به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، مصطفی عربنژاد از رزمندگان لشکر 41 ثارالله در خاطرهای از نوشیدن متفاوت آب توسط یکی از رزمندگان ایرانی در جریان عملیات «والفجر3» روایت میکند:
شب عملیات گردان ابوالفضل (ع) مسئولیت محور جناح چپ ثارالله را به عهده داشت. بعد از حرکت به سمت تپه قلاویزان، قرار بود بچههای تخریب باقیمانده محور را پاکسازی کنند.
نزدیک کانال منتهی به محور عملیاتی بودیم که با چند کمین عراقی مواجه شدیم. بعد از درگیری مختصری و دادن چند شهید از کمین عراقیها گذشتیم و به کانال رسیدیم بچههای تخریب رفتند که باقیمانده محور پاکسازی شده از قبل را پاک کنند، که متوجه شدند محور لو رفته و عراقیها مجددا آن را مین گذاری کردهاند؛ ولی با توجه به نزدیک شدن به زمان آغاز عملیات، با این شرایط بچههای تخریب شروع به پاکسازی کردند.
سکوت در محاصره عراقیها
در نیمه کار بودند که عملیات آغاز شد و دوستان موفق به باز کردن محور نشدند و با روشن شدن هوا دیگر امکان برگشت هم برایمان مقدور نبود چون عراقیها در سنگرهای کمینشان حضور داشتند. در واقع ما در محاصره قرار داشتیم که به دستور فرمانده گردان که شهید رضا عباسزاده نام داشت، تمامی گردان مجبور به ماندن در کانال و حفظ سکوت شدیم، تا عراقیها متوجه حضور ما نشوند. یک روز گرم و داغ تابستان را بدون آذوقه و آب کافی در محاصره گذراندیم. از بعداز ظهر به بعد تشنگی توان بچهها را بریده بود؛ ولی مجبور به مقاومت بودیم.
ترس از نوشیدن آب
شب هنگام به دستور فرماندهی گردان با وجود بی رمقی ناشی از تشنگی زیاد به طرف رودخانه گاوی حرکت کردیم. در بین راه از چند قمقمه شهدای شب گذشته چندین نفر با کمی آب لبهای خودشان را خیس کردند. همچنان که به طرف رودخانه در حال حرکت بودیم صدایی به گوش بچهها رسید که میگفت: «آب آب» به سمت صدا حرکت کردیم؛ البته با احتیاط کامل که نکند کمین باشد.
بعد از کمی جلو رفتن بچهها یک [ظرف] 20 لیتری آب را مشاهده کردند. باز هم به دستور فرمانده یکی از بچهها برای چک کردن آب مبنی بر مسموم نبودن کمی از آن را نوشید، تا در صورت سمی بودن بقیه بچهها مسموم نشوند. بعد از چند لحظهای که اطمینان حاصل شد، تمامی گردان با نوشیدن مقدار کمی از این آب نشاطی دوباره یافتند، تا بتوانند خود را به عقبه منطقه برسانند.