به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، از روزی که جمشید حیدری پشت دوربین سوپر هشت رفت و اولین فیلم سینمایی با ژانر دفاع مقدس را فرستاد روی پرده سینماها 35 سالی میگذرد.
آری، اول مهر 60، روزی که مردم تهران و شهرستانها در صفی طولانی منتظر بودند تا در کنار فیلم فارسی و فیلم هندی، «فیلمجنگی» وطنی هم ببینند، برای خیلیها نوستالژیک است. «مرز» اگرچه نقدهایی داشت، اما اولین فیلم درباره جنگ ایران و عراق بود. جذابیت آن از این رو بود که همه تماشاچیانش با این جنگ درگیر بودند، آن هم به صورت مستقیم.
از مهر 60 تاکنون، قریب 280 فیلم سینمایی با موضوع جنگ تحمیلی ساخته و اکران شده است. برخی از این فیلمها بر اساس مقتضیات زمانه ساخته و با توجه به مسائل سیاسی و فرهنگی و شرایط اجتماعی روز پرداخته شدند. برخی تنها، روایتی تاریخی بودند و بدون اقتباسی آزاد، برشی از جنگ را به مخاطب پیشکش کردند. برخی نیز فانتزی را با جنگ آمیختند تا به صورت موفق یا ناموفق، لولای وصلی باشند بین جنگنادیدهها و جنگدیدهها.
فیلمسازان جهانی، خصوصا آنها که در تاریخ کشورشان جنگ یا جنگهایی داشتهاند همواره سعی بر تداوم فیلمسازی در ژانر جنگی داشتهاند تا توسط همین ابزار، تئوریها و بیانیهها و مانیفستهایشان را صادر کنند و قدرت استراتژیشان را به رخ بکشند.
«نجات سرباز رایان، لعنتیهای بیآبرو، غلاف تمام فلزی، بازی تقلید، پرل هاربر، پرچمهای پدرانمان و...» آثاری بودند که خالقانشان سعی در صدور دیدگاهها، اندیشهها و استراتژیهای سیاسی و فرهنگیشان داشتهاند و با استفاده از اقتباس آزاد، نبردها و تقابلهای مطرح جهان را بر اساس مقتضیات زمانه ساخته و به مخاطب جهانی پیشکش کردهاند. حال باید دید که آنچه خالقان فیلمجنگی در ایران، از طولانیترین جنگ قرن بیستم روی پرده فرستادهاند هم این قدرت را داشته تا بتواند روی مخاطب تاثیرگذار باشد؟
از این 280 فیلم، سهم سالهای دهه 70 در کمیت، بیش از بقیه مقاطع بود. یعنی تراکم فیلمجنگیها در سالهای این دهه بیش از دهههای 60، 80 و 90 بوده است. هرچه این نمودار به زمان حال نزدیکتر شده، شیب آن نزولی بوده. کاهش کیفیت فیلمجنگیهای سالهای اخیر، دور شدن از استانداردهای فیلمجنگی ساختن و عدم ارتباط صحیح با مخاطب امروزی، موجب عدم استقبال مخاطب این فیلمها بوده است.
البته شاهد بودیم در همین چند سال اخیر آثاری مانند «اتوبوس شب، شیار 143 و چ» با رعایت استانداردهای فیلمسازی در ژانر جنگ، بر مبنای مقتضیات زمانه ساخته و با استقبال گستردۀ مخاطبان روبهرو شده و کارگردان و تهیهکننده هم بر ادامه راه دلگرم شدهاند. در نقطه مقابل، عمده آثار فیلمهای دفاع مقدس ما نتوانستهاند حتی با مخاطب بومی ارتباط برقرار کنند و علاوه بر شکست تجاری، لطمهای نیز به قهرمانان این جنگ و رسالتی که بر دوش آنها بوده زدهاند. پس میتوانیم حق بدهیم که ما در بازار جهانی دارای هیچ سهمی نباشیم و در میان دهها فیلم جنگی که سالیانه در جهان ساخته میشود روایت «جنگ ایران و عراق» از جایگاهی برخوردار نباشد.