به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، با نزدیک شدن به 11 اردیبهشت که در تقویم ایران روز کارگر نامگذاری شده، رسانههای منتسب به منافقین با سوءاستفاده از این مناسبت در تلاشند تا اینگونه وانمود کنند که هنوز هم در بین توده جامعه کارگری طرفداران زیادی دارند.
منافقین درحالی ادعای محبوبیت در میان جامعه کارگری ایران را مطرح میکنند که اسناد به جای مانده از جنایات بیشمار آنها علیه این قشر زحمتکش از جمله ترور کوردلانه نزدیک به 1200 نفر از کارگران بیگناه در کارنامه سیاه این گروهک خودنمایی میکند.
برای سیامین سال پیاپی است که سیل بیانیهها و اخبار جعلی منافقین به مناسبت روز جهانی کارگر در رسانههای منتسب به منافقین جاری شده که همگی آنها قصد دارند حمایت منافقین از جامعه کارگری و بالعکس را نشان دهند، البته تعداد این بیانیهها و مطالب ساختگی انتشار یافته در طول 30 سال گذشته به آنجا رسیده که دیگر قابل شمارش نبوده و سالهاست که تبدیل به عادت شده است.
در نگارش این گزارش، بیشتر قصد داریم به بررسی اجمالی جنایات این گروهک تروریستی برعلیه این قشر زحمتکش که سهم بهسزایی در پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز داشتند بپردازیم تا ماهیت بیاساس این بیانیهها و اخبار منافقین را بیش از پیش روشن سازیم.
شاید به طور دقیق نتوانیم در مورد تاریخ ورود منافقین به کارخانجات و تشکلهای کارگری اظهارنظر کنیم، اما پاییز 59 را میتوان به عنوان تاریخ اوج فعالیتهای منافقین در این زمینه معرفی کرد که از طریق ورود دانشجویان هوادار منافقین و تاسیس نهاد جعلی کارگری با هدف به اعتصاب کشاندن کارخانهها و صنایع کشور انجام گرفت.
منافقین که به واسطه مکتب مارکسیستی خود اساساً تعریفی مادی از قشر کارگر داشتند، معتقد بودند که "کارگران فقط به دنبال خواب خوراکند" و با این بینش، در میان کارگران به طرح مسائل صنفی میپرداختند.
اوج این تبلیغات در 22 بهمن و آخر سال 59 صورت گرفت که دقیقاً زمان پرداخت عیدی، سود ویژه و پاداش کارگران بود.
منافقین در این تبلیغات که همراه با پخش تراکتها و اعلامیهها در کارخانجات با مضامین معاند نظام صورت میگرفت، ضمن اینکه به شخصیتهای انقلاب توهین میکردند، سعی داشتند که به جامعه کارگری اینگونه القاء کنند که انقلاب آنها را فریب داده و در حال استثمار کارگران است.
البته در سراسر دنیا مشکلات مربوط به کار و کارگری وجود داشته و برای حل آن نیز ادارات و سازمانهایی با وظیفه رسیدگی به این مشکلات و حل اختلافها در سطح کشوری و حتی بینالمللی تاسیس شدهاند و همچنین شرایط آن روزهای انقلاب ایران که تازه به ثمر رسیده بود و رهبران آن برای حفظ استقلال کامل آن تلاش میکردند، نیز یکسری مشکلات اقتصادی را ایجاب میکرد که از عوارض طبیعی هر انقلابی است؛ اما توجه به شعارسازیهای منافقین از قبیل "22 بهمن 57 آزادی از قید و بند ستمشاهی – 22 بهمن 59 به بند کشیده شدن و استثمار کارگران توسط جمهوری اسلامی" نشان میدهد که راه کار ارائه شده این جریان نفاق برای جامعه کارگری در حوزه رفع مشکلات مادی و اقتصادی "براندازی نظام" بوده است! و این درحالی بود که هنوز بیش از 2 سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران که برای آن شهدای بیشماری خصوصاً از همین جامعه کارگری تقدیم شده نگذشته بود.
نکته مهمی که باید در این رهگذر به آن اشاره شود و منافقین کوردل هیچگاه بدان توجه نکردند، این است که قبل از پیروزی انقلاب وقتی امپریالیستها دیدند کار به جای باریک کشیده شده و سقوطشان نزدیک و حتمی است با این تحلیل غلط که درد جامعه کارگری فقط مادی است، حقوق کارمندان و کارگران را در چند مرحله اضافه کردند تا به اصطلاح باعث فروکش نیروی انقلابی و شور و شوق مردم شوند. اما مردم و کارگران چون خواستشان پیروزی انقلاب و برقراری نظام جمهوری اسلامی بود، فریفته این ترفندها نشدند و تا آخرین لحظه پای امام و انقلابشان باقی ماندند. همین موضوع در مواجهه جامعه کارگری با فعالیتهای ضد انقلاب منافقین، سبب آن شد که از 15 نمایشگاه تبلیغاتی که در جاهای مختلف توسط منافقین اجرا شده بود، 13 الی 14 فقره آن توسط خود کارگران برچیده و حتی از نصب آن هم ممانعت به عمل آید.
از دیگر اهداف پیگیری شده توسط منافقین در کارخانجات، کسب اطلاعات و شناسایی افراد و اماکن حساس و سرقت مدارک و اموال کارخانهها و ادارههای مهم بود. در شناساییهای منافقین تعداد پرسنل کارخانجات، مراکز حساس و استراتژیک صنایع و اطلاعاتی از قبیل ساعات کار، میزان تولید و ... جمعآوری میشد که بلافاصله پس از آغاز اقدامات مسلحانه منافقین در ایران برای خرابکاری و ترور مورد استفاده قرار گرفت. حتی بعضاً این اطلاعات در خلال جنگ ایران و عراق نیز در اختیار صدام قرار گرفت که کمکی بزرگ به او و ارتش تجاوزکارش به شمار آمد.
سرقتهای نقدی و جنسی انجام گرفته از ادارات و کارخانجات نیز که در واقع پول مردم و بیتالمال بود و به عنوان یکی از منابع تأمین هزینههای منافقین به حساب میآمد نیز از دیگر فعالیتهای منافقین در کارخانجات و ادارات بود.
در مسیر این فعالیتها، منافقین سعی کردند برای خود همدستانی نیز پیدا کنند که میتوان از عناصر مارکسیست و ضد انقلاب نام برد که به دلیل مشابهت در اهداف، مورد توجه منافقین بودند غیر از این گروههای مارکسیست، لیبرالها و حتی سلطنت طلبها نیز همراه منافقین بودند که علیرغم شعارهای متفاوتی که در ظاهر میدادند عملا تصمیمها و مواضع مشترکی علیه جمهوری اسلامی اتخاذ میکردند.
اما سد مهم مقابل منافقین در کارخانجات، انجمنهای اسلامی بودند ومنافقین برای مقابله با آنها انرژی بسیاری خصوصاً در نهاد کارگری صرف میکردند. منافقین انجمنهای اسلامی را که فعالیتهایی از قبیل تشکیل کلاس قرآن، تشکیل جلسات بزرگداشت شهدای جنگ، رفتن به جهاد سازندگی، کلاس سواد آموزی، آموزش نظامی و... داشتند را سنبلی از خط امام و جمهوری اسلامی در کارخانه میدانستند و در واقع با حمله کردن به انجمن اسلامی به جمهوری اسلامی و خط امام حمله میکردند و به اصطلاح خودشان کل نظام را زیر سوال میبردند.
همین طور برای رشد کینه و زمینهسازی برای رویارویی، از کارگران عضو انجمنهای اسلامی، تحت عناوینی نظیر جاسوس، خبر چین و نور چشمی و ... نام میبردند. این درحالی بود که خود منافقین در تبلیغات خود با فریبکاری تمام سعی میکردند ظاهری اسلامی از خود نشان دهند و به عنوان نمونه میتوان به فعالیتهای ریاکارانه آنها از قبیل گذاشتن درس «نهج البلاغه» و «قرآن» و اداره آن توسط اعضای سازمان اشاره کرد که با وجود اعتقادات مارکسیستی منافقین صورت میپذیرفت و نمونه دیگر آن بردن کارگران به دیدار امام در قم با پوشش حزباللهی یا دعوت کردن به جهاد سازندگی بود، در حالی که به دیدار امام بردن کجا و هدف شوم براندازی خط امام کجا؟! و یا دعوت به بردن به جهاد سازندگی کجا وکمکاری واعتصاب راهانداختن در کارخانهها کجا؟!
البته از حق نباید گذشت که انجمنهای اسلامی همواره به عنوان سد محکمی در مقابل توطئههای منافقین مقاومت میکردند و در واقع همین موضوع دلیلی شد تا بعد از 30 خرداد مورد حمله و تهاجم وحشیانه و کشتار قرار گیرند.
سرانجام با حرکت مسلحانه منافقین در خرداد 60 و افشای ماهیت ریاکار منافقین برای جامعه کارگری، پرونده نهاد جعلی منافقین برای همیشه بسته شد و این پایگاه ادعایی منافقین در میان کارگران به کلی از هم پاشید. البته چیزی که از این تاریخ به بعد در ذهن مردم ایران باقی ماند یاد و خاطره 1200 کارگر شهید ترور بود که برگی دیگر از کارنامه سیاه منافقین علیه انسانیت به شمار میآید.
این پیشینه سیاه منافقین که هیچگاه از خاطره مردم ایران پاک نخواهد شد هم امروز باعث آن نشده که منافقین دست از سر جامعه کارگری ایران بردارند و از نام این قشر زحمتکش و فعال در چرخه اقتصادی کشور سوء استفاده نکنند. بیانیهها و اخبار منتشر شده از منافقین که سابقهای طولانی نیز دارد، همگی سعی دارند حمایت منافقین از جامعه کارگری و پایگاه منافقین در میان کارگران را نشان دهند. پایگاهی که نه تنها در حال حاضر وجود ندارد بلکه به گواهی تاریخ هیچگاه نیز وجود نداشته است.
درج هر روزه اخباری از اعتصابات، اغتشاشات، تعطیلیها و درگیریها در جامعه کارگری ایران در سایتها و رسانههای وابسته به منافقین به امری عادی و طبیعی تبدیل شده که کوچکترین تاثیری در فضای اقتصادی و صنعتی کشور ندارد. و حتی این سوال را که منافقین باید پاسخگوی آن باشند را مطرح میکند که با وجود این همه درگیری و ناآرامی مورد ادعای منافقین، شکوفایی اقتصادی و صنعتی ایران که امروز حرف اول در منطقه را میزند، چرا و چگونه حاصل شده است؟!.
منبع: تسنیم