به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، محمدصالح جوکار در یادداشتی نوشت:
با استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران و تحقق اولین مردمسالاری دینی در منطقه و جهان، مردم بر اساس آموزههای اسلامی بهعنوان صاحبان نظام، از کلیدیترین نقش در نحوه اداره امور کشور و تعیین حاکمان و نمایندگان خویش برخوردار شدند. این نقش در اصول متعدد قانون اساسی؛ ازجمله اصول 3، 6 و 56 قانون اساسی منعکسشده است.
بر این مبنا، برگزاری انتخاباتهای متعدد در کشور از ابتدای انقلاب شکوهمند اسلامی تاکنون، در راستای تحقق بخشیدن به این نقش تعیینکننده مردمی ارزیابی میشود. تأکیدات مکرر معمار کبیر انقلاب(ره) در زمان حیات خویش و نیز مقام معظم رهبری، نسبت به لزوم حضور مردم در انتخابات و اثرات آن در پیشبرد نهضت- پیش، هنگام و پس از برگزاری هر انتخابات- بیانگر اهتمام جدی رهبران نظام به این نقش و تکیه جمهوری اسلامی به مردم در همه ادوار انقلاب بوده است.
انتخابات در جمهوری اسلامی برخلاف نظامهای فرتوت و پوسیده سیاسی غرب که تنها نمایشی از تبادل موقعیت و قدرت میان دو حزب است، جلوه حضور تأثیرگذار مردم با طیف گستردهای از گروهها و افراد است؛ نوعی کثرت که نهایتاً زیر پرچم ولایتفقیه به وحدت منتهی میشود. این بنای مستحکم، حکایت از تداوم پیوند نسلهای انقلاب نیز دارد.
مشارکت آگاهانه قاطبه مردم و نسل سوم انقلاب که پس از گذشت سه دهه از عمر پرفرازونشیب نظام اسلامی فعالانه درصحنه سیاسی حضور پیدا میکنند، از این حقیقت نشان دارد که انقلاب در برابر خطرات پیش روی خود، بیمه و واکسینه شده و حضور میلیونی مردم در این آوردگاه بزرگ، سه برگ برنده داخلی، منطقهای و بینالمللی را به ارمغان میآورد.
1. از منظر داخلی، اثر حضور مردم در پای صندوقهای رأی، موجب تقویت موضع استقلالخواهی و استکبارستیزی و تثبیت این مواضع در تمامی سطوح تصمیمسازی و تصمیمگیری جمهوری اسلامی است. دشمنان ما مترصد هستند تا فتنهای را که در سال 88 سازماندهی کرده بودند، در این دوره نیز به مرحله عمل برسانند و طرحهای شکستخورده خود در عرصههای امنیتی، نظامی و ارتباطات اجتماعی را مجدداً بیازمایند.
طبیعی است که وقتی نهادهای تصمیمگیر نظام سلطه، حضور وسیع مردم را در انتخابات بهعنوان مهر تأییدی بر خروج از گردونه سلطهگران جهانی و تأکید بر هویت مستقل و انقلابی خود ارزیابی میکنند، به این نتیجه میرسند که تحرکات آنها برای تأثیرگذاری در روند انتخابات، نتیجه مطلوب را در بر نداشته و هر بار که دست از پا خطا کرده و اختلافافکنی کردهاند، به وحدت و همدلی بیشتر در سطح ملی و افزایش هوشیاری آنان در شناخت حرکتهای کلی دشمن منجر شده است.
این وفاق و اتحاد مثالزدنی، نتیجه این است که مردم ما با تحلیل بهپای صندوقهای رأی میآیند و میدانند که هر برگه رأی آنها چه تأثیر شگرفی در انسجام و تضمین امنیت این مرزوبوم دارد.
2. علیرغم اینکه برخی کشورهای منطقه سر در برف کردهاند و نمیخواهند واقعیتهای ایران انقلابی را ببیند، تردیدی وجود ندارد که انتخابات کشورمان در تمام دورهها باعث شگفتی و تحسین ناظران و محافل سیاسی در غرب آسیا شده است، بهخصوص اینکه هیچ بدیلی برای مردمسالاری کشورمان در میان حکومتهای قرونوسطایی منطقه وجود ندارد و همین امر، حسرت مردم و فعالان این کشورها را بیشازپیش برمیانگیزد.
بهعنوان نمونه، بارها دیدهایم که روزنامهنگاران و رسانههایی که به نمایندگی از جریانهای سیاسی کشورشان مشغول خبرنگاری هستند نسبت به انتخابات ایران واکنش نشان داده و از حضور عظیم ملت با عناوینی همچون «پیروزی بزرگ» یا «نمایش اقتدار» یاد کردهاند. در مورد سیاستمداران کشورهای منطقه و سران گروههای مقاومت هم قابلذکر است که حزبالله لبنان، گروههای فلسطینی، انقلابیون منطقه و شخصیتهای بلندپایه در رسانهها در تمجید حرکت جمعی مردم ایران صحبت کرده یا پیامها و اعلامیههای تبریک به این مناسبت صادر کردهاند.
این موارد نشان از اجماع رسانهها و گواه این واقعیت است که علیرغم گذشت نزدیک به چهار دهه از عمر سیاسی، الگوی جمهوری اسلامی ایران، انقلاب اسلامی توانسته در بین مدلهای جهانی با بالندگی به حرکت خود ادامه دهد. درواقع مشارکت مردم، با این سطح از اقتدار میتواند قوت قلبی برای مردم منطقه باشد تا انقلاب خود را ریشهدارتر کرده، برای تحقق کامل اهداف خود بیشتر بکوشند و هر چه سریعتر و با دقت کامل از مرحله «بیداری» به سطح «نظامسازی» و ایجاد حکومتهای مردمی بر اساس ارزشهای متعالی دین اسلام حرکت کنند.
جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک نمونه متعالی از مردمسالاری دینی قادر است یک الگوی پویا و زنده برای مردم منطقه باشد. تابلوی زیبای حضور مردم ایران در روز انتخابات، عملاً انقلاب و نظام ما را بهعنوان یک نمونه قابل اشاعه در منطقه نمایش میدهد و این مهمترین دستاورد برای ما و مردم منطقه است.
3. از منظر بینالمللی هم این انتخابات، قدرتهای جهانی را متحیر و مستأصل کرده و از خود میپرسند که چگونه بااینهمه فشارهای اقتصادی و تحریمهای ظالمانه، حضور مردم در این عرصه حیاتی از انقلاب کمرنگ نمیشود و از حمایت نظام اسلامی دست برنمیدارند؟ نظام سلطه دیگر به این قطعیت رسیده که فشارها و بایکوتهای بینالمللی بیاثر است، از سوی دیگر هم به دلیل آمادگی بالای قوای مسلح کشورمان از تهاجم نظامی وحشت دارد و نمیداند که با چه توجیهی کشورهای دیگر را نسبت به تهدید موهوم ایران اسلامی که بهطور متوسط هرسال یک انتخابات برگزار میکند و دموکراسی واقعی در آن در جریان است، متقاعد کند.
یادآوری اظهارنظر «نوام چامسکی»، تحلیلگر سرشناس آمریکایی در این خصوص بیمناسب نیست که چندی پیش گفته بود: «مردم ایران ثابت کردند که نهفقط هیچ خطری برای دنیا نیستند، بلکه آن خطر واقعی که دنیا را تهدید میکند، رژیم صهیونیستی و آمریکا است. مردمی که با صندوق رأی کار میکنند و با مسائل خودشان با عقلانیت برخورد میکنند، چگونه ممکن است عامل بیثباتی و ناامنی دنیا باشند؟» و درنهایت باید گفت در شرایط حساس فعلی که شواهد بسیاری از نزدیک شدن دموکراسی غربی بهپایان عمر خود وجود دارد، دشمن از پای ننشسته و دل به «تغییر رفتار ایران در سطح منطقهای و بینالمللی» و «تغییر ساختار در کشور» از مسیر انتخابات بسته است اما شکی نیست 29 اردیبهشتماه، موعد نقش بر آب شدن مکر توطئهگران و به رخ کشیدن الگوی کارآمدی نظام مردمسالار دینی به بدخواهان نظام و ملت خواهد بود.
شکی نیست که انتخابات پیش رو در این پیچ مهم تاریخی، آخرین تیرهای غرب را بهسوی آنان بازخواهد گرداند و یکبار دیگر، اقتدار و امنیت مثالزدنی ایران اسلامی را در پیش چشم جهانیان به نمایش خواهد گذاشت. انشاءالله.