به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، گلعلی بابایی نویسنده از نگارش جدیدترین اثر خود با همکاری حسین بهزاد به نام «شرارههای خورشید» خبر داد و گفت: این کتاب ششمین اثر از گروه کتابهای حماسه بیست و هفت است. تاکنون دو کتاب از این مجموعه به نام «همپای صاعقه» و «ضربت متقابل» منتشر شده است، اما کتابهای سوم، چهارم و پنجم که به عملیاتهای مسلم، والفجر مقدماتی، والفجر یک و والفجر چهار اختصاص دارد، به دلیل کمبود منابع و تکمیل نبودن مستندات هنوز تدوین نشده است.
وی افزود: اما چون مستندات عملیات خیبر تکمیل شده است، ما کتاب ششم را با عنوان «شرارههای خورشید» آغاز کردیم، طرح تدوین آن از یکسال پیش کلید خورد و اخیراً به اتمام رسید. اکنون مراحل بازبینی نهایی را طی میکند و به زودی منتشر خواهد شد.
بابایی تصریح کرد: این یک اثر مستند تاریخی است و در 950 صفحه و 11 فصل روایت شده است، ده فصل محتوایی و یک فصل شامل اسناد و عکسهاست که بر اساس سیر تاریخی تنظیم شدهاند. در انتها نیز فهرست منابع که به بیش از 150 رفرنس اشاره کرده، آورده شده است.یکی از دلایل متقن بودن این اثر نیز همان اسناد و تصاویر و فهرست منابع قوی است.
وی گفت: این کار بین من و آقای بهزاد مشترک است، تحقیق درباره عملیات خیبر را با هم انجام دادیم و نگارش نیز مشترکاً انجام شد، اما بازنگری نهایی و ویراستاری با دقت حسین بهزاد انجام شد. کتاب با نزدیک شدن آمریکا به صدام در پاییز سال 62 آغاز میشود، آمریکا با تقویت صدام به دنبال از پا درآوردن ایران بود. ریگان رئیس جمهور وقت امریکا تمام تلاشش این بود که صدام را یاری دهد تا ایران را شکست دهد. محتوای این فصل برگرفته از کتاب سفرنامه رامسفلد به بغداد در سال 65 که سفیر نزدیک شدن امریکا به بغداد بود، است و روی این حساب در فصل اول ناگفتههای زیادی از دخالت مستقیم امریکا در جنگ ایران وعراق در خود نهفته دارد.
بابایی تصریح کرد: فصل دوم «بن بست در شهر بصره» نام دارد، بعد از عملیات ناموفقی چون رمضان، والفجر، مسلم و... یک تغییر رویکرد در ایران به وجود آمد و فرماندهان تصمیم گرفتند تا از هور استفاده کند، از فضای بکری که تا پیش از آن روال نبود و تصور نمیشد که بتوان عملیاتی در آن انجام داد. شروع، شناسایی و طرح اولیه عملیات خیبر با نظر شهید باقری بود و شناسایی اولیه با بچه های شهید همت بود. این ابتدای کلید خوردن عملیات شناسایی در هور، طلاییه و ... است. در فصل سوم کتاب ما روند طراحی عملیات را طرح کردیم و فصل چهارم به آرایش نظامی عراق اشاره کردیم. در فصل ششم به لشکر بیست و هفت و اینکه همت چگونه توانست آن را بازسازی کند، پرداختیم.
وی در پاسخ به اینکه آیا تاکنون در زمینه عملیات خیبر آثار درخوری نوشته شده است، گفت: کتاب در این زمینه زیاد نوشته شده است، اما اغلب یا خاطرات شخصی یک فرد است، یا گزارش مختصری از عملیات که کوتاه و خلاصه شده است. درباره خیبر اولین بار است، کاری به این شکل و حجم با این دقت و ظرافت انجام میشود.
بابایی با اشاره به اندک بودن فعالیت در حوزه مستندنگاری جنگ گفت: مستندنگاری کار بسیار سخت و ظریفی است، در مستندنگاری دست نویسنده برای جولان دادن باز نیست، باید طبق مستندات و مدارک موجود پیش رویم، ما در این کتاب به بیش از 150 منبع معتبر رفرنس دادیم، که این خود نشان دهنده مشکل بودن تدوین چنین کتابی است.
وی با اشاره به انتخاب عنوان کتاب نیز گفت: عملیات خیبر عملیات واقعا سخت و طاقتفرسایی است، به ویژه در محور طلاییه؛ به همبن دلیل بود که بعدها گفتند هر کس در طلاییه ایستادگی و مقاومت کرد، اگر در کربلا هم بود میایستاد. در چنین محور و خط شلوغ و سختی در شامگاه سوم اسفند 62 عملیات آغاز شد و تا 12 اسفند هر شب عملیات ادامه پیدا کرد. در عملیات خیبر به واقع گردان رفت، گروهان برگشت، گروهان رفت، دسته برگشت، دسته رفت، تیم برگشت. ما شهید همت فرمانده این بچهها را به عنوان خورشید این عملیات تجسم کردیم و شرارهها را نیز جگرپارههای آن که همان رزمندههای گردان هستند، در نظر گرفتیم.