گروه حماسه و جهاد
دفاع پرس- سردار سرتیپ پاسدار «یعقوب زهدی» جانشین فرماندهی توپخانه سپاه طی یادداشتی در تشریح عملیات فتح المبین پرداخته است، که در ادامه میخوانید:
با پایان یافتن عملیات طریق القدس، طرح ریزی نهایی عملیات بزرگ بعدی ایران در دستور کار قرار گرفت. این عملیات در غرب شهر شوش تا مرز فکه و در منطقه یکی از مهمترین محورهای تهاجم ارتش عراق برای تصرف خوزستان صورت گرفت. ارتش عراق از زمان و مکان این عملیات با خبر بود. بنابراین آنچه میتوانست اطلاع ارتش عراق از منطقه عملیات را ناکام بگذارد، طرح و محورهای عملیاتی بود که با عدم پیش بینی آن از سوی دشمن، موجب غافلگیری یگان های ارتش بعثی گردد. عملیات فتح المبین، سومین عملیات بزرگی بود که رزمندگان اسلام در سال دوم جنگ برای بیرون راندن قوای اشغالگر ارتش بعثی عراق از سرزمینهای اشغالی در خوزستان، درشب دوم فروردین ماه سال 1361 انجام دادند.
جغرافیا و عوارض زمین منطقه و اهداف عملیات
زمین منطقه عملیاتی فتح المبین از سه بخش کوهستانی، تپه ماهوری و دشت تشکیل شده بود. اختلاف ارتفاع بین این نقاط حدود 220 متر بود. این منطقه از شمال به ارتفاعات سپتون و همچنین ارتفاعات مَمَله که در شمال عین خوش قرار داشت و از مشرق تا رودخانه کرخه و از جنوب نیز به صحرا تا دشت نی خزر و همچنین ارتفاعات میشداغ و تنگه رقابیه محدود میشد. در این منطقه دو جاده اصلی آسفالته و محور مواصلاتی وجود داشت که از داخل خاک عراق تا پل نادری امتداد مییافت. یکی جادهای بود که مورد استفاده لشکر 10 ارتش بعثی قرار داشت و از منطقه مرزی شرهانی به عین خوش و از آنجا به دشت عباس و در نهایت به پل نادری میرسید. دیگری جادهای بود که از مرز فکه آغاز و از شمال تنگه رقابیه به تپههای رادار و از آنجا به پل نادری ختم میشد. هدف عمليات، آزاد سازی مناطق اشغالی در غرب شهرهای دزفول و منطقه غربی كرخه و تصرف ارتفاعات منطقه و رسيدن به مرز فكه بود. با توجه به حضور قوای دشمن در غرب رودخانه كرخه كه تهدید کننده جاده اهواز- اندیمشک كه بعنوان گلوگاه استان خوزستان محسوب میشد، انجام عملیات در اين منطقه و راندن دشمن به سمت مرز برای تدارک مطمئن عملیات بیت المقدس، ضروري بود.
استعداد و آرایش دشمن
منطقه عملیاتی فتح المبین تحت فرماندهی سپاه چهارم ارتش بعثی عراق قرار داشت. سپاه چهارم ارتش بعثی عراق با استعدادی در حدود 27 گردان تانک شامل 1200 دستگاه، 25 گردان مکانیزه شامل 1000 دستگاه نفربر، 20 گردان توپخانه با استعداد 400 عراده توپخانه صحرایی و 45 گردان پیاده، اين منطقه را در تصرف و کنترل خود داشت. یگانهای ذیل تحت امر سپاه چهارم در منطقه عملیاتی فتح المبین، آرایش گرفته و گسترش یافته بودند.
الف ـ لشکر 10 زرهی به همراه تیپ 60 زرهی، تیپ 505 پیاده و تیپ 423 پیاده
ب ـ لشکر یک مکانیزه به همراه تیپهای پنج و یک زرهی و تیپ های 93 و 96 پیاده
در مجموع استعداد قوای دشمن در منطقه شامل هشت تیپ زرهی، شش تیپ مکانیزه و حدود 20 تیپ پیاده بـود.
قبل از انجام عملیات فتح المبین، ارتش بعثی عراق در 500 متری شهر شوش و در فاصله چند کیلومتری جاده اصلی انديمشك - اهواز موضع گرفته بود. در این منطقه قوای دشمن با استفاده از موانع طبیعی به پدافند و حفظ سرزمینهای اشغالی میپرداخت. دشمن با تکیه بر ارتفاعات، رودخانه کرخه و شنزارهای جنوب منطقه عملیات، 4 طرف خود را بر روی نیروهای ایران بسته بود.
استعداد خودی
برای انجام عملیات، ارتش و سپاه هر آنچه که میتوانسنتد پای کار آوردند. تا آنجا که میشد از استعداد یگانها در خطوط پدافندی کاستند و به نیروهای آزاد خود برای شرکت در عملیات اضافه کردند. در نهایت نیروی زمینی ارتش با 36 گردان شامل لشکرهای 21 پیاده حمزه، 77 پیاده خراسان و 92 زرهی خوزستان و تیپهای 37 زرهی شیراز، 84 پیاده خرم آباد، 55 هوابرد و 58 ذوالفقار در عمليات شركت کرد.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نيز با استعدادی شامل تیپهای 14 امام حسین (ع)، 41 ثارالله، 27 محمد رسول الله (ص)، 7 ولیعصر(عج)، 17 قم، 35 امام سجاد(ع)، 25 کربلا، 8 نجف، 33 المهدی(ع)، 46 فجر و تیپ ایلام در عمليات شركت داشت. استعداد هر تیپ سپاه در حدود یک لشکر سازمانی بود. در مجموع سپاه در طول این عملیات بیش از 100 گردان را سازماندهی کرده و در مراحل مختلف عملیات بکار گرفت. در عملیات فتح المبین نیروهای سپاه و ارتش به صورت ادغامی با یکدیگر عمل می کردند. روش ادغام گروهان با گروهان بود.
طرح مانور
به منظور انجام عملیات فتح المبين دو سناريو به صورت جداگانه از سوی قرارگاه هاي مقدم ارتش و سپاه تهیه شد. طرح ارتش شامل سه مرحله بود.
1. حمله از سمت پل نادری و تصرف ارتفاعات رادار و تپه های علی، گره زد.
2. حمله به ارتفاعات عین خوش و تصرف دشت عباس با اتکا بر تصرف تپه های علی گره زد.
3. حرکت و حمله به سمت ارتفاعات برغازه و تنگه رقابیه با اجرای یک تک هماهنگ شده.
طرح سپاه نیز با حمله در یک مرحله ولی با 4 قرارگاه به شرح ذیل صورت می پذیرفت.
1. حمله به عین خوش از ارتفاعات دال پری و مورموری با مسئولیت قرارگاه قدس
2. حمله به تپه های علی گره زد از طریق پل نادری با مسئولیت قرارگاه نصر
3. حمله به تپه های رادار از محور شوش با مسئولیت قرارگاه فتح
4. حمله به تنگه های زلیجان و رقابیه با مسئولیت قرارگاه فجر
دو طرح فوق جزء دستور کار عناصر عملیاتی قرارگاه مرکزی کربلا قرار داشت و به طور مرتب مورد بحث و بررسی قرار گرفته و نقاط قوت و ضعف هر یک ارزیابی میشد. تجربه عملیاتهای انجام شده در سال اول جنگ که عمدتاً با ناکامی مواجه شد و نیز تجربه دو عملیات بسیار موفق ثامن الائمه و طریق القدس که با همکاری و همدلی صمیمانه ارتش و سپاه صورت پذیرفت، درسهای فراوانی را برای رزمندگان اسلام به همراه داشت. بر همین اساس فرماندهان در طرح ریزی هر عملیاتی، از تک جبههای پرهیز و بر طرح ريزي تک احاطه ای به عنوان تلاش اصلی، اصرار داشتند. بنابراین قرار شد از محورها و مناطقی به قوای ارتش عراق حمله شود که برای وی قابل تصور نیست. لذا از دو محور بالای دشت عباس و از پشت ارتفاعات میشداغ که به زعم دشمن حد اکثر یک گروهان می توانست عبور کند، دو لشکر عبور داده شد.
سرانجام پس از جلسات فراوان و مشورت های طولانی و همچنین با توجه به شناساییهای انجام شده و اطلاعات دریافتی از دشمن، ارتش و سپاه، بر روی طرح مانوری پیشنهادی سپاه، توافق کرده و قرار شد تا آن را به اجرا درآورند. لازم به ذکر است که در این ایام هماهنگی خوبی بین فرماندهان سپاه و ارتش برقرار بود. در طرح نهایی مانور قرارگاه هاي فتح در محور رقابیه، فجر در محور شوش، نصر در محور پل نادری و ارتفاعات سپتون و قدس در محور عین خوش زیر نظر قرارگاه مرکزی کربلا سازماندهي گرديدند.
اقدامات دشمن قبل از آغاز عملیات
ارتش بعثی که احتمال حمله قوای ایران را به منطقه غرب رودخانه كرخه می داد، برای به تاخیر انداختن عملیات و نیز بر هم زدن سازمان رزمندگان اسلام و یا منتفی کردن تهاجم جدید ایران، علاوه بر حمله اي كه در تاریخ 60.11.17 به تنگه چزابه در منطقه عملیاتی بستان کرد، در 1360.12.28 یعنی 2 روز قبل از آغاز عملیات به منطقه شوش و تنگه رقابیه که منطقه تحت مسئولیت قرارگاه های فجر و فتح برای عملیات فتح مبین بود، نيز حمله كرد. ارتش عراق موفق شد تا در محور رقابیه 2 تا چهار کیلومتر پیشروی کند. بنابراین آرایش قوا را در این مواضع به گونه ای بر هم ریخت که تمام شناسایی های انجام شده برای انجام عملیات، غیر قابل استفاده شد. در نتیجه امکان انجام عملیات را از قرارگاه فتح در مرحله اول عملیات فتح مبین سلب کرد. گرچه با مقاومت سرسختانۀ نیروهای خودی و با تقدیم 6 شهید و به اسارت گرفتن حدود 100 نفر از نیروهای دشمن، واحدهای ارتش بعثی مجبور به عقب نشینی شدند، اما آسيبهائی به نیروهای آماده شده برای انجام عملیات فتح المبین وارد شد.
تردید در اجرای عملیات
حملات پیش دستانه دشمن که در فوق توضیح داده شد، مشکلات زیادی را در راه اجرای عملیات به وجود آورد. بنابراین تصمیم گیری برای فرماندهان جهت آغاز عملیات، با تردید مواجه شد. برای حل این مشکل، فرمانده کل سپاه با یک فروند هواپیمای جنگی F5 به خلبانی شهيد سرهنگ حق شناس در ساعت سه و نيم بعد از ظهر روز 29 اسفند ماه سال 1360 عازم تهران شد تا ضمن گزارش وضعیت، از حضرت امام خمینی(ره)، استمداد بطلبد. این هواپیمای آموزشی توانست ظرف 20 دقیقه فرمانده کل سپاه را از پایگاه چهارم شکاری دزفول به تهران رسانده و ایشان بلافاصله عازم جماران شد و به زیارت امام خمینی (ره) نائل آمد. ایشان آخرین وضعیت حملات نیروهای ارتش بعثی به مواضع خودی را تشریح نموده و کمبود نیرو و مهمات را برای انجام عملیات فتح المبین به اطلاع حضرت امام می رساند.
در پایان این دیدار، آقای محسن رضایی از حضرت امام خمینی (ره) طلب استخاره می نمایند. حضرت امام با اندکی تامل می فرمایند: شما پیروز هستید. اما در مورد استخاره، ضروری است در ابتدا همه مشورتها را انجام دهید، آنگاه اگر راهی پیدا نکردید می توانید از خداوند طلب خیر کنید.
بر همین اساس، فرماندۀ سپاه بلافاصله تا قبل از غروب آفتاب خود را به پایگاه هوایی دزفول رسانده و در جمع فرماندهان در قرارگاه مرکزی کربلا حاضر شده و نتیجه دیدار با حضرت امام را به اطلاع آنها می رساند. سپس جلسه مشورتی خود را با فرماندهان آغاز و تا نزدیک اذان صبح ادامه می دهد. وی قبل از آغاز عملیات، تفألی نیز به قرآن زده تا نگرانی قلبی خود را با طلب خیر از خداوند برطرف کند. به هنگام باز کردن قرآن، آیاتی از سوره فتح که وعده پیروزی های بزرگ را می دهد، مشاهده میکنید. لذا اسم عمليات را فتح المبين انتخاب کردند.
شرح عملیات
عملیات فتح المبین در ساعت 00:30 بامداد دوم فروردین ماه سال 1361 با رمز یازهرا(س) و در تاریکی کامل هوا و با حمله یگان های قرارگاه های قدس، نصر و فجر آغاز گشت. اما به دلیل پیش دستی دشمن در حمله به مواضع قرارگاه فتح و آسیب دیدن تعدادی از یگان های آن، این قرارگاه نتوانست عملیات خود را همزمان با سایر قرارگاه ها آغاز نماید. به هر حال یگان های عملیاتی در مرحله اول موفق شدند تا ارتفاعات علی گره زد و بخشی از عین خوش را به تصرف خود درآورد. در این مرحله رزمندگان تیپ 27 محمد رسول الله به همراه تیپ2لشکر21 توانستند خود را به مواضع توپخانه دشمن رسانده و حدود 80 عراده توپ دشمن را به غنیمت بگیرند. در این مرحله رزمندگان اسلام موفق شدند حدود 3 هزار نفر از نظامیان بعثی را به اسارت بگیرند. البته در این مرحله از نیروهای خودی نیز بیش از 2 هزار نفر مجروح و نزدیک به 400 نفر هم شهید شدند.
در منطقه عملیاتی فجر که هدف تصرف تپه های رادار بود، در این مرحله موفقیتی حاصل نشد زیرا امکان رخنه در خطوط مستحکم پدافندی دشمن وجود نداشت و عملاً طرح مانور در این منطقه، یک تک جبهه ای بود. البته در این منطقه از مدتها قبل رزمندگان سپاه دزفول به همراه سلحشوران لشکر 21 حمزه تونلهایی را که تنها یک نفر می توانست از آنها عبور کند به طول 500 تا 700 متر در زیر مواضع ارتش بعثی احداث کرده بودند که با این اقدام توانستند سه راهی پل نادری را از تصرف دشمن خارج نمایند ولی کل اهداف مورد نظر را نتوانستند تامین نمایند. از سوی دیگر یگان های دشمن با حفظ این منطقه و از درون آن شروع به پاتک کردند تا بتوانند نیروهای رزمنده را از سایر مناطق تصرف شده بیرون نمایند. از سوی دیگر ارتش عراق به مواضع تیپ 14 امام حسین و تیپ 84 خرم آباد نیز پاتک سنگینی را آغاز کرد و بخشی از منطقه عین خوش را دوباره باز پس گرفت و امکان الحاق یگانهای خودی و ارتباط دو قرارگاه نصر و قدس را از بین برد. در چنین شرایطی در قرارگاه مرکزی کربلا تصمیم گرفته شد تا تیپ 14 امام حسین عقب نشینی نماید ولی شهيد حسین خرازی فرمانده این تیپ که خود در صحنه حضور داشت از این اقدام سرباززد و اعلام کرد که می ماند و مقاومت می کندوقرارگاه با پيشنهاد وي موافقت کرد. با این تصمیم ،تیپ امام حسین توانست عین خوش را حفظ کند. در 4 روز اول عمليات وضعيت جبهه نامشخص بود و معلوم نبود كه آیا اين عمليات موفق خواهد شد يا نه. در شرایطي كه وضعيت جبهه عين خوش بهم ريخته بود و يگانهاي قرارگاههاي نصر و قدس در شرايط بدي قرار گرفته بودند با تغييري در طرح عمليات، یگان های قرارگاه فتح در تاریخ شب چهارشنبه 4 فروردین، حمله خود را با يك تك احاطه اي به ارتفاعات رقابیه و برغازه آغاز کردند. از آنجا که تنگه رقابیه از 12 کیلومتری در دید و تیر ارتش عراق قرار داشت تصرف آن از مقابل امکان پذير نشد.لکن قبلا براي اين مشکل تدبير لازم انديشيده شده بود وحرکت تاکتيکي دور زدن ميشداغ از تنگه زليجان طراحي و آماده شده بود.
رزمندگان جهاد سازندگی حدود یک هفته قبل از آغار عملیات، جاده ای به طول 8 کیلومتر را در دل کوه میشداغ احداث کردند. تصور ارتش عراق بر این بود که چون این منطقه رملی و شنزار است، پس ایرانیها نمیتوانند از آن عبور کنند ولی تیپ نجف اشرف با استعداد 2 گردان با استفاده از جاده احداث شده از مسیرتنگه زلیجان عبور و تنگه رقابیه را دور زده و از پشت نیروهای دشمن سر در آورد. با این تدبیر، رزمندگان با هدايت شهيد مهدي باکري (جانشين تيپ نجف اشرف) حدود 20 کیلومتر از داخل رملها حرکت و نیروهای دشمن را محاصره نمودند. فرمانده تیپ عراقی پدافند کننده در این ناحیه به اسم سرهنگ نزار اسیر شد و تصور می کرد که ایران با بالگرد پشت سر وی، نیرو پیاده کرده است.با سقوط جبهه ميشداغ تنگه رقابيه باز شد از آنجا که قرارگاه اصلی دشمن در این منطقه قرار داشت، با به خطر افتادن عقبه دشمن، فشار از روی تیپ امام حسین در عین خوش برداشته شد و دشمن اقدام به عقب نشینی نمود. در این مرحله نیز حدود 3 هزار نفر از نیروهای دشمن به اسارت درآمدند. البته در سه روز اول عملیات حدود 700 نفر از پاسداران و بسیجیان و نیز حدود 200 نفر از سربازان و ارتشیان به شهادت رسیده و نزدیک به 4500 نفر از نیروهای خودی نیز مجروح شدند. در چنین شرایطی کل آرایش دشمن در همه جبهه ها به هم ریخت و عملاً مرحله سوم عملیات آغاز شد و دشمن از سه طرف در محاصره قرار گرفت. هنوز فرمانده لشکر یک ارتش بعثی به رده بالای خود اطمینان می داد که می تواند ارتفاعات رادار را حفظ کنند. در اين مرحله از عمليات، قرارگاه نصر كه در بخش شمالي منطقه با كمك تيپ 58 ذوالفقار با قرارگاه قدس در عين خوش الحاق حاصل کرده و تقريباً به موفقيت كامل رسيده بود با دستورقرارگاه مركزي كربلا، قرارگاه هاي تيپي نصر 3 و نصر 2 را براي تك به جناح شمالي لشكر یک عراق در جنوب منطقه وارد عمل كرد. قرارگاه فجر نيز به سمت شمال منطقه که بر خلاف آرایش جنگی دشمن بود، لشكر یک عراق را تحت فشار قرار داد، در نتيجه مواضع ارتش عراق در تپه هاي ابوصليبي خات سقوط كرد و نيروهاي عراقي از ارتفاعات رادار وادار به عقب نشینی شده و فرار دشمن آغاز شد و حدود 450 نظامی عراقی داوطلبانه تسلیم شدند.
دشمن تعدادی از تانک های خود را سوار بر تریلی ها نموده و با حمایت بالگرد های جنگی حرکت رو به عقب را آغاز نمود. در این وضعیت، تیپ 51 زرهی با استعدادی در حدود 50 دستگاه تانک در باتلاق سندال گرفتار شد و تانک های خود را از دست داد. نگارنده خود شاهد گرفتار شدن تانک ها و نفربرهای نوی عراقي در این منطقه بوده است كه واقعاً تماشایی، بود. به این ترتیب پس از شش روز عملیات مداوم و در اوایل صبح شنبه 7 فروردین ماه 1361، سایت رادار و کل منطقه به تصرف رزمندگان اسلام درآمد. پس از عملیات مشخص شد که جاده فکه، چنانه، رادار به عنوان جاده اصلی یگانهای ارتش عراق قلمداد می شده و قرارگاه اصلی دشمن نیز در کنار همین جاده قرار داشت که با حمله از طریق تنگه رقابیه، رزمندگان اسلام توانستند به قرارگاه تاکتیکی سپاه چهارم ارتش عراق که فرمانده آن، سپهبد هشام فخری در آن مستقر بود، نزدیک شده و جبهه دشمن را به هم بریزد.
نتايج و ارزيابي دستاوردهای عملیات
در اين عمليات كه در جبهه اي به طول 80 و عرض 30 كيلومتر انجام شد، در حدود 2400 کیلومتر مربع از خاک کشور شامل ارتفاعات عین خوش، علی گره زد، تینه، ابوغریب، تنگه رقابیه، دشت عباس و تپه های ابوصلیبی خات و پایگاههای راداری 4 و 5 نیروی هوایی ارتش، از تصرف دشمن آزاد گشت. همچنین شهرهای شوش، اندیمشک و دزفول و نیز جاده مواصلاتی اندیمشک ـ اهواز از برد آتش توپخانه صحرایی و موشكهاي فراگ خارج شدند. در عمليات فتح مبين حود 10 هزار نفر از نظامیان عراقی کشته و مجروح و استعدادي در حدود 2 لشكر عراقي منهدم شد. در اين عمليات 18 فروند هواپيما، 3 فروند بالگرد، 361 دستگاه انواع تانك و نفربر و صدها دستگاه خودروي نظامي ارتش عراق منهدم گرديد. همچنين 150 دستگاه تانك، 170 دستگاه نفربر، 500 دستگاه خودرو، تعداد زيادي سلاح انفرادي و يك رسد كامل موشك سام 6 به همراه 3 فروند موشك به غنيمت گرفته شد. با ضربات سنگین وارد شده در جریان این عملیات بر لشکرهای یک مکانیزه و10 زرهی دشمن و با به اسارت در آمدن حدود 15 هزار نفر از نظامیان بعثی، توانایی رزمی ارتش بعثی، کاهش یافته و با انهدام بخشی از قوای دشمن و به غنیمت گرفته شدن حدود 165 عراده توپ صحرایی، به همراه مهمات فراوان كاتيوشا وگلوله هاي توپ 130 ميليمتري، فرصت برای انجام عملیات بزرگ بعدی به نام بیت المقدس فراهم آمد. اين عمليات موجب شد تا فرمانده لشكر یک مكانيزه به 15 سال زندان محكوم گردد و فرمانده تيپ 27 اين لشكر اعدام و فرمانده تيپ یک پياده مكانيزه نيز براي هميشه ناپديد گردد. دراین عملیات حدود 2000 نفر از رزمندگان اسلام نیز به اسارت ارتش عراق در آمدند.
عملیات فتح مبین جهش بزرگی در قدرت رزمی ایران و توانایی برای تغییر موازنه قوا، پدید آورد. انجام اين عملیات، روحیۀ اطمینان به پیروزی را در بین برنامه ريزان عمليات و رزمندگان اسلام بوجود آورد. ویژگی این عملیات ،قدرت تصمیم گیری فرماندهی و جنگ فراگیر مردمی بود که در نتیجه آن،ارتش عراق باور کرد که در جنگ شکست خورده است. پیروزی در این عملیات موجب شد تا فرماندهان جنگ احساس کنند که حال می توانند اقدامات بزرگ تری را انجام دهند وعملیات بزرگتری را طرح ریزی کنید. عمليات فتح المبين، اطمینان به پیروزی را در قوای رزمنده اسلام توسعه داد. در جریان این عملیات، غنائم زیادی بدست آمد که از آنها در عملیات بیت المقدس، استفاده شد. مهمات بجا مانده از دشمن در این عملیات، بخش عمده ای از نیازمندی های پشتیبانی آتش یگانهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در عملیات فتح خرمشهر تأمین کرد. انجام این عملیات، نه تنها از توان رزمی مدافعین انقلاب اسلامی نکاست بلکه بر قدرت رزمی آنها افزود، به گونهای که هم قوای فکری فرماندهان را تقویت کرد و موجب طرحریزیهای بسیار دقیق و همراه با خلاقیت و نوآوری گردید و هم با به غنیمت گرفتن برخی از تجهیزات دشمن، به گسترش یگانهای رزمی جدید در صحنه نبرد، افزود.
انتهای پیام/ 131