به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، برخی از مخالفان شیعه تلاش کردهاند با بهره بردن از برخی از احادیث که گاه در کتب روایی شیعه نقل شده است، چهره شیعیان را مخدوش جلوه دهند، در این زمینه یکی از موضوعاتی که دستمایه چنین اقدامی قرار گرفته است، احادیثی است که دشمنان اهل بیت علیهمالسلام را زنا زاده میداند. در این نوشتار تلاش میکنیم، یکی از این روایتها را از جهت سندی مورد تحلیل قرار دهیم و با دیگر روایات مقایسه کنیم.
یکی از این روایات، روایتی است که در اصول کافی به این مضمون نقل شده است، که: «ابو حمزه مىگوید به امام باقر(ع) عرض کردم: برخى از همکیشان ما به دگراندیشان دروغ مىبندند و آنها را به حرامزادگى نسبت مىدهند . امام باقر(ع) فرمود: سخن نگفتن درباره آنان نیکوتر است، و سپس فرمود: اى ابا حمزه! به خدا سوگند! جز شیعیان ما، همه مردم زاده فحشایند»؛
«عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْعَبَّاسِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ عَنْ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ قُلْتُ لَهُ إِنَّ بَعْضَ أَصْحَابِنَا یَفْتَرُونَ وَیَقْذِفُونَ مَنْ خَالَفَهُمْ فَقَالَ لِی الْکَفُّ عَنْهُمْ أَجْمَلُ ثُمَّ قَالَ وَاللَّهِ یَا أَبَا حَمْزَةَ إِنَّ النَّاسَ کُلَّهُمْ أَوْلادُ بَغَایَا مَا خَلا شِیعَتَنَا».
سند روایت:
در سند این روایت دو اشکال وجود دارد که آن را از اعتبار ساقط میکند:
1. حسن بن عبد الرحمن، مجهول است و در کتب رجالی شیعه توثیق نشده است.
2. علی بن عباس، نیز جز غلاتی است که به شدت از سوی علما مورد نکوهش و ذم قرار گرفته است، به عنوان مثال: نجاشی در مورد وی میگوید: «علی بن عباس جراذینی رازی، جداً ضعیف و محکوم به غلو است.»
و یا علامه حلی(ره) میفرماید: «علی بن عباس جراذینی رازی ضعیف و غالی(غلو کننده) است. نوشتههایی در مدح و ذم دارد که نشانگر نابودی مذهبش و پستی خود وی است، نه خود او ارزشی دارد و نه به روایاتش توجهی میشود».
بنابراین، روایت چنین افرادی در مذهب شیعه، هیچ جایگاهی ندارد.
متن حدیث
این روایت، علاوه بر اینکه از جهت سندی ضعیف است، از جهت محتوایی نیز با روایات متعدد دیگری در تعارض است. در روایات متعددی به این نکته اشاره شده است که نکاح و ازدواج دیگر ادیان بر اساس سنت و شیوه خودشان صحیح است؛ به همین خاطر هیچ شخصی حق ندارد، آنان را به زنا محکوم کند، که در ادامه به چند مورد اشاره میکنیم:
1. امام صادق(ع) و یکی از یارانشان در بازار در حال راه رفتن بودند، که یار امام، غلامش را چندین بار صدا زد، ولی او جواب نداد، زمانی که غلامش آمد، وی غلام را با الفاظی زشت مورد خطاب قرار داد و گفت: «مادر فلان! کجا بودى؟» تا این جمله از دهانش خارج شد، امام صادق(ع) به علامت تعجب دست خود را بلند کرد و محکم به پیشانى خویش زد و فرمود: «سبحان اللَّه! به مادرش دشنام مىدهى؟! به مادرش نسبت کار ناروا مىدهى؟! من خیال مىکردم تو مردى باتقوا و پرهیزگارى. معلوم شد در تو ورع و تقوایى وجود ندارد».
او گفت: یابن رسول اللَّه! این غلام، اصلا سِندى است و مادرش هم از اهل سند است. شما مىدانید که آنها مسلمان نیستند. مادر این غلام، یک زن مسلمان نبوده که من به او تهمت ناروا زده باشم.
حضرت فرمود: مادرش کافر بوده که بوده. هر قومى سنت و قانونى در امر ازدواج دارند. وقتى طبق همان سنت و قانون رفتار کنند عملشان زنا نیست و فرزندانشان زنازاده محسوب نمىشوند.
و در تاریخ نوشتهاند که بعد از آن، دیگر کسى ندید که امام صادق(ع) با این شخص راه برود.
2. یک نفر در حضور امام صادق علیهالسلام از یک مرد مجوسى به نام بدکاره یاد کرد، حضرت فرمود: بس کن و اینچنین تهمت مزن.
آن شخص گفت: این مجوسى با مادر و خواهرش به بستر مىرود.
امام صادق(ع) گفت: مباشرت او با مادر و خواهرش به عنوان ازدواج و بر اساس دین آنان صورت مىگیرد. و روایات متعدد دیگری که در این زمنیه وارد شده است.
آیتالله مکارم شیرازی در همین زمینه در کتاب «نکاح» میگوید: به خاطر این ادله است که احدی از علمای شیعه در طول تاریخ، بر طبق چنین روایاتی فتوا ندادهاند؛ بلکه عکس آن را معتقد هستند؛ زیرا بر مبنای فقه شیعه، تمام کسانی که پیوند زناشویی و ازدواج آنان، بر اساس مذهب خودشان صورت گرفته و به اصطلاح صیغه عقد جاری شده است، حلالزاده هستند، حتی اگر غیر مسلمان باشند.
بنابراین، شاید این روایت، و روایاتی مشابه را بتوان به محمل صحیحی حمل کرد. این گونه که مقصود از روایت زنازادگی چنین افرادی از جهت فقهی نیست ــ آن چنان که در نگاه اول به ذهن میرسد ــ بلکه مقصود چیزی دیگری است.
شاید این تعبیر به این خاطر در روایات به کار رفته است که مخالفان امیرالمؤمنین(ع) با ایشان که پدر امت هستند. «أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة؛ من و علی پدران این امت هستیم»، هیچ نسبتی ندارد و در حقیقت بدون پدر هستند، از این رو در روایات از چنین افرادی تعبیر به زنازاده شده است؛ چون فرد زنازاده نیز از پدر محروم است، پس با توجه به این برداشت، هدف زنازادگی فقهی نیست، بلکه هدف تبیین این نکته است که چنین اشخصاصی تحت ولایت مولای متقیان امیرالمومنین(ع) نیستند.
در نتیجه این روایت از نظر سندی و متنی دارای اشکالات متعددی است از این رو نمیتوان به آن اعتماد کرد.
منبع: فارس