به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، حسین شیخالاسلام در یادداشتی نوشت:
ارتباط گروههای تروریستی با کشورهای غربی و نقش غیرقابل انکار مدعیان حقوق بشر در ایجاد و حمایت از تروریستها، به طور مشخص به دوران جنگ سرد و رقابت آمریکا و شوروی سابق در افغانستان باز میگردد. در آن برهه، سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و انگلیس برای غلبه بر بلوک شرق، گروههای مخالف شوروی را سازماندهی و آموزش دادند و پس از خروج ارتش سرخ، همان گروههای مسلح در کسوت «القاعده»، به مبارزه با آمریکاییها برخاستند.
یادآور میشود؛ «بینظیر بوتو»، نخست وزیر پیشین پاکستان که در حمله تروریستی القاعده در سال 2013 درگذشت، هنگامی که در یک مصاحبه با تلویزیون دولتی انگلیس، مورد هجمه مجری قرار گرفت، در پاسخ به اتهام ایجاد گروههای تروریستی توسط پاکستان، ابعاد بیشتری از پشت پرده شکلگیری تروریسم در منطقه را افشا کرد. وی در آن مصاحبه تأکید کرد که تأمین مالی گروههای تروریستی از جمله القاعده و طالبان به عهده عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس بوده، طراحی آن با انگلیس و آمریکا و در نهایت، به دلیل فقر فکری و برداشتهای ضعیف از اسلام در پاکستان، وضع حمل پدیده نامشروع تروریسم در شمال این کشور صورت گرفته است.
مدتی بعد در هنگام حمله آمریکا به عراق و اشغال این کشور، هستههای اولیه گروه تروریستی «داعش» ایجاد شد که نسخه عراقی القاعده به شمار میآمد. زندان «امالقصر» موصل که حفاظت از آن به عهده آمریکاییها و اداره داخلی آن با انگلیسیها بود، به عنوان محل نگهداری عناصر دستگیر شده القاعده و بعثیها تعیین شده و از دل همان زندان بود که ایده تأسیس «دولت اسلامی عراق» بیرون آمد.
شش سال پیش، با روی کار آمدن دولت اوباما و با آغاز جنگ نیابتی در سوریه به منظور حذف بازوی مقاومت در این کشور، القاعده عراق به رهبری «ابوبکر البغدادی» و القاعده سوریه به سرکردگی «ابومحمد الجولانی» طرح از پیش تعیین شدهای را با نظارت فرماندهان ارشد، انگلیسی، صهیونیستی و آمریکایی برای فروپاشی و تجزیه منطقه به اجرا گذاشتند.
اختلاف این دو گروه بر سر ایجاد «دولت اسلامی عراق و شام» و تبدیل شدن القاعده عراق به داعش موجب شد که با توجه به پیش زمینه فراهم شده در زندانهای عراق و آموزش سرکرده این گروه، سازمانهای جاسوسی موساد، آم ای-6 و سیا، برنامه مشترک خود را به نام «لانه زنبور» برای تأمین امنیت رژیم صهیونیستی و حفاظت از این رژیم در برابر قدرت روز افزون جبهه مقاومت عملیاتی کنند.
این واقعیت، آنچنان روشن است که «نوام چامسکی»، نظریه پرداز معروف آمریکایی در نوامبر 2014 در روزنامه الاهرام مصر، به صراحت ایجاد گروه تروریستی داعش در منطقه را به سیاستهای آمریکا و عربستان سعودی نسبت داد. او در آن زمان تأکید کرد باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا، تروریستها را به طور مستقیم از طریق کشورهای خلیج فارس، به خصوص قطر به سلاح مجهز کرده و حالا کشورهای عربی توسط داعش، گروهی که خودشان در سالهای اخیر ایجاد کردهاند، تهدید میشوند.
در حقیقت آمریکا با تشکیل داعش، ارتش مشترکی را با حضور تروریستها در سوریه و عراق به وجود آورد و برنامههای سازمان سیا برای انتقال سلاح از جمله سلاحهای شیمیایی از لیبی به ترکیه و از آنجا به سوریه، افزون بر بار ریزی سلاح برای تأمین تسلیحاتی معارضان بهاصطلاح «میانهرو»، به رویهای منظم برای تأمین تسلیحاتی همه گروههای مسلح - مشخصاً داعش و القاعده - تبدیل شد. پس از خلق داعش و حمایتهای پیدا و پنهان از این گروه توسط مسئولین دولت قبلی آمریکا، این روند در دولت کنونی آمریکا با حمله به پایگاه «الشعیرات» در استان حمص سوریه، آشکارا به نقش «حمایت» و «تقویت» از تروریستها تغییر شکل داد و گمانهها در مورد نقش کاخ سفید در پشتیبانی از داعش را به واقعیتی روشن و غیرقابل خدشه تبدیل کرد، چراکه داعش و دیگر گروههای تروریستی پس از حمله موشکی اخیر، روحیه مضاعفی پیدا کرده و حملات خود را با قوای بیشتر در سوریه از سر گرفتند.
در این میان، برخی کشورهای غربی گوی سبقت از آمریکا را در حمایت همهجانبه و بیشائبه از تروریسم در سوریه ربودند و به بلای ناامنی در پایتختهای اروپایی دچار شدند. تروریستها بارها اعلام کردهاند که برنامههای مفصلی برای انجام حمله، بمبگذاری، تیراندازی و عملیاتهای انتحاری بیشتر در اروپا دارند و هر روز بر حجم این ناامنیها افزوده میشود.
از سوی دیگر، شعارهای حقوق بشری غرب در برخورد قهرآمیز با مهاجرانی که اروپاییها خود مسبب آوارگی آنها بودهاند، رنگ باخته و نمیتوانند همزمان مدعی حقوق انسانها باشند و از طرف دیگر، مهاجران را اخراج کنند. از این رو، سر رشته حمایت غرب از تروریسم و روان شدن سیل مهاجران که مشکلات مالی به همراه داشته، یکی از علل خروج انگلیس (برگزیت) و دیگر کشورها از اتحادیه اروپا محسوب میشود.
امروز نقشه اروپا برای تجزیه سوریه به سه اقلیم شیعی، سنی و کردی دامن خود غربیها را گرفته و دومینوی جدا شدن کشورهای اروپایی از اتحادیه اروپا – از طرح ولز و اسکاتلند برای جدایی از انگلستان گرفته تا فرانسه، لهستان و ... – در کنار مشکلات عدیده امنیتی، قاره سبز را به سمت فروپاشی پیش برده است. به فرموده رهبر حکیم انقلاب در دیدار اخیرشان با فرماندهان نیروهای مسلح «اروپا امروز به خاطر غلطی که در تقویت تکفیریها انجام داد، گرفتار است و مردم در خانه و خیابان امنیت ندارند و آمریکا نیز در حال تکرار همان غلط است.»
افزون بر بالا گرفتن تهدیدات امنیتی از سوی داعش و القاعده در آمریکا که مستمسکی برای توجیه فرمان اجرایی ترامپ درباره مهاجران بود، ایالتهای مختلف این کشور، همگام با برنامه ایالت کالیفرنیا برای رأیگیری درباره استقلال که به «کالگزیت» موسوم است، ساز جدایی سر دادهاند و امنیت خود را در جدا شدن از آمریکای جنگ طلب جستجو میکنند.
و بالاخره باید گفت که ریشه تمام این حمایتها از داعش و تروریسم با همه تبعات خطرناک آن برای غرب، وحشت و واهمه از افول هیمنه استکباری آنهاست که با گسترش جبهه مقاومت از یک سو و پدیدار شدن چشمانداز نابودی رژیم جعلی صهیونیستی به عنوان دستنشانده غرب در منطقه از سوی دیگر، ارتباط تنگاتنگ دارد. این مبارزه و تقابل تا پیروزی بر هژمونی آمریکا و متحدانش در منطقه و خنثی شدن توطئههای بدخواهان در منطقه ادامه خواهد داشت که یقیناً با پیروزی حق بر باطل به پایان خواهد رسید. انشاءالله.