به گزارش خبرنگار دفاع پرس از مازدران، سردار شهید «محمد محمودی سنگدهی» در سال 1343 در شهرستان ساری متولد شد و در تاریخ 16 آذر 1365 در منطقه عملیاتی آبادان به شهادت رسید.
متن کامل وصیتنامه این شهید بزرگوار در ادامه میآید:
با درود و سلام به منجی عالم بشریت امام زمان (عج) و با درود و سلام به امام امت و امت شهیدپرور ایران و با درود و سلام به شهدای صدر اسلام و شهدای جنگ تحمیلی و با درود و سلام به تمامی رزمندگان و شیرمردان جبهههای توحید.
شکر بیپایان به درگاه کردگار خالق منان و مهربان که مهر خود را در دلهای تکتک ما نشانده و عشق ستایش و نیایش خود را در اندرون ما نهاده و درود سلام به بندگان پاک و صالح خدای یگانه که در راه خدا مجاهدت می کردند و می کنند.
سلام به شهدای معصوم که پنجه در پنجه استبداد نهاده و عقده حقارت و خاری را درون ما شکستند.
سلام به عزیزانی که سبکبال در کرانههای آسمان دارند و پیکر مجروح آنان آرام در زیر خاک آرمیده و جوشش خون خود را در ما نهادهاند.
سلام بر مرغان مجروح کرده به عالم معنای از مرغزار ایران که با استقامت و پایداری رشادت و ایثار را به شهامت و مقاومت و خدا مهربان، شهادت خود به ما آموختند که چنان با وحدت و همبستگی میتوان در مقابل گلوله سدی آهنین از گوشت و پوست و استخوان بوجود آورد در دفاع از سرزمین ایران و به خونخودهی شهیدان گمنام در برابر ابرقدرتهای جهان ایستادگی کرد و راه و رسم زندگی را در وحدت و ایمان از دوباره زنده کرد بر جسم مرده خود را اندکی پرتحرک کرده و از دیاری دور به دیار عاشقان فتاده و از لطف و نعمت خداوند بهرهمند گردد.
و سلام بر آنانی که در اوج ستمگری ستمگران و کفاران سرخی عاشورا را به چشمان بینورمان هدیه کردهاند و پرفروغ فروزان در برابر افق گشودهاند و با افشاندن خونشان راهیان مخلص را طلبیندند.
و سلام بر امت بیدار و حاضر در صحنه محله و روستای مان که در برابر تمام فشارهای منافقانه کسانی که همچنین خود را در گوشه و کنار منطقه جاسازی کرده و مانند روباه از جنگلهای اطراف که چون شب هنگام از سیاهی شب استفاده کرده و به نزدیکی محلهها و مساجد از انبوه مردم و صحبتهای آنها خبرچینی کرده و برای خود تصمیماتی گرفته و مجالس داشته و همیشه چشم دوختند که یکی پس از یکی از میان شما کم شود تا بتوانند بهتر کار کنند و به اهداف پلید خود برسند همیشه ضربه میخوردید و آسیب میدیدید و همیشه عدهای جانثار میان شما پیدا میشود که سپهری برای این امت بیدار میشد و با افکار مذهبی و انقلابی خود راه حلی برای این مشکل پیدا میکردند و حتی جانثار در این راه میشدند امیدواریم که شناخت ارزشها برادران کمال دقت را داشته و از سوءظنهای که بوجود آمد سخت بپرهیزید.
و سلام به پدر و مادر مهربان و گرامی پس از ارادت و عرض ادب سلامتی وجود شریفتان را از درگاه حضرت ابدیت خواهان و خواستارم و امیدوارم بنده را عفو کنید و اگر شما را اذیت کردهام مرا ببخشید و حلال کنید و بسیار بسیار از شما تشکر میکنم که همیشه در تربیت اینجانب کوشا بودید و توانستید هدیه خود را خوب نگهداری کنید که بنده تا به اینجا توانستم در انجام امور محوله تمام سعی و تلاش خودم را کردهام و توانستم خدمتی ناقابل به انقلاب و اسلام کرده و باعث سرفرازی شما گردم و اگر کوتاهی در انجام کارهای شخصی داشتم مرا ببخشید و عفو کنید.
و اما وصیتی دارم که اگر خداوند مهر و محبت خود را در من سرازیر کرد و اگر لیاقت آن را داشتم که نام مرا در ردیف شهدای اسلام و انقلاب بنویسند شما در تصمیم خود کوشا باشید و بیشتر فعالیت کنید و کار برای رضای خدا دلسردی ندارد و همچنین برای من ناراحتی نکنید و خودتان را مقایسه کنید با دیگر عزیزان که مثل شما فرزند عزیز خودشان را به قربانگاه فرستادهاند و این مطلب را به خاطر آن نوشتم که میدانم شما کاملاً آگاه هستید و انشاءالله که دیگران را سرزنش میکنید و آنها را آگاه میسازید.
پدر و مادرم میدانید که در این موقعیت جنگ، نشستن و دست روی دست گذاشتن دردی را درمان نمیکند باید به پا خاست و عمل کرد، برای رضای خدا هم شده باید جسم و جان خود را فدای انقلاب و اسلام کنیم.
و اما مادرم میدانم که داغ فرزند بسیار مشکل است ولی درد دل زینب در صحرای کربلا بالاترین دردهاست پس باید خودتان را با آنها مقایسه کنید و سعی نکنید که خودتان را در پیش روی هر کس و در مقابل نامحرمان آنچنان نشان دهید که فکر کنند ضربهای به خانواده ما وارد آمده است بلکه باید صبور باشید و استوار و مقاوم از دوستان و مسلمانان پذیرائی کنید چون آنها به یک امیدی به خانه شما میآیند و بنده هم امیدوار هستم.
و اما برادرانم از من روشنتر و استادتر هستید و دیگر جای برای گفتن ندارد و خودم را لایق آن ندیدهام که برای شما جمله بنویسم و یا وصیتی داشته باشم خودتان دانا هستید و هدفی را که من در پیش داشتم شما هم دارید و از خداوند تمنا دارم که شما را در هدفهایی که دارید در خدمت به اسلام محافظت نماید انشاءالله، بنده هیچ گونه مسائلی در طول زندگی خودم نداشتهام و امیدوارم که شما هم چنین باشید مخصوصاً به برادران کوچکتر از خودم انشاءالله که در هدف مقدس خود پیروز خواهید شد.
اما خواهرانم تا به حال در انجام امور شرعی خود کوشا بودید و همانطور که میدانید سعی کنید که دیگران را هم مثل خود بسازید و در حجاب خود نهایت سعی و تلاش را بکنید و امیدوارم که موفق و پیروز باشید.
و اما آن عده از دوستان و همکاران عزیز که همیشه با هم بودیم و همه با هم یک هدف و یک عقیده را داشتیم و در پیروی از امر امام و امور جنگ و انقلاب کوشا و در شادیها و غمها شریک هم بودیم اکنون که در این موقعیت هستیم شاید عدهای در بین ما نباشد و شاید عدهای از ما در میان آنها نباشد ولی هدفها میماند و آن ادامه راه شهدا بود که انشاءالله در انجام کارها ناتمام کوشا باشید و سعی کنید آنها را انجام دهید و همه را به وحدت و همبستگی دعوت کنید.
و صحبتی با همشهریان و همولایتیهای عزیز و گرامی و آنان که مرا میشناسند از اول زندگی تا به حال همدیگر را شناختهایم و شما هم ما را شناختید و اگر کسی را اذیت و یا ناراحتی از دست من دیده است قابل عفو هستم مرا ببخشد و وصیتی دارم که این است که دست به دست هم داده و وحدت کلمه را حفظ کنید و اگر بنا باشد این دنیا با مرگ به اتمام برسد پس بهترین مرگها شهادت است و آنها هم با همبستگی به دست میآید و احتیاج به کمک همدیگر دارد پس بیاییم با هم یک هدف را دنبال کنیم و این امام عزیز را تنها نگذاریم و همچنین دنباله رو اهداف امام باشیم و در انجمن اسلامی و شورا و گروه مقاومت محلی که ادامه همین راه است سخت کوشا باشیم. والسلام
جنگ جنگ تا پیروزی
به امید پیروزی حق بر باطل به رهبری امام خمینی
برادر شما محمد محمودی
انتهای پیام/