به گزارش خبرنگار بینالملل
دفاع پرس، روابط عربستان و قطر وارد فاز جدیدی از تنشها میان دو کشور شده است. آغازگر این مرحله از بحران، پیام «تمیم بن حمد بن خلیفه آل ثانی» امیر قطر مبنی بر «عدم دشمن دانستن ایران» و «تروریستی نبودن نیروهای مقاومت مانند حزبالله لبنان و حماس و جهاد اسلامی در فلسطین» بود.
با اینکه در پی واکنش شدید ریاض به درج این مطالب در سایت حکومت قطر، مسئولان رسمی اطلاعرسانی این کشور مدعی شدند که سایت دولت قطر هک شده است؛ اما ریشهیابی اختلافات اخیر و حوادث مربوط به آن، به خوبی نشان میدهد که این اظهارات، بیش از آنکه از سوی هکرها مطرح شده باشد، سیاست مطرح شده جدید از سوی امیر قطر است.
بسیاری از دولتهای جهان گمان میکردند که موضوع خرید تسلیحات از آمریکا توسط رژیم سعودی، صرفا با هدف تقویت بنیه هجومی جهت هر نوع رویارویی نظامی با جمهوری اسلامی ایران است. در این میان دولت قطر بیش از دیگر دولتهای منطقه از این تجارت گسترده تسلیحاتی به هراس افتاد.
دلیل وحشت دوحه از معاملهای تسلیحاتی به ارزش 110 میلیارد دلار، تمایل توسعهطلبانه سعودیها بود. رژیم سعودی از دیرباز به دنبال تحت کنترل درآوردن تمام کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در مرحله نخست و سپس الحاق آنان به خاک عربستان، به عنوان استانهای شمالشرقی رژیم سعودی است. هدف عربستان از این کار، افزایش گستره آبی خاکی جهت هر نوع رقابت با ایران است.
قطر برای مقابله با این تهدید نیاز دارد که با کشورهای دیگری ارتباط برقرار کند که از طریق رابطه با آنها، در برابر زیادهخواهیهای ریاض ایستادگی کند. کاملا واضح است که تهران و مسکو بهترین گزینهها برای دوحه در برابر حمایت گسترده واشنگتن از ریاض هستند.
از سوی دیگر، موضوع اخوان المسلمین به عنوان نکتهای مهم در اختلافات قطر و رژیم سعودی مطرح است. حمایت گسترده قطر از اخوان المسلمین، علاوه بر استقرار رهبران حماس در دوحه، که کاملا با میل مقامات سعودی و مفتیان وهابی رژیم حاکم بر حجاز در تعارض است، نقش مهمی در گسترش تنشها میان دوحه و ریاض دارد. حکومت سعودی اصرار به گنجاندن نام جماعت اخوان المسلمین و تمام شاخههای آن در لیست گروههای تروریستی بینالمللی دارد.
این موضوعی است که بارها باعث اختلاف شدید میان مقامات این رژیم با حاکمان قطری در جلسات شورای همکاری خلیج فارس شده است.
موضوع سوریه اگرچه در نظر بسیاری از تحلیلگران به عنوان بخشی از اختلاف آل سعود و آل ثانی در نظر گرفته میشود، با این حال اختلاف دوحه و ریاض در حمایت از گروهکهای تروریستی در سوریه را باید رقابت میان این دو کشور عربی پیرامون بدست آوردن قدرت بیشتر در سرزمین شام دانست.
با این وجود اعلام نام جنبشهای حزبالله، حماس و جهاد اسلامی از سوی امیر قطر به عنوان نیروهای مقاومت، که در واقع تأیید ماهیت ضداشغالگری و ضدتروریستی این سه جنبش به شمار میرود، چیزی بود که باعث خشم شدید ریاض، بعنوان حامی اصلی گروههایی نظیر داعش و جبهه النصره، شد. اگرچه دوحه نیز از این گروهها حمایت زیادی کرده است؛ اما حجم حمایت رژیم سعودی به مراتب از رقیب قطری خود بالاتر است.
پیام تبریک امیر قطر به رئیسجمهور ایران را باید بخشی دیگر از روند تلاش قطر برای حل اختلافات با ایران بر سر موضوع سوریه و نزدیک کردن خود به تهران دانست. این در حالی است که دولت ریاض در نخستین روزهای پس از پایان انتخابات ریاستجمهوری در ایران، مجددا به لفاظیهای خود علیه ایران و اتهامزنی به جمهوری اسلامی پرداخت.
مقایسه این دو اقدام به خوبی نشان از اختلاف شدید دو کشور بر سر موضوع ایران دارد. اوج این اختلاف را میتوان در صحبتهای شیخ تمیم با رئیسجمهور پیرامون عزم جدی قطر برای گسترش همهجانبه روابط با تهران مشاهده کرد.
هماکنون قطر دو گزینه بیشتر پیش روی خود ندارد. دوحه یا باید تن به رابطه با ریاض با رعایت تمام شروط مد نظر حکومت سعودی بدهد یا با فاصله گرفتن از ریاض و نیروهای مورد حمایت آن، خود را در عرصه ژئوپلیتیک به تهران، دمشق و بغداد نزدیکتر کند. طبیعی است که انتخاب هر یک از این دو گزینه، تبعاتی برای دولت قطر خواهد داشت. اینکه دولت دوحه چه گزینهای را برای وضعیت پیش رو انتخاب خواهد کرد، زمان مشخص میکند.
انتهای پیام/ 421