با اوجگیری انقلاب به علت فعالیتهای انقلابی در کلاسهای خود حضور نمییافت، اما توانست مدرک دیپلم را در رشته تجربی اخذ نماید. از همان ابتدای انقلاب به امام خمینی علاقه بسیار داشت. با وجود سن کم اعلامیهها و نوارهای امام را پخش میکرد و با رژیم شاه مبارزه میکرد.
ناصر سه ماه پس از اخذ دیپلم وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و مدتی فرماندهی پایگاه مقاومت مسجد مسلم بن عقیل را بر عهده داشت، از سال 1358 در مناطق کردستان حضور فعال داشت. فعالیتش در جبههها به اندازهای بود که او را با وجود سن کم، بزرگتر از سایرین نشان میداد. بزرگترین آرزوی ناصر شهادت بود و بزرگترین مصیبتی که موجب اندوه و بیتابی بسیار او شد، شهادت همرزمان و دوستانش بود.
در سال 1362 فرماندهی گردان ولی عصر (عج) را در جریان عملیات خیبر بر عهده گرفت و منصور عزتی، معاون وی بود. در عملیات بدر سال 1363 مجید تقیلو، فرمانده گردان و ناصر اجاقلو، معاون وی بود. در جریان عملیات بدر مجید تقیلو زخمی شد و ناصر فرماندهی گردان ولی عصر را برعهده گرفت، اما در اثر اصابت گلوله، به ناچار منطقه را ترک کرد و فرماندهی گردان بر عهده امیر اجاقلو برادر ناصر که فرماندهی دسته را بر عهده داشت، گذارده شد.
ناصر به هنگام مراجعت به شهر به خانواده شهدا سرکشی میکرد و اگر دوستان شهیدش فرزند کوچکی داشتند آن کودک را با خود به منزل میبرد.
در عملیات والفجر 8، ناصر را برای تقویت نیروهای خط به منطقه عملیاتی فرستادند و او توانست گردان تحت محاصره را از محاصره نجات دهد اما در همین عملیات در اثر اصابت گلوله و مسمومیت ناشی از استنشاق گاز شیمیایی و به شهادت رسید.
فرازی از وصیتنامه شهید:
از پدر و مادر عزیزم و خواهران و برادران مهربانم طلب بخشش میکنم، امیدوارم که مرا حلال کنید و برایم طلب مغفرت و اگر لیاقت داشتم در میان شهدا دفن کنید، شاید خدا به احترام شهدا از گناهان من بگذرد.
تمامی شهدای ما فدای اسلام شدند سعی کنید راه آنها را ادامه دهید. بنده گهنکار ناصر اجاقلو مخلص امام و امت.
انتهای پیام/