیت انقلاب و عظمت انقلاب و عمق انقلاب را نشان می دهد.
ماها به ظواهر نگاه می کنیم، این اعماق را باید دید. وقتی انسان این اعماق را می بیند، آن وقت افق در مقابل چشمش اصلاً یک چیز دیگر می شود و این حوادث گوناگون که پیش می آید- این مخالفتها، این دشمنی ها، این ناخن زدن ها و پنجه کشیدن ها- دیگر به چشم انسان نمی آید، اینها در مقابل آن حرکت عظیم که دارد انجام می گیرد، چیزهای کوچکی است.
به نظر من شهید برونسی و امثال او را باید نماد یک چنین حقیقتی به حساب آورد، حقیقت پرورش انسانهای بزرگ با معیارهای الهی و اسلامی، نه با معیارهای ظاهری و معمولی.
به هر حال هر چه از این بزرگوار و از این بزرگوارها تجلیل بکنید، زیاد نیست و بجاست. ان شاالله امیدواریم که خداوند کمک کند، خانواده شهید برونسی هم خانواده بسیار خوبی اند، همان روحیه، معنویت و صفا را در این خانواده- در دو سه بار که از نزدیک با آنها آشنا شدم- من دیدم. همسر ایشان هم خانم صبور و شکیبایی است که سختی های دوران مبارزه و بعد دوران جنگ و اینها را تحمل کرده و این بچه ها را بزرگ کرده. ماشاالله آدم پنج تا پسر بچه شیطان را بزرگ کند چیز کمی نیست. بچه های شهید برونسی هم قاعدتاً همچین بچه های نرم و آرامی نیستند. آنها هم همینطور هیجانی هستند، اینکه آدم بتواند این بچه ها را اینجور بزرگ کند و ماشاالله به ثمر برساند خودش خیلی هنر می خواهد.
انتهای پیام/