حسین شمقدری در گفت‌وگو با دفاع پرس:

سینمای مستند افق روشنی دارد/ مسئولین فرهنگی جسارت خطرپذیری ندارند

فیلمساز سینمای مستند گفت: آثار مستندی که از رسانه ملی پخش می‌شود به خاطر سانسور زیاد، اخته شده و این مسئله به مسئولینی برمی‌گردد که جسارت خطرپذیری ندارند.
کد خبر: ۲۳۹۴۹۹
تاریخ انتشار: ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۵:۳۴ - 15May 2017
مسئولین فرهنگی جسارت خطرپذیری ندارند

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، «مستند بحران» عنوانِ گونه‌ای مستند است که در شرایط جنگ، تظاهرات خیابانی و اغتشاشات، شکل می‌گیرد و هدفش پیدا کردن حقیقت و بازنمایی آن به مخاطب است. در ایران، مستند بحران از استانداردهای بالایی برخوردار است و کارگردانان صاحب سبک و نظری را به تاریخ سینما معرفی کرده است.

در این گفت‌وگو که با «حسین شمقدری» ترتیب داده شده است، درباره سینمای مستند و مستند بحران بحث شده که در ادامه می‌خوانید.

حسین شمقدری دانش‌آموخته سینما از دانشگاه تربیت مدرس است. او ساخت مستند را با «یزدان تفنگ ندارد» شروع کرده و آثاری چون «میراث آلبرتا» را ساخته و تولید کرده است.
 
در ادامه مصاحبه وی با دفاع پرس از نظر مخاطبان گرامی می‌گذرد:
 

دفاع پرس: چه ضرورتی دیدید که از دانشگاه صعتی شریف وارد دنیای سینما شدید؟

از دوران کودکی به دلیل کار پدرم که کارگردان سینما بود باعث شد با فضای سینما آشنا شوم. بعد هم بحث دانشگاه پیش آمد و رفتم دانشگاه صنعتی شریف تا اینکه وقایع سال 88 شکل گرفت و به دلیل اینکه کار فرهنگی کمی در مقابل آن انجام می‌گرفت احساس کردیم که باید کاری کنیم. یکی از کارهای آن دوران ساخت کلیپ بود. دوستان من سراغم آمدند و گفتند چون تو پدرت کارگردان بوده می‌توانی به ما کمک کنی. بعد یک گروهی به نام «آرمان» برای ساخت مستند تشکیل شد که ایده فیلم «یزدان تفنگ ندارد» در آن بوجود آمد. این کار بازتاب خیلی خوبی داشت. محوریت فیلم، بحث دروغ رسانه‌ای بود. سعی داشتیم بگوییم که در جریان فتنه و آشوب سال 88 یک سری واقعیات فراموش شد. سال 89 رونمایی فیلم بود.

«یزدان تفنگ ندارد» در دانشگاه‌ها اکران شد و به دلیل استقبال خوب مخاطبان از این فیلم، باعث شد ما به ادامه کار ترغیب شویم. بعد هم دانشگاه شریف را رها کردم و در تربیت مدرس سینما خواندم.

دفاع پرس: موضوع فیلم درباره چه بود؟

یزدان پسر شهید گلدوی است که پدرش در مسجد امام علی (ع) در زاهدان توسط تروریست‌ها به شهادت می‌رسد که در شلوغی‌های 88 دیده نمی‌شوند. منظور از تفنگ هم رسانه است که یزدان آن را ندارد که دیده شود؛ اما کسی مثل «ندا آقاسلطان» که کسی او را نمی‌شناشد و معلوم نیست چگونه و بوسیله چه کسی کشته شده است به دلیل داشتن رسانه، خبر کشته شدنش در عرض 48 ساعت توسط اکثر خبرگزاری‌ها بازتاب پیدا می‌کند.

دفاع پرس: هزینه تولید فیلم چگونه تامین شد؟

گروه اولی که شکل گرفت هزینه مختصری از بسیج دانشجویی گرفتیم و هزینه تولیدات بعدی را هم با اکران فیلم‌هایی که می‌ساختیم تامین می‌کردیم.

دفاع پرس: در این سال‌هایی که از ساخت فیلم «یزدان تفنگ ندارد» تا اینجایی که هستید چقدر کمک کردید به فضای انقلابی؟

یکی از دوستان یک ویدئو فرستاد از مراز کشته‌شدگان جنگ اوکراین در داخل دانشگاه، که به من بگوید در دانشگاه‌های اوکراین هم برای قهرمانان خود چنین کارهایی می‌کنند. مخاطبان اصلی ما دانشجویان هستند و در اکران فیلم‌ها این را می‌بینم که فیلم‌های من دیده می‌شود. مثلا بحث مهاجرت خیلی برای دانشجویان مهم است و برای همین است که فیلم «میراث آلبرتا» دیده می‌شود. همین دیده شدن باعث شد تا دو قسمت دیگر ساخته شود. البته این دیده شدن طبیعی است. معمولا رسانه ملی نمی‌تواند خیلی چیزها را نشان دهد و معمولا با محافظه‌کاری و ملاحظاتی فیلم مستند را پخش می‌کند که برای جوانان جذاب نیست. در حالی که فیلم‌ها باید کمی صراحت لهجه داشته باشند.

دفاع پرس: چرا این اتفاق می‌افتد و فیلم‌های مستند تلویوزیون جذابیت لازم را ندارد؟

به خاطر سانسور زیاد اخته شده است. البته رسانه ملی تا حدی مقصر نیست چرا که تعداد فیلمسازان متعهد کم است. بخش دیگری هم به مسئولین برمی‌گردد چراکه جرات جسارت و خطرپذیری ندارند.

دفاع پرس: مستندسازهای ارزشی آیا تشکلی دارند که با هم گفت‌وگو کنند تا بخشی از مشکلات خود را حل کنند؟

مهم‌ترین تشکلی که وجود دارد جشنواره عمار است. در سازمان اوج و جبهه فرهنگی انقلاب و هیاتی که وجود دارد دوستان همدیگر را می‌بینند. متاسفانه معضل تنبلی و غرور، دو خصیصه‌ای است که باعث می‌شود احساس نیاز نکنیم تا سراغی از هم بگیریم که خوشبختانه جشنواره عمار تا حد زیادی این ضعف را مرتفع کرده است. در جشنواره عمار دوستان همدیگر را می‌بینند و تراز کار به دست می‌آید.

دفاع پرس: چرا دوستانی که مستند کار می‌کنند سراغ آثار داستانی نمی‌روند؟ چراکه حضور حداقلی فیلمسازان ارزشی در بدنه سینما به شدت احساس می‌شود؟

سینمای داستانی بحث خود را دارد، چون متخصصین آن کم هستند اما در بحث سینمای مستند حضور پررنگی دارند. دوستان ما در سینمای داستانی به لحاظ فلسفی و شرعی مسئله دارند. از این رو برای ما سخت است و البته از طرف مراجع هم این مشکل برطرف نشده است، یعنی فقه رسانه برای ما مشخص نکرده با بازیگر تا چه حد می‌توانیم کار کنیم. داستان‌پردازی بر مبنای درام عشقی چگونه است. بحث‌های کلی شده اما باز نشده تا ببینیم چه باید بکنیم. دوستانی که در جبهه فرهنگی انقلاب در درجه اول می‌خواهند آخرتشان درست شود. برای همین ترجیح می‌دهند هیاتی راه بیاندازد و سینه بزند تا بیاید وسط برای تولید فیلم.

دفاع پرس: کسانی که این طور فکر می‌کنند کمی عافیت طلب هستند در حالی که باید بیایند وسط میدان.

با چه سنگ محکی؟

دفاع پرس: مثلا فیلم «ویلایی‌ها» را نام می‌برم. خانم «منیر قیدی» این فیلم را کار کرده‌اند، یک فیلم قابل احترام دفاع مقدسی که برای اولین بار پیامدهای جنگ را می‌بینیم اما حس ناامیدی در ما ایجاد نمی‌شود. وقتی در این فیلم زنی همسرش را از دست می‌دهد و دیگر چیزی برای زندگی ندارد، امیدوارانه به آینده می‌نگرد. این فیلم، ناجوان‌مردانه دیده نشد. اگر شما و دوستان شما با فیلم‌های داستانی دیگر کنار کارگردان «ویلایی‌ها» بودید دیگر کارگردان این فیلم تنها نبود.

مدیوم سینما مشخصا برای ما دغدغه نبود بلکه حرف‌هایی که باید بزنیم اهمیت دارد. من سینما را دوست دارم اما برایم ارزش نیست. ولی وقتی نگاه کنیم می‌بینیم که مدیوم مستند از داستانی جذاب‌تر است. من فکر می‌کنم بستر مستند جای بهتری برای گفتن این دغدغه‌ها است. از سینمای مستند انتظار سرگرمی ندارید درحالی که در فضای داستانی به شدت نیازمند به کارگیری مولفه‌های سرگرمی‌سازی هستید. ذات سینمای داستانی درست است که جذاب است اما در آن، برای بیان دغدغه‌ها دست و پا بسته هستیم. سینمای داستانی نیازمند صبر و حوصله است و تاثیرگذاری طولانی مدت دارد. من به شخصه هنوز زبان سینمای داستانی را بلد نیستم و باید آموزش ببینم و یاد بگیرم. با توجه به شناختی که از خود دارم می‌دانم در سینمای مستند موفق‌تر هستم در شرایط بحرانی هم این سینمای مستند است که خود را نشان می‌دهد و راه را نشان می‌دهد.

دفاع پرس: آیا آثار مستندی که شما و دوستانتان تولید می‌کنید برد جهانی دارد؟

نه. چون ما نه زبان بین‌المللی بلدیم و نه رسانه آن را داریم. یعنی بتوانیم با فرهنگ‌های دیگر تعامل برقرار کنیم. این چند اکران محدود هم ارزشی ندارد. رسانه یعنی اینکه با یک کانال یوتیوپ بتوانی مخاطب میلیونی جذب کنی. البته می‌توان از جوانانی که در خارج از کشور بزرگ شده‌اند و دغدغه انقلابی دارند استفاده کرد. ما در سینمای بحران در داخل به خوبی استفاده کردیم و توانسته به شبهات پاسخ دهد خلاصه اینکه من معتقدم سینمای مستند افق روشنی دارد. همین که برای مخاطب ایجاد سوال می‌کند و پاسخ سوال‌ها را از فیلم‌ها می‌گیرد جای امیدواری دارد.

دفاع پرس: آیا فکر نمی‌کنید اگر جشنواره‌های مشابه عمار در سطوح مختلف شکل بگیرد می‌تواند آینده سینمای داستانی را هم تضمین کند؟

مسئله مهم، پیاده‌نظام فرهنگی است نه جشنواره‌ها. مهم‌تر از آن این است که این پیاده‌نظام آموزش ببیند. بدون آموزش اتفاقی نمی‌افتد.

دفاع پرس: شما برای آموزش قدمی برداشته‌اید؟

نه صرف آموزش اما برای حمایت و مشاوره و پشتیبانی این کار را می‌کنم.

 

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها