قاسمی:
امنیت ایران در منطقه مهمترین فاکتور برای گسترش توریسم و گردشگر است
سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان گفت: در حوزه امنیت ایران وضعیت خوبی دارد که این فرصت خوبی برای ما خواهد بود تا بتوانیم توریسم و گردشگری را در کشور توسعه بدهیم.
به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان در گفتگویی از سابقه کاری و حال و هوای مسئولیت کنونی خود سخن گفت. مشروح این گفتگو به شرح زیر است:
با توجه به اینکه به ایام تعطیلات طولانی مدت نوروز نزدیک میشویم سرگرمیهایتان زمانی که فارغ از کار میشوید چیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم. من هم پیشاپیش سال نو و عید نوروز را به خود شما و همکارانتان و مجموعه دوستان در خبرگزاری داشجو و مردم شریف ایران تبریک می گویم .البته این اولین تبریک سال آینده من است و فکر می کنم هنوز تا نوروز فاصله زیادی است ولی به هر حال درکارهای زیبا و خوب می توان پیش قدم شد.
من فکر میکنم خیلی تعطیلاتی ندارم با تعطیلات نه سازگارم و نه عادت داشته ام خیلی از تعطیلات استفاده کنم، هم به لحاظ روحیه خودم وهم به لحاظ نوع مشاغلی که داشتم و شاید اگر به پرونده اداری من برگردید حتی حجم زیادی از مرخصی هایم را استفاده نکردم یعنی ممکن است چند سال مرخصی استفاده نکرده،داشته باشم.نوروز هم بستگی دارد به اینکه شرایط و تحولات دنیا و منطقه چگونه باشد و چه قدر اجازه بدهد که آرامش داشته باشیم ولی کار من به گونه ای است که عمدتا حتی پنج شنبه وجمعه هم بیکاری و فرصت ندارم.
شما اگر به کانال سخنگویی ما مراجعه کنید، قطعا می بینید بعضی روزهای جمعه ما چهار تا پنج تا موضع گیری غیر از کارهای دیگری متداول و روتین داریم.امیدوارم این نوروز و تعطیلات فرصت بهتری به من وهمه ملت ایران برای استفاده از بهار و ایام خوشی که به هر حال برای مردم وجود دارد بدهد. من اگر فرصت کنم پیداکنم دو سه نوع سرگرمی دارم که دائمی است ، کتاب وشعر خواندن جزء سرگرمی های قدیمی من محسوب می شود. که از دوران دانشجویی با آن انس و الفت داشتم.
گاهی اگر بشود سراغ بوم و نقاشی نیز می روم این فعالیت یک نوع آرامش وسرگرمی برایم محسوب می شود. قبلا گاه گاهی از سینما و تئاترهم استفاده می کردم اما الان به دلایلی فرصت کمتری برای پرداختن به این امور رادارم. به اضافه اینکه اگر فرصت و اکسیژن پیدا شود پیاده روی یا کوه نوردی می کنم که البته این عادت به علت آلودگی هوا و وقت کمی که دارم مدتی است به تاخیر افتاده است.
نوروز قصد سفر ندارید؟
ترجیح می دهم نوروز را در تهران باشم و صبح ها از پیاده روی و کوه استفاده کنم و درطول روزهم اگر فرصت داشته باشم از همین سرگرمی ها که اشاره کردم لذت ببرم.
کتاب های مورد علاقهتان چیست؟
همه چیز می خوانم حوزه تخصصی ندارم و متاسفانه پراکنده خوانی دارم رمان و شعر جزءعلاقه مندیهای من است ودر حوزه تاریخ معاصر و تاریخ قدیم و سفرنامه ها مطالعه می کنم ودر این زمینه شاید مهمتر از همه برایم خاطرات رجال سیاسی در دهه اخیر است.
به خصوص درمورد رجال دوره پهلوی هر چی که به دستم برسد از هر جای عالم می خوانم. چون خیلی با کار و تجاربی که داشتم سنخیت دارد واز این جهت برایم مفید و جذاب است واز یک طرف هم خیلی نقاط تاریک را روشن می کند از این روهیچ گاه برایم خسته کننده نیست و اشتیاق ایجاد میکند و وبه هرحال بخشی از تاریخ معاصر است که نقاط مثبت و منفی را عیان می کند و شما را با دید بازتری با گذشته آشنا می کند. البته خطاطی هم می کنم.
با توجه به اینکه تعطیلات عید فرصت مناسب تری برای این است که شخصیت هایی مثل جنابعالی رانندگی کنند تخلف رانندگی هم داشتید؟
بله حتما من هم مثل بقیه مردم تخلف داشتم ولی تخلف آگاهانه نبوده یعنی بیشتراشتباه بوده و هیچ گاه عامدانه سعی به تخلف ندارم.اگر بخواهم به طور مصداقی به این تخلفات اشاره کنم مثلا یکی دو بار استفاده از موبایل بوده یعنی منتظر یک خبری بودم یک دفعه تلفنم زنگ خورده ،جواب دادم و بعد متوقف و جریمه شدم.یا مثلا یک بار در اتوبانی متوجه سرعت نبودم با سرعت بیش از حد حرکت می کردم که باز متوقف و جریمه شدم اما تعدار این موارد خیلی زیاد نیست ولی اگر بدانم جایی ورود ممنوع است یاتخلفی که که مشخص باشد ان کاررا انجام نمی دهم.
پلیسی که جریمه کرد، حضرتعالی را نشناخت؟
نه، البته در دوره سخنگویی که شاید بیشتر چهره ام رسانه ای شده، تخلف نداشتم و این موارد برای دوران گذشته است.
یک بازه زمانی طولانی شاهد این بودیم که حضرتعالی با پای شکسته و مشقت تمام، تشریف می آوردید ودراتاق سخنگویی جلسات رو برگزار می کردید جریان شکستن پاتون چی بود؟
دلیل شکستن پای من یک بی احتیاطی و نادیده گرفتن یک توصیه مهم بود.بر اثر عجله طبقه دوم ساختمانی را که می توانستم با آسانسور بروم با پله رفتم،ب ا خودم گفتم دلیلی ندارد بایستم تا آسانسور بیاید با پله زودتر می رسم.البته حرکت من به طور کلی هم درپله و هم پیاده روی تند است و معمولا اگر کسی همراه من باشد صدایش در می آید و اعتراض می کند این شاید ژنتیک است از دوران کودکی هم این طور بودم و تند حرکت می کردم و کمتر کسی است که با من پیاده روی بیاید و معترض نشود.
دلیل شکستگی پایم هم همین بود، از پله با عجله آمدم یکلحظه تلفن موبایلم زنگ زد متوجه پله نشدم و یک لحظه حواسم پرت شد و چند پله را پرت شدم، پای چپم آسیب دید اما البته به خیر گذشت چون می توانست اتفاق جدی تری پیش بیاید ولی کنترل شدم و به دیوار مقابل برخورد نکردم.چندروزی در برابر گچ گرفتن پا مقاومت کردم ولی نهایتا همه تشخیص دادند که هیچ راهی نیست جز این که باید درمان کنی و گچ گرفته شود وتقریبا یک ماه و نیمی پایم در گچ بودم و یک مقداری روی کارم تاثیر داشت ولی نهایتا از لحظه ای که پایم را گچ گرفتم به اداره آمدم، یعنی هیچ لحظه ای را به خاطر این اتفاق تعطیل نکردم.
فقط ساختمان هایی که پله زیاد داشت و عمدتا بیرون وزارت خارجه بود رابرای حضور عذرخواهی می کردم. ولی جاهایی که آسانسور بود را با چوب دستی می رفتم وخود را به جلسه می رساندم حتی یک شب درآن موقعیت مهمان کمسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس بودیم آنجا هم با چوب دستی رفتم البته یک ربع تاخیرداشتم ولی کارم را تعطیل نکردم.
توصیه من این بودکه برگزاری جلسات سخنگویی شاید با این شرایط چندان جالب نباشد، اما در نهایت به این نتیجه رسیدم که مشکلی نیست واین اتفاق نیز واقعیتی گریز ناپذیر است. به اضافه اینکه آن ایام مصادف با ایامی بود که عمدتا برخی از همکاران و مقامات وزارت خارجه در تهران حضور نداشتندو به دلایل داخلی یا خارجی مسائل زیادی مطرح بود و احساس می کردم اگر جلسات برگزار نشود می تواند به شایعات دامن بزند، یا حتی تلقی شود این پا مصنوعی گچ گرفته شده و یک روش برای فرار از پاسخگویی است. لذا با هر قیمت و مشکلی ،بود در جلسات حضور می یافتم، البته فشار سنگینی راتحمل می کردم. پیاده روی داشتم، روی پا ایستادن برایم سخت بود و درد شدیدی را تحمل می کردم ولی نهایتا سعی می کردم روی کارم و صحبتم اثر نگذارد.
کمتر از یک سال است که کسوت سخنگویی را عهده دار شدید اگر که سخنگو نمی شدید و اگر کلا پای شما به ساختمان وزارت خارجه باز نمیشد دوست داشتید چه کاره شوید؟
من مدت زمان طولانی است که کارمند و عضو وزارت خارجه هستم منتهی این سالیان اخیر سعی کردم پست اجرایی نداشته باشم و بیشتر مطالعه و کار تحقیقاتی انجام دهم. البته یک چند سالی سر و کارم با مرکز تحقیقات استراتژیک زیاد بود و از آنجا که این سالهای اخیر معاون پژوهشهای بین المللی مرکز تحقیقات بودم وقت بیشتری به آنجا اختصاص می دادم.البته عضو وزارت خارجه هم، بودم در جلسات مشورتی شرکت می کردم ولی پست اجرایی را نپذیرفتم چون احساس می کردم نباید دائم وقت و انرژی برای کار اجرایی بگزارم.
احساس می کردم نیاز دارم یک مقدار بیشتری مطالعه و کار کنم ودر همین راستا با یک تعداد پژوهشگرهم درمرکز تحقیقات کار می کردم که پژوهشگران با استعدادی بودند واین همکاری نتایج خوبی داشت و نهایتا به کارهای مفیدی دست پیدا کردیم، لذا این انگیزه ای بود که من مقداری از کار اجرایی فاصله بگیرم، نهایتا شرایطی پیش آمد که مجدد علی رغم عهدی که با خود بسته بودم و وعده هایی که برای خود داشتم. نهایتا به دلایل متعدد و لطف واعتمادی که دکتر ظریف به من داشتند بحث سخنگویی و ریاست مرکز دیپلماسی رسانه و عمومی را عهده دار شدم وهم اکنون در خدمت شما هستم.
تا حالا براتون پیش اومده زمانی که بچه ها سوالی می پرسند در آن لحظه جواب سوال آنها به ذهنتان نرسد؟
پاسخ به این سوال سخت است اگر بگویم نه ممکن است تصور شود از خود تعریف می کنم، اما من عمدتا پاسخ سوالات را می دانم یعنی حداقل تجربه تا اینجا، این طوری بوده که پاسخ سوالاتی که مطرح شده را می دانستم.اما در شیوه و چگونگی بیان آن و به اختصار توضیح دادن حساسیت هایی وجود دارد.
به هرحال شماهم مخاطبین داخلی داریدکه از طیف های مختلف هستند و هم مخاطبین خارجی ،بنابراین همانطور که گفتم حساسیت خاصی وجود دارد.وباید برآوردی داشت که چگونه می توانید سوال یا پرسشی که مطرح شده را پاسخ دهید که از واقعیت دور نشویم و دروغ نگوییم و ازطرف دیگر بتوانیم خلاف مصالح عمومی و امنیت ملی سخنی مطرح نکرده باشیم.
سختی کارهمین مسائل است. ولی عمدتا موضوعاتی که مطرح می شود قابل حدس است و عمدتا حدس می زنم چه مسائلی در جامعه مطرح است واز آنجا که در بطن مسائل و اخبار کشور و وزارت خارجه هستم در جلسات مختلف حضور دارم واین موارد را دنبال می کنم مسائل برایم روشن است.
تا حالا شده مشاورینتان، مشاوره هایی در مورد پاسخ خبرنگاران بدهند؟
قبل از هرجلسه سخنگویی البته نه با فاصله زیاد مثلا بعد ازظهر روز قبل از دوستان می خواهم اگر فکر می کنند سوالی می تواند مطرح باشد آن را برای من بنویسند و بفرستند من از این نعمت گاهگاهی استفاده میکنم اگر چه همیشه مطلوب من نیست ولی نهایتا بعضی مواقع می تواند راهگشا باشد، ولی این که چه پاسخی بدهم به عهده خودم است البته اگر یک موضوع تخصصی باشد حتما درمورد آن با بخش ذیربط مشورت می کنم، یعنی اگر مسئله ای باشد که خیلی روشن نباشد یا اطلاعات ناقصی داشته باشم در آن مورد روز قبل معمولا با معاون ذیربط یا مدیر کل ذیربط تماس می گیرم و موضوع را با جزئیات کاملتر می شنوم.
لباس هایی که برای نشست می پوشید با مشورت شخص خاصی انتخاب می شود یا سلیقه خودتان است؟
من روی خیلی چیزها مشورت پذیر نیستم و نظر خودم را دارم. انتخاب لباس نیز جزءآن موارد است که از هیچ کس مشورت نمی گیرم و معمولا در انتخاب یا خرید کسی همراهم نیست البته این رویه جدید نیست وهیچ ربطی هم به سخنگویی ندارد یعنی من از قدیم الایام، همین سبک و سیاق می پوشیدم.
برند خاصی مد نظرتان است ملی- وطنی یا غیربومی؟
سعی من این است که حتی الامکان وقتی که در ایران هستم بیشتر تولید بومی و ایرانی را استفاده کنم البته مواقعی هم در دوران سفارت بوده است که در کشورهای مختلف،ماموریت بودم و دسترسی به کالای ایرانی نداشتم.چون همانطور که گفتم لباس چیزی است که خودم باید انتخاب کنم و نمی توانستم از راه دور سفارش بدهم.لذا بعضا خریدهایی در خارج از کشورهم داشته ام. اگر چه باید حتی الامکان بتوانیم تولید داخلی را استفاده کنیم ولی واقعیت این است که من جاهایی بوده که از تولید خارجی هم استفاده کردم.
بعضا گفته شده به خاطر موضع گیری فلان کشور سفیر آن کشور به وزارت خارجه احضار شد، در پروسه احضار یک سفیر عملا چه اتفاقی می افتد؟
یک موقع سفیر درخواست می کند از وزارت خارجه محل یا از هر وزارتخارجه ای که محل ماموریتش است ملاقات کند حالایا گلایه دارد یا بحث شیرینی را می خواهد مطرح کند یا یک حرف نویی را از جانب دولت متبوعش می آورد.که روابط طبیعی است بین سفارت خانه ها و دولت ها ودر همه کشورها وجود دارد.یک موقع یک اتفاق منفی ممکن است بیفتد در چند شکل مختلف ممکن است براساس نوع موضوع، آثارآن، نوع روابط، آثار جانبی موضوع حتی آثار داخلی آن تصمیم گرفته می شود که موضوع چگونه با سفیر مطرح شود.
یک موقع به سفیر زنگ می زنند و می گویند شما احضار شدیدو ساعت این حضور را هم دولت میزبان تعیین می کند. مثلا دولت میزبان می گوید سفیرراس ساعت یک اینجا باشد او موظف است که بیاید مگراینکه ایران نباشد یا خارج از پایتخت باشد. این روش شدیدترین شکل ممکن است که سفیر باید ظرف نیم ساعت،یک ساعت خود را برساند .
براساس نوع موضوع به وی اعتراض و ازاو خواسته می شود تا مسئله را به اطلاع دولت خود برساند و سریع پاسخ بدهدو این موضوع توسط وزارتخارجه خبری و درسانه ها منعکس می شود.شکل دیگر به این ترتیب است که یک موقع سفیر را با همین روندی که بیان شد، احضارمی کنند اما کمی مثبت تر یعنی موضوع را خبری نمی کنند وبدون سر و صدا موضوع را اطلاع می دهند ودر حقیقت از این ماجرا فقط سفیر و وزارت خارجه خبر دارد حتی شاید بخش های مختلفی در وزارت خارجه نیزبی اطلاع باشند .البته این روند در همه جای دنیا متداول است یک موقع لفظ احضار را به کار نمی برند، دعوت می کنند بعدازظهر امروز نیم ساعت تشریف بیاورید وموضوع درحالت مهربان تری مطرح می شود.
یعنی موضوعات مشورتی این گونه است؟
خیر این ها روند مخابره اعتراضات است . موضوعات مشورتی این است که یک معاون یا مدیر کل یا رئیس اداره ای که البته عمدتا بیشتر مدیران کل یا معاونین از سفیر می خواهند که بایکدیگر ملاقات داشته باشند وبرسر زمان هم با یکدیگربه تفاهم می رسند.برای این نوع ملاقات حکم و ساعت تعیین نمی کنند بلکه خیلی دوستانه با یکدیگر دیدارمی کنند و چای و قهوه می خورندوبا یکدیگر حرف شیرین می زنندو غالبا خبری هم نمی شود.
و مطلب یا پیام منعکس می شود، یک موقع ممکن است ازروش های دیگر استفاده کنند البته انتخاب هریک از این موارد به نوع روش هایی که در کشورها مرسوم است برمی گردد، یک موقع ممکن است اصلا حتی فرد را به وزارت خارجه هم صدا نکنند، صبر کنند تا دریک مهمانی او را بینند، حالا دو هفته دیگر یک هفته دیگربه هر حال در اولین فرصتی که اورا می بینند سرپایی موضوع را مطرح وگلایه نسبی خود را ابراز می کنند.
بیان موضوع یا اعتراض شکل های مختلف دارد ولی احضار که بحث سوال شما بود همین است که ساعت مشخص می شود و نهایتا موضوع منعکس می شود. این روند گهگاهی خبری می شود، گهگاهی خبری نمی شود وبعضی اوقات علی رغم اینکه وزارت خارجه علاقه مند نیست خبردرز پیدامی کند،این اتفاق یا از طریق خود سفیروسفارتخانه می افتد یا مثلا خبرنگاری از اینجا رد می شود، می بیند سفیر کشور خاصی در شرایط خاصی وارد وزارتخارجه می شود و نهایتا خبرش را پخش می کنند.
بله، بعضی مواقع شدنی است یعنی قرار نیست خبرمنتشر شود اما این اتفاق می افتدو منتشرمی شود خیلی کار زیبایی نیست وبه هر حال بار خودش را داردبه هرحال در دنیای فعلی که شفافیت بیشتری وجود دارد وانتقال اخبار به سرعت اتفاق می افتد کار قدری سختتر شده است در گذشته خیلی پنهان کاری ها اتفاق می افتاد .در خاطراتی که عنوان کردم به مطالعه آنها بسیار علاقه مندم به نمونه هایی از آن اشاره شده است ،مقولاتی که در زمان خودش پیدا و روشن نبوده ولی نهایتا در «تاریخ» از آن پرده برداشته شده است.
که پشت سر یک حادثه چه اتفاقاتی افتاده است، سفیری احضار شده وزیری مسافرت کرده در تاریخ می توان نمونه های آن را پیدا کرد. اینها در تاریخ به وفور پیدا می شود ولی در زمان حاضرنه برای همین است که وزارت خارجه ها معمولا اسنادشان را بعد سی -چهل سال منتشر می کنند.جمهوری اسلامی هم اخیرا مقداری از اسناد قدیمی را منتشر کردیم که این ها ارزشمند است.و انتشاراین اسناد و ثبت خاطرات کمک می کند به این که ما ببینیم چه فراز و نشیب هایی را طی کردیم و در چه مقاطعی از تاریخ چه اشتباهاتی داشتیم و امروز در کدام نقاط و مسائل در مقایسه با جاهای دیگر کمبود یا نقاط مثبتی داریم.
نهایتا خاطرات رجال معاصر طی سال های گذشته خیلی باب شده هم ازنوع ترجمه شده آن وهم آنها که به زبان خارجی در خارج از کشور نوشته شده است.خوشبختانه این روند در ایران هم باب شده بعضی موسسات تحت عنوان خاطرات شفاهی،خاطرات معاصرین را ضبط و پیاده سازی می کنند وثبت این خاطرات کار بسیار پسندیده وشایسته ای است و باید به رجل سیاسی که خاطره نمی نویسند این را توصیه کرد که هم خاطره بنویسندو هم این که به گسترش این حرکت در کمک کنند. چون برای آیندگان می تواند سودمند باشد.
قدری به مسئله اصلی دولت یازدهم بپردازیم و آن مسئله مذاکرات است در جریان مذاکرات مسئله ای مطرح شد که تیم مذاکره کننده عنوان کردند ما گروهی را در فضای مجازی بین خودمان داریم وضعیت این گروه به کجا رسیده پابرجاست حضرتعالی عضوش هستید یا نه؟
من در آن هنگام که این بحث مد نظر شماست کار اجرایی نمی کردم و با آن تیم نبودم واقعا اطلاعات دقیقی ندارم ولی همینقدر شنیده ام که یک گروه کوچکی در فضای مجازی بوده است که چیزهای معمولی را به هم اطلاع می دانند، در حد ساعت و مکان حرکت اما به لحاظ محتوایی بعید می دانم با توجه به حساسیت موضوع اصولا از این ابزار استفاده شده باشد،چون هر طور حساب کنیم به هر حال قابل اطمینان نیست این نوع ابزاری که امروزهم زیاد متداول شده است و چون موضوع حساسیت خاصی داشته نهایتا خیلی باید جوانب امر رعایت شود.
لذا قطعا برای مسائل محتوایی چنین گروهی قطعا وجود نداشته است. الان هم ما از فضای مجازی برای کار استفاده نمی کنیم یعنی بین دوستان وزارت خارجه و مقامات، برای کارهای محتوایی واصلی هیچ کدام گروهی نداریم.شما به طور مثال همین کانال سخنگو یا دیپلماسی رسانه را ببینید مسائلی که درآن طرح می شود،مواردیست که می توان به در و دیوار چسباند.
ما این موارد را می گذاریم برای انتشار که گروههای خارجی وداخلی ببینند و ایده های ما را منتشر کنند از این نوع گروه ها هم در اینجا بین دوستان ما هم بین دیگر دستگاه های دولتی وجود دارد که در کار خبررسانی هستند یعنی حتی تحلیل و اظهارنظرها یا جمع بندی وجود ندارد. بیشتر خبررسانی است یعنی شبیه به کار سایت های خبری کشور است. منتهی مقداری تخصصی تر است به عنوان مثال یکی حوزه سیاست خارجی را دنبال می کند دیگری بحث افریقا یا خاورمیانه را دنبال کند به هر حال ما در وزارت خارجه به دلیل وزارت خارجه ای بودنمان روی این فضاها کار اداری انجام نمی دهیم.
استفاده شخصی هم نمیکنید؟
چرا استفاده شخصی داریم. یک ابزاری است که به هر حال وجود دارد واقعیت است و شما نمی توانید به جنگ با آن بروید و ازآن استفاده نکنید،به هرحال خیلی از کارهای شما را تسهیل می کند و کمک می کند، منتهی مهم این است که شما چگونه از این ابزار استفاده می کنید شما ابزاری مثل تلفن یا تلویزیون را می توانید استفاده خوب ، یا بد داشته باشید.
نفس خود ابزار هیچ کدام بد نیست ساخته و پرداخته چند نسل است که یک موضوعی تکامل پیدا کرده تا رسیده به اینجا و قطعا مفید است همان طور که یک وسیله پزشکی مفید است این تکنولوژی نیز می تواند مفید باشد. چه چیزی بهتر از این که شما خبری را در کانالی می گذاریدهمان لحظه در استرالیا،آمریکای لاتین و... دیده می شود.
در مورد شخصیت دکتر ظریف حرف بزنید اهل مزاح و شوخی هم هستند؟
قضاوت در مورد دکترظریف خیلی سخت است ظریف یک شخصیت چند وجهی دارد و بسیار اخلاقی است من ایشان رافردی بسیار صادق می دانم .و خیلی ویژگی های دیگری که خوبان دارند ایشان هم دارد اهل شوخی،خنده حتی عصبانیت هم گاهگاهی هستند گاهی هم جدی می شوند.
مصداقی به شوخیهای ایشان اشاره بفرمائید.
من به صورت مشخص چیزی یادم نیست به هر حال بعضی جلسات به لحاظ محتوایی خیلی جدی تر است و بعضی دیگر می تواند مباحثی مطرح شود که به طنز و ضرب المثل و از این چیزها منتج شود. بین سفرا که بخش اعظم شان همکاران حضرتعالی هستند.
با سفیر کدام کشورها صمیمیت و نزدیکی بیشتری دارید؟
من با سفرایی که چند دوره سفیر بودندو سابقه کارشان بیشتر است با عمده آنها آشنا هستم و صمیمیت دارم وبا آنهااز نزدیک کار کردم و هنوز تعداد قابل توجهی هستند که باهم سابقه زیادی در وزارت خارجه داریم و بایکدیگرکار کردیم، تعدادشان زیاد است
وزرا چه طور؟
با برخی از وزرا که دوره چندم وزارتشان است طی دو سه دهه اخیر به تناسب ماموریتهایی که در تهران و هم به عنوان سفیر در خارج از ایران داشتم در مقاطعی با یکدیگر همکار بودیم. وبه تناسب کار، به خصوص وزرایی که در حوزه های مختلف فعالیت می کردندبا یکدیگر رابطه نزدیکی داشتیم این وزراء عمدتا وزرای حوزه های اقتصادی وزرای صنایع و فرهنگ بوده اند.بابعضی وزارت خانه ها شاید کار زیادی نداشتیم واگر ارتباط شخصی نبود هیچ وقت با هم ارتباط برقرار نمی کردیم.
در دوران جوانی و دانشجویی آیا جزو تشکیلات دانشجویی خاصی هم بودید؟
می توانم بگویم هم بوده ام، هم نبوده ام به دلیل اینکه کار سیاسی می کردم و فعال بودم ولی یک روحیه در کنارش از ابتدادر من وجود داشته و تا امروز هم خوشبختانه یا غیرخوشبختانه در درون من هست که هیچ وقت کار گروهی سیاسی را نپسندیده ام و کار نکرده ام.این روندچه در دوران دانشجویی چه بعداز آن که کارهای اجرایی وحزبی و گروهی با بعضی انجام دادم متداول بوده است. هیچ وقت عضو گروهی نشدم ولی در سیستم اداری بسیار نظم پذیر هستم.یعنی جایی که کار می کنم بسیار سعی می کنم از مافوق خودم متابعت کنم حتی اگربانظرات وی موافق نباشم.
یعنی اگر امر بر این دایر شود که چیزی اجرا شود، انجامش می دهم کاملا تشکیلاتی و نظم پذیر هستم و چارچوب ها را رعایت می کنم اما به لحاظ سیاسی خودم اجتهاد می کنم و براساس چارچوب های کلی منافع کشور و مردم و منافع ملی همیشه عمل کرده ام و اعتقادم داشتم که این کار درست است ازاین جهت هیچ گاه سعی نکردم خود را در یک چارچوب محصور کنم و در هیچ حصاری نمی گنجم.
اگر موافق باشید قدری درخصوص بحث شیرین عیدی صحبت کنیم، آقای دکتر عیدی هم می گیرید؟
به خصوص در دوران کاری عمدتا در وضعیتی بودم که مجبور بودم عیدی بدهم و کمتر عیدی گرفته ام. البته به صورت گسترده عرض می کنم به هر حال مثلا بعضی از بزرگانی که انسان با آنها مرتبط هست این لطف را داشته اند وبرگ سبزی را به عنوان عیدی اهدا کردند.
ولی تعدادشان زیاد نیست و بیشترزمانی که در جایگاه سفیر قرارداشتم، پرداخت کننده عیدی بودم. اگر چه سنم خیلی بالا نبود ولی مجبور بودم درمناسبتهای مختلف مثلادر ایام نوروز یا روز معلم به معلمین مدرسه و دانش آموزان هدایایی اهدا کنم . یا حتی درایام ژانویه یعنی سال نوی مسیحی هم عیدی زیاد دادم یعنی به صورت هدیه به مقامات و دوستانی که با آنها کار می کردیم به عنوان این که بدانند ، به فرهنگ و عقیده آنها احترام می گذاریم ومناسبتهاشان را به یاد داریم،همیشه در این امورجدی بوده ام.
وبه عنوان مثال کارتهایی را به عنوان هدیه تهیه می کردم ،البته در تهیه این کارتها اهتمام ویژه ای داشتم وآنها را از بازار نمی خریدم طرح و ایده آنها کاملا شخصی وتوسط خودم بود و به نشانه احترام به طرف مقابل تک تک آنها را شخصا امضا می کردم و از مهر یا امضای چاپی هم استفاده نمی کردم. چون ارتباط با طرف مقابل ازاهمیت بالایی برای من برخوردار است.
جهان 96 با حضور ترامپ را چطور پیشبینی میکنید؟
یکی از ویژگی های مهم وضعیت فعلی جهان که جدید هم نیست یعنی شاید از یکی دو سال قبل، رفته رفته بیشتر خود را نشان داد موضوع غیرقابل پیش بینی شدن وقایع جهان است. یک تعبیری وجود دارد که من خودم زیاد به آن توجه می کنم ودر نوشته ها یا گفته هایم آن را به کار می برم به این معنی که جهان، جهان در حال گذار است ویک وضعیت عادی در جهان حاکم نیست. این جهان در حال گذار، ویژگی های خاص خود را دارد یکی از آن ویژگی ها غیرقابل پیش بینی بودن آن است، دیگری سرعت تحولات است، یعنی شما هیچ موقع در دهه های گذشته نمی بینید که مثل امروز نتوانیم سرعت تحولات در دو-سه ماه آینده را پیش بینی کنیم. یعنی شما هر روز که بیدار می شوید یا هر لحظه ای که سری به فضاهای خبری می زنید، یک تحولی اتفاق افتاده است که خیلی منتظرآن نبودید چه در صحنه تحولات منطقه ای ، چه در مجموعه تحولات جهانی این مساله شایع است.
الان مثلا احزاب تازه تولد یافته در جهان به وجود می آید که کسی منتظرآنها نبوده است، چهره لیدر حزب و گروه هم خیلی شناخته شده نبود یعنی یکی- دو سال بیشتر از شناخته شدن آن نمی گذرد.این احزاب سریع رشد می کند و تعداد زیادی از آرا رابه خوداختصاص می دهد وحتی نهایتا به حاکمیت هم می رسد. نمونه آن آقای« سیپراس» در یونان است به این شکل مردم به احزاب قدیمی احزاب کلاسیک نه می گویند وآنها را کنار می گذارند. این تحول در اروپابه شکل بارز دیده می شد طی یکی -دو سال گذشته در اسپانیا شاهداین روند، بودیم.
این اتفاق امروز در فرانسه در حال رخداد است و احزاب غیرمتداول که شاید یک روزی خیلی محبوبیت نداشتند به یک جایگاه بهتری می رسند مثل حزب خانم «ماری لوپن» در آلمان و خیلی کشورهای دیگراین احزاب نوپا باتوجه به اینکه کلاسیک نیستند و تازه رشد پیدا کرده اند مانیفست چندان مشخصی ندارندو کشورهاشان نیزدست خوش یک سری تحولات خاصی می شود که قابل پیش بینی نبوده و نیست و این تحول از اروپا آغازو به امریکا کشیده شده است. همین انتخابات اخیر که در ایالات متحده برگزار شد همه فکر می کردند خانم کلینتون باید روی کار بیاید ولی نهایتا یک پدیده ای مثل ترامپ به عنوان چهره جدید و قدرت را در آمریکا به دست می گیرد این اتفاق نه برای جامعه امریکاخیلی قابل پیش بینی بود و نه برای جامعه اروپا و نه دیگران این روند از تحولات و مشخصه های وضعیت جهان فعلی است.
لذا سال آتی به نظرم سال بسیار حساسی با پیچیدگی های فراوان است که باید خیلی از پرونده ها چه در منطقه و چه در عرصه جهانی تعیین تکلیف شود.نمی توانم بگویم به سمت بهتر شدن و مثبت تر شدن حرکت خواهد کرد.ممکن است وضعیت منفی تر و نامطلوب تری ایجاد شود. ولی به هر حال خیلی قابل پیش بینی نیست مثلا یک روز بعد انتخابات که ترامپ آمد، می گفتند صبر می کنیم وقتی در کاخ سفید مستقر شد نهایتا تکلیف کار مشخص خواهد شد که وی نیز مثل هم حزبی های خود در حزب دمکرات یا جمهوری خواه مانیفیست و رفتارش مشخص خواهد شد اما با گذشت زمان می بینیم که هنوز نمی توانیم پیش بینی کنیم که سیاست های وی در مورد مسائل مختلف جهانی یا حتی مسائل داخلی آمریکا چه خواهد بود و این وضعیت پیچیده، عمدتا در اقصی نقاط جهان و حتی خاورمیانه وغرب آسیا و مجموعه منطقه ما هم وجود دارد.به هرحال منطقه در بردارنده تحولات یمن، بحران سوریه ومسائل عراق است.
ترکیه وضعیت بغرنج وپیچیده دارد برعکس سالیان قبل یک رشد منفی رو به عقب داشته چه در بحث اقتصاد، چه در بحث تروریسم و چه در بحث امنیت آینده روشن نیست.شما نمی توانید قضاوت کنید آینده ترکیه چه خواهد بود آیا دولت فعلی قادر خواهد بود براین مشکلات فائق بیاید.به هرحال ترکیه بعد از این ناامنی ها که در مصر و جاهای دیگررخ داد، زمانی آمال و آرزوی خیلی از توریست های جهان بود و جای همه آن کشورها را گرفته بود.
امروز ترکیه جایگاه خود را از دست داده و با مشکلات، ناامنی و آدم ربایی و خیلی چیزهای دیگر روبه روست و اقتصاداین کشور هم دچار مشکل است این ها یک نتایجی خواهد داشت این نتایج چگونه خواهد بود و ترکیه را به کدام سمت می برد،نامشخص است.برخی کشورهای عربی و آسیایی هم بعضا همین مشکلات را دارند.لذا فکر می کنم سال آینده سال پیچیده ای است و قضاوت در مورد همه تحولات آن دشوار است باید گام به گام و با یک افق کوتاه به آینده نگاه و با احتیاط حرکت کرد.
و ارزیابی شما از ایران 96 چیست؟
من امیدوارم ایران96 بتواند بهتر از ایران 95 باشد ودر جای خود نماند و گام های بیشتری در عرصه های مختلف به ویژه عرصه اقتصادی رو به جلو برداردو در این خصوص کارهای زیادی باید صورت بگیرد هنوز مردم رنج های زیادی دربخش اقتصادی می برند. در حوزه فرهنگی فکر می کنم باید بتوانیم گام های بهترو جدی تری را برای تعالی فرهنگ کشور برداریم، در حوزه امنیت ایران وضعیت خوبی داردکه باید حفظ و تقویت شود.
این فرصت خوبی برای ما خواهد بود که با همین پارامتر امنیت و ویژگی های خاصی که جمهوری اسلامی ایران برای خود دارد بتوانیم توریسم وگردشگری را در ایران توسعه بدهیم با توجه به اینکه کشورهای اطراف ما و آنهایی که توریست پذیر بودند دچار مشکل هستند وازطرف دیگر خیلی ها هستند که دوست دارند جهان اسلام و جمهوری اسلامی ایران را ببینند.دوست دارند بدانند این جمهوری اسلامی که آمد و شعارهای جدیدی را در جهان مطرح کرد و تحت فشار قدرت ها قرار گرفت چه ویژگی هایی دارد؟ مردم آن چگونه زندگی می کنند؟ و چه ویژگی هایی دارند به هر حال امیدوارم ایران 96 بهتر از ایران 95 باشد گرچه ایران 95 هم موفقیت های بسیاری داشت یعنی قطعا می توانیم بگوییم در حوزه سیاست خارجی وضعیت بسیار خوبی نسبت به 94 و 93داشتیم. فضاهای بسیاری برای ما باز شد که بتوانیم تعاملات بیشتری با جهان و کشورهای منطقه داشته باشیم.
به هر حال در سه ماهه اول سال پیش رو، ما مسئله انتخابات را داریم یعنی بعد از تعطیلات طولانی کشور به بهانه نوروز که تبدیل شده به مهمترین تعطیلات ما در سال و بعد هم دوباره تشکیل کابینه جدید را خواهیم داشت. به هر حال امیدمان این است که علی رغم این تحولاتی که حتما مثبت است و ناشی از این فضای بازی است که در ایران وجود دارد و انتخاباتی است که در کشور صورت می گیرد ما بتوانیم کشور را به سمت آبادانی بیشتر حرکت بدهیم.
اگر صحبتی ناگفته ماند، بفرمایید
برای همه دوستان و شما و همکارانتان که نقش مهمی در اطلاع رسانی دارید،آرزوی موفقیت می کنم اگر این ابزار اطلاع رسانی را از ما برای چند ساعت بگیرند احساس بیماری می کنیم. چون تحولات سریع و اخبار زیاد است .انسان احساس می کند یک چیزی را ندارد و عقب است و احساس کمبود اعتماد به نفس می کند. این کار شماست که کمک می کنید این اخبار را به موقع در اختیار مردم ایران بگذارید.