پیکرم را در مسجد دفن کنید

شهید یارمراد کوهوند در وصینامه‌اش نوشت: پیکر مرا در مسجد دفن کنید. قبل از دفن پیکرم را به محل ببرید و در مسجد قمر بنی هاشم بگذارید زیرا من این مسجد را خیلی دوست داشتم و همیشه در این مسجد آرامش داشتم.
کد خبر: ۲۳۹۲۵۰
تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۵:۲۱ - 13May 2017
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس،‌ شهید یارمراد کوهوند در سال 1342 در یکی از روستاهای شهر نهاوند دیده به جهان گشود.
 
وی از سنین 7 سالگی به بعد جهت کمک به خانواده در یک کارگاه مسگری با حقوق ناچیز شروع به کار کرد و جهت پیشرفت در کار از هیچگونه تلاشی دریغ نکرد. همیشه گوش به فرمان پدر و مادر خود بود و بعد از سه سال در سن 10 سالگی همراه خانواده خود به شهر کرج عزیمت کرد. روزها کار می کرد و شبها به کلاس درس می رفت. در کرج در یک کارگاه کفشدوزی همراه برادر بزرگ خود بکار مشغول شد.
 
 پیکرم را در مسجد دفن کنید
 
از همان سنین نوجوانی بسیار باشوق و با احساس بود و رفتارش با افراد خانواده در خور تحسین بود و از نظر اخلاق اسلامی کاملا در محل قابل ستایش بود. با شکوفا شدن نهال انقلاب اسلامی مسئولیت خود را به جامعه خودش احساس کرد و همیشه در صفوف مردم انقلابی قرار داشت و در راهپیماییها فعالانه شرکت می کرد.

علاقه­ زیادی به انقلاب و پاسداری داشت و پس از پیروزی انقلاب وارد بسیج شد و به فعالیتهایش ادامه داد بالاخره توسط ارتش به خدمت سربازی اعزام شد و بعد از آموزش های اولیه راهی جبهه شد. وی در عملیات والفجر 1 شرکت کرد و سرانجام در تاریخ بیست و چهار فروردین ماه 1362 مورد اصابت گلوله دشمن قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل گردید.

وصیتنامه شهید یارمراد کوهوند

بسم رب الشهدا

با سلام و درود به روان پاک رهبر انقلاب و سلام بر شهدا از کربلای حسین(ع) تا کربلای خمینی و سلام بر تمام رزمندگان اسلام و سلام به مهدی صاحب الزمان(عج) و سلام بر تمام خدمتگزاران اسلام و سلام به یک یک روحانیون مبارز.
 
از شما می خواهم ای برادران! سلاح را زمین نگذاشته و پشت روحانیون مبارز را خالی نکنید که به نظر اینجانب این انقلاب، انقلاب حسینی است که رهبرش خمینی است. برادرجان اگر من به شهادت رسیدم یک ریال از هیچ ارگان انقلابی نگیرید زیرا کشورمان در حال جنگ است و نمی خواهم بیش از این به این مملکت فشار وارد شود. انقلاب ما انقلاب نوپایی است، همه باید دست به دست همدیگر بدهیم و این مملکت را بسازیم.

پیکر مرا در مسجد دفن کنید و ختم من در مسجد قمر بنی هاشم و مسجد پنج تن آل عبا باشد. پیکر مرا قبل از دفن شدن به محل ببرید و در مسجد قمر بنی هاشم بگذارید زیرا من این مسجد را خیلی دوست دارم و همیشه در این مسجد آرامش داشتم. نوحه ای که برای برادر مجید فریدونی فرستاده­ ام توسط همین برادر خوانده شود و یک قرائت قرآن خودتان(هوشنگ ایزدی) برایم تلاوت کنید و از روحانیونی که نام برده می شود، برای ختم من دعوت کنید؛ حاج آقا شبخونی، حاج آقا پیشنماز مسجد جامع کرج، حاج آقا قرائتی. در این مراسم برادران سپاهی را دعوت نمایید و برادران بسیج ناحیه 2 کرج را دعوت کنید و از مسجد پنج تن آل عبا تا مسجد قمر بنی هاشم عکس شهدا را با گل در خیابان بگذارید و پنج حجله بیشتر نگذارید.
 
یکی روبروی مسجد امام حسین(ع) یکی روبروی مسجد پنج تن آل عبا، یکی جلوی مسجد قمر بنی هاشم، یکی روبروی خانه خودمان و یکی هم روبروی کارگاه کفش بزنید. شب هفتم خودتان(هوشنگ ایزدی) کلام الله مجید را و نوحه ­ای که برایتان می نویسم را بخوانید و مجید فریدونی سخنرانی کند و هر چیزی از مصیبت حسین تا مصیبت خمینی می دانید، بخوانید و خانواده شهدای اسلام را دعوت کنید. در این مراسم، خیلی از شما بخاطر این زحمات عذرخواهی و تشکر می نمایم و در آخر مرا حلال کنید.
 
پیکرم را در مسجد دفن کنید

منبع: پرونده فرهنگی شهدا، اداره اسناد انتشارات، هنری
نظر شما
پربیننده ها