سند آموزشی 2030 توسط روسای جمهور در سال 2015 در سازمان ملل تصویب شد؛ آنچه که در سند 2030 باید به آن اشاره کرد این است که قرار است تجربیات سایر کشورها در زمینه رشد نظام تعلیم و تربیت استفاده شود و این سند کشور جمهوری اسلامی ایران با شاخصههای فرهنگی خود را به تبعیت از اهدف، مبانی و اصول آنها میکشاند.
سند 2030 باعث میشود که برنامههای 4 وزارتخانه آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی، بهداشت، درمان و آموزش
پزشکی و تعاون، کار و رفاه اجتماعی را طی 15 سال تحت الشعاع خود قرار دهد، برنامههایی که مغایر با اهداف انقلاب اسلامی و در راستای نفوذ قدرتهای استعماری است که بر یونسکو و دیگر سازمانهای بین المللی سلطه دارند.
اما مسالهای که بیش از همه جای تعجب دارد این است که برخی قبل از اینکه این سند در شورای عالی انقلاب فرهنگی و برنامه ششم توسعه توسط مجلس شورای اسلامی به تصویب برسد به سازمان یونسکو قول اجرای آن را دادند و ایران به عنوان بهترین کشور عضو در منطقه آسیا و اقیانوسیه در هدایت برنامه آموزش 2030 یونسکو معرفی شد.
«کبری خزعلی» نماینده شورای عالی انقلاب فرهنگی در شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان و خانواده در گفتگویی که با مشرق داشته با اشاره به بیانیه سند آموزش 2030 به برخی تعارضات این سند با آنچه در سیاستهای کلان و مصوبات کشورمان وجود دارد، اشاره کرده و گفته است: مدیرکل یونسکو میگوید این بیانیه، دولتها را به فراهم کردن فرصتهای یادگیری مادامالعمر برای افراد ترغیب میکند، تا تک تک افراد به رشد فکری ادامه دهند و عاملان مثبتی برای تغییر باشند؛ ضمناً شعار اصلی برنامه توسعه پایدار، دگرگون ساختن جهان ما است، و این تغییر جای تأمل دارد با چه معیار و اصولی تغییر باید تحقق یابد آیا تغییر نظام اسلامی به سوی الگوی مادی غرب این است که در قبل از انقلاب حاصل بود!
وی با اشاره به اینکه موضوعی که بیش از همه تعجب برانگیز است مصوبه هیأت وزیران در باب تصویب کارگروه ملی آموزش 2030 است که بند بند آن جای ایراد دارد، گفت: در این مصوبه آمده است به منظور هماهنگی و ارائه راهکار تحقق اهداف و تعهدات برنامه آموزش 2030 همسو با اهداف و تعهدات برنامه اهداف توسعه پایدار، کارگروه ملی آموزش 2030 با مسئولیت وزارت آموزش و پرورش بدون گسترش تشکیلات سازمانی و با استفاده از امکانات و ظرفیتهای موجود در آن وزارتخانه و با حضور نمایندگان دستگاههای مختلف تشکیل میشود. سؤال میکنم چرا برای توسعه پایدار با این دقت و تعهد و وسعت وارد عمل و اجرا میشویم ولی برنامهها و سیاستهای نظام معطل در مسیر اجراست؛ آیا این سؤال باقی نیست که برای سیاستهای مصوب نظام سالهاست به نحو مطلوب دولت در راستای برنامه عمل تهیه نکرده ولی در راستای شرح وظایف یونسکو کارگروه ایجاد شود.
عضو شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان و خانواده شورای عالی انقلاب فرهنگی، با اشاره به اینکه استنادات، انتقادات و ابهاماتی در خصوص موارد یاد شده وجود دارد، عنوان کرد: فعلاً به مهمترین مسئله که اصل وجود و تبعیت از برنامههای توسعه پایدار وارداتی در کشور است، بسنده میکنم؛ تأسی به این کلام مقام معظم رهبری مدنظر است که میفرمایند «بنده این توسعه غربی را به هیچ وجه قبول ندارم؛ پایههایش غلط است، مبانیاش غلط است، بسیاری از فروعاتش غلط است» یا در مورد هدف 5 برنامه توسعه پایدار که برابری جنسیتی است میفرمایند «یکی از بزرگترین خطاهای تفکر غربی در مورد مسئله زن همین عنوان برابری جنسیتی است»؛ سؤال میکنم چرا برای توسعه با این مواضع رهبر عالیقدر باز هم وارد عمل و اجرا میشویم ولی برنامهها و سیاستهای نظام مانند سند تحول و مهندسی فرهنگی معطل در مسیر اجراست.
وی اضافه کرد: با وجود تأکیدات مقام معظم رهبری در این موضوع، جای این سؤال باقیست که با استناد به کدام قانون و سیاستی تعهد دادهایم که این برنامه توسعه را در کشور تحقق ببخشیم؟ طبق چه استدلالی برخی مسئولان میتوانند توجیه کنند که این امر را متقبل شدهاند در حالی که این تعهدی متفاوت با متون قانونی و اسناد بالادستی است؛ زمانی که امام خمینی (ره) غایت انقلاب اسلامی را تمدن سازی اسلامی میدانند ما تعهد به اجرای سندی می شویم که شعارش دگرگون ساختن جهان ما است یعنی قرار است ما بعد از گذشت چهار دهه از انقلاب اسلامی کمک کنیم تا جهان را مطابق میل غربی ها دگرگون سازند؟ مشکل ما اصل موضوع یعنی پذیرش اهداف توسعه پایدار است که اگر کارگشا بود، وضعیت امریکا بدین گونه نبود و از هم گسیختگی در اساسیترین نهاد جامعه یعنی خانواده اتفاق نمیافتاد و امروز با بحران خانواده و بحران هویت روبهرو نبودند.
وی به یکی دیگر از اهداف یونسکو که «تربیت نیروی انسانی مطابق با اولویتهای جهانی» است اشاره کرد و گفت: دوباره خوانی این جمله کافی است تا متوجه شویم تربیت نیروی انسانی کشور با اولویت های جهانی و با همفکری یک سازمان بینالمللی انجام می شود! آیا مهمترین ارزشها و اهداف انقلاب اسلامی که تربیت جوانان انقلابی است و نوجوانی چون شهید فهمیده و جوانی چون شهید همت دارد باید به هدف تربیت نیروی انسانی با اولویتهای جهانی تبدیل شده باشد؟ و هدف آنها که تغییر نظام الهی است، زمینهسازی شود؟
وی به موضوع «حقوقی» سند یا بیانیه 2030 هم اشاره کرد و اظهار داشت: در اصل77 قانون اساسی آمده است «عهدنامهها، مقاوله نامهها، قراردادها و موافقتنامههای بینالمللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد»؛ با توجه به اینکه توافقنامه مسقط نیز شامل این بند قانونی میشود که در پی آن بیانیه اینچئون صادر شد و تعهد کشور در قبال اجرای برنامه 2030 را به دنبال داشت باید از مسئولین محترم و دلسوز پرسید آیا این برنامه در مجرای قانونی مجلس قرار گرفته است؟ آیا شورای عالی انقلاب فرهنگی که سندی مصوب در این عرصه دارد از آن مطلع است؟ یا بدون رعایت قانون مذکور به تصویب هیأت دولت رسیده است؟ یعنی توافقنامهای که از نظر قانونی هنوز در مجرای تصویب شورای عالی یا مجلس قرار نگرفته است، ممکن است به تصویب هیأت دولت برسد و منجر به تشکیل کارگروه 2030 شود؟ آیا ممکن است بفرموده مقام معظم رهبری مدظله العالی شبکه نفوذ در مدیریت میانی این تصمیم سازیها را جهت دهد و کارشناسی های این مدیریت میانی منجر به این معاهدات برای مسئولین عالی رتبه شود؟
وی در پایان اضافه کرده است: لازم می دانم هشدار جدی به مسئولان محترم نسبت به رویکرد و اتفاقات مذکور بدهم زیرا نفوذ و جدی گرفتن آن مدتهاست که از سمت مقام معظم رهبری بیان شده است آیا این کارگروه با این اختیارات، امکانات و قدرت نفوذ نمیتواند یک نفوذ سازمانی را شکل دهد؟ و آیا این برنامه توسعه پایدار با 17 بند دیگر و 169 شاخص و هدف خرد آن کلیه برنامههای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، بهداشتی و کلیه مسائل زنان و خانواده را تحت برنامه نفوذ قرار نمیدهد؟
انتهای پیام/ 241