یادداشت/ ابراهیم متقی

ترامپ در خدمت ساختار میلیتاریستی آمریکا

فروش تسلیحات آمریکایی به عربستان نه‌تنها برای دونالد ترامپ و ساختار میلیتاریستی ایالات متحده به عنوان منشا درآمد اقتصادی از طریق همکاری با کشورهای صادرکننده نفت محسوب می‌شود، بلکه چنین اقدامی به مفهوم آن است که عربستان در آینده نقش موثرتری برای مقابله با موج انقلابی منطقه‌ای ایفا می‌کند.
کد خبر: ۲۴۰۲۰۱
تاریخ انتشار: ۰۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۹:۴۷ - 22May 2017
ترامپ در خدمت ساختار میلیتاریستی آمریکابه گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، ابراهیم متقی در یادداشتی نوشت:
 
سفر منطقه‌ای دونالد ترامپ به عربستان و اسرائیل بر اساس نشانه‌هایی از گسترش نظامی‌گری، تهدید و ایجاد ائتلاف علیه ایران همراه بوده است. گرچه محور اصلی سفر دونالد ترامپ به عربستان مربوط به فروش تسلیحات متعارف زمینی، هوایی، دریایی و سیستم ضدموشک است، اما رکس تیلرسون وزیر امور خارجه آمریکا در ریاض به این موضوع اشاره دارد که ایران باید آزمایش موشکی خود را متوقف سازد.
 
بیان چنین رویکردی نشان می‌دهد که وزیر امور خارجه آمریکا با ادبیات شبه تهدید به استقبال دولت جدید و انتخابات فراگیر ایران می‌آید. الگویی که مبتنی بر نشانه‌هایی از تهدید دیپلماتیک بوده و می‌تواند به حوزه‌های دیگری از روابط منطقه‌ای ایران و ایالات متحده تسری یابد.

بیان چنین رویکردی از سوی تیلرسون به مفهوم آن است که ایالات متحده از سیاست تبعیض راهبردی در محیط منطقه‌ای بهره می‌گیرد؛ سیاستی که نشانه‌های آن را می‌توان در گسترش بحران‌های منطقه‌ای و خشونت‌هایی دانست که عربستان در محیط منطقه‌ای به کار گرفته است. در چنین شرایطی است که عربستان علاوه بر انجام مذاکرات نظامی و امنیتی دوجانبه با آمریکا، زمینه برگزاری دیدارهایی را در ریاض به وجود آورده که محور اصلی آن را می‌توان گسترش ائتلاف با آمریکا و مقابله با ایران در محیط منطقه‌ای دانست.

عادل احمد عبدالجبیر، وزیر امور خارجه عربستان از سفر ترامپ اظهار رضایت می‌کند. نامبرده سفر ترامپ به عربستان را سفری تاریخی برای این کشور در منطقه می‌داند. قرارداد تسلیحاتی عربستان و آمریکا تلاشی برای مقابله با قدرت منطقه‌ای ایران و روح جنبش‌های انقلابی در منطقه محسوب می‌شود. الگوی رفتاری ترامپ در محیط امنیت منطقه‌ای خاورمیانه و غرب آسیا تابعی از الگوی رفتاری و اهداف عمومی سیاست منطقه‌ای ایالات متحده خواهد بود. فروش تسلیحات به کشورهای محافظه‌کار منطقه، حمایت از امنیت اسرائیل، مشارکت تاکتیکی و عملیاتی با کشورهای عرب محافظه‌کار را می‌توان در زمره الگوهای نسبتا ثابت آمریکا در محیط منطقه‌ای دانست.

سفر منطقه‌ای ترامپ به عربستان و اسرائیل نماد جهتگیری راهبردی آمریکا و الگوی رفتاری تیم سیاست خارجی و امنیتی دونالد ترامپ را منعکس می‌سازد. سفر ترامپ به عربستان و اسرائیل به مفهوم آن است که اولویت‌های سیاست خارجی، امنیتی و راهبردی ایالات متحده در دوران جدید ماهیت منطقه‌ای دارد. عربستان در زمره کشورهای منطقه‌ای محسوب می‌شود که قابلیت لازم برای هدایت موج محافظه‌‌کاری علیه قدرت منطقه‌ای ایران را داراست. در نگرش ترامپ و تیم راهبردی آمریکا، فروش تسلیحات به عربستان و کشورهای منطقه‌ای گام اول نظم منطقه‌ای جدید محسوب می‌شود.

فروش تسلیحات آمریکایی به عربستان نه‌تنها برای دونالد ترامپ و ساختار میلیتاریستی ایالات متحده به عنوان منشا درآمد اقتصادی از طریق همکاری با کشورهای صادرکننده نفت محسوب می‌شود، بلکه چنین اقدامی به مفهوم آن است که عربستان در آینده نقش موثرتری برای مقابله با موج انقلابی منطقه‌ای ایفا می‌کند. روندی که عربستان از سال 2011 به بعد در دستور کار قرار داده، با اهداف منطقه‌ای ایالات متحده در دوران دونالد ترامپ هماهنگی دارد.

سفر منطقه‌ای ترامپ به عربستان دارای آثار و پیامدهای راهبردی خواهد بود. قرارداد 300 میلیارد دلاری تسلیحاتی را که بخش اول آن به میزان 110 میلیارد دلار نهایی شده است، می‌توان به عنوان تلاشی برای محدودسازی قدرت راهبردی ایران در منطقه بویژه سوریه، عراق، یمن و لبنان دانست. کارگزاران سیاست خارجی و امنیتی آمریکا در دوران ترامپ، روند محدودسازی ایران در محیط منطقه‌ای را از طریق گسترش همکاری‌های تاکتیکی با عربستان، ترکیه و اسرائیل آغاز کرده‌اند.

همکاری‌های راهبردی ترامپ و عربستان را می‌توان در چارچوب سازماندهی نظم منطقه‌ای جدید تبیین کرد. فروش تسلیحاتی آمریکا به عربستان بیانگر این واقعیت است که سیاست امنیتی و راهبردی آمریکا در فرآیند موازنه منطقه‌ای ایران ماهیت نامتقارن و خارج از حوزه سرزمینی دارد. در چنین شرایطی آمریکا تلاش دارد تا موقعیت خود را از طریق ائتلاف منطقه‌ای علیه ایران ارتقا دهد. کنفرانس ریاض نماد چنین فرآیندی در سیاست امنیتی و راهبردی آمریکا محسوب می‌شود.

موضوعاتی همانند فروش تسلیحات، بازدارندگی کشورهای منطقه در برابر قدرت موشکی ایران از طریق فروش سیستم ضدهوایی تاد،‌ مبارزه با تروریسم و آینده سیاسی کشورهای بحران‌زده منطقه‌ای همانند سوریه را می‌توان اصلی‌ترین نشانه‌های کنش راهبردی آمریکا و عربستان در محیط منطقه‌ای دانست. کشورهای یاد شده تلاش دارند تا نظم محافظه‌کارانه جدیدی را در غرب آسیا ایجاد کنند که معطوف به مقابله با موج‌های کنش انقلابی و مقاومت منطقه‌ای باشد.

ترامپ تلاش دارد تا مقابله با گروه‌های تکفیری را از طریق کارگزاران سیاست منطقه‌ای همانند ترکیه و عربستان پیگیری کند. اعزام نیروهای نظامی عربستان به خاک سوریه به‌عنوان یکی از نشانه‌های چنین سیاستی در فضای موازنه تهدید منطقه‌ای خواهد بود. محور اصلی سیاست امنیتی و راهبردی مایک پومپئو را می‌توان مقابله با گروه‌های تروریسم تکفیری دانست. پومپئو همانند دونالد ترامپ بر این اعتقاد است که رهبران سیاسی کشورهای منطقه‌ای همانند عربستان فاقد هرگونه کنترل مؤثر بر کارکرد گروه‌های تروریستی هستند.

چنین رویکردی به‌مفهوم آن است که سیاست منطقه‌ای آمریکا در برخورد با ایران مبتنی بر محدودیت‌های راهبردی بیشتری در سال 1396 خواهد بود. در چنین شرایطی، محدودیت‌های راهبردی علیه دولت عملگرای حسن روحانی افزایش خواهد یافت. بخش قابل توجهی از کارگزاران راهبردی کابینه ترامپ در زمره منتقدان اصلی قابلیت موشکی ایران نیز محسوب می‌شوند. ایالات متحده در چهار دهه گذشته همواره تلاش داشته تا زمینه‌های لازم برای کاهش قدرت تاکتیکی، عملیاتی، اقتصادی و راهبردی ایران را به‌وجود آورد.

دونالد ترامپ در سفر منطقه‌ای خود به عربستان و اسرائیل درصدد است تا زمینه‌های ارتقای قدرت بازیگرانی را به وجود آورد که ائتلاف علیه ایران را در دستور کار قرار داده‌اند. آمریکا از الگوی محدودسازی قدرت ایران توسط بازیگران منطقه‌ای بهره گرفته و چنین فرآیندی را براساس سازوکارهایی همانند ارتقای قدرت نظامی بازیگران منطقه‌ای در موازنه با ایران ادامه می‌دهد. تضادهای سیاسی و امنیتی کشورهای عربی با ایران تحت تاثیر نظامی‌گری منطقه‌ای گسترش خواهد یافت.
 
منبع: روزنامه جام جم
نظر شما
پربیننده ها