به گزارش خبرنگار دفاع پرس از تهران، امام خمینی (ره) به تمام معنا یک فیلسوف، دانشمند، عارف، خداشناس موحد و پارسا، زاهد و دریک کلمه «اسلام شناس» و مسلمان واقعی بود. امام خمینی (ره) نه تنها یک مجتهد بود، بلکه یک جامعهشناس و شاید بهتر بتوان گفت که یک دردشناس و آشنا به مشکلات ایران و شاید به تعبیری بهتر آشنا به دردهای مسلمانان و فریادرس و عدالتخواه آگاه مسلمان آزاده شجاع در عصر معاصر بود.
ایشان نویسندهای توانا و عالمی به تمام معنا، دلسوز و انسانی با اراده و راسخ با عزمی استوار و ایمان قوی و خداشناسی واقعی که درد جامعه را میدانستند و میشناختند و با دردمندان بود و با تمام وجود کوشش میکرد تا دردهای جامعه اسلامی را همچون طبیبی حاذق، موشکافی و بررسی کرده به درمان واقعی آنها از ریشه و پایه بپردازد.
امام خمینی (ره) عواملی که باعث ایجادتفرقه در جامعه اسلامی بود را شناسایی و به درمان آن میپرداخت، که از جمله آن میتوان به وحدت بین امت اسلامی، وحدت بین همه اقشار و اقلیتهای مذهبی شیعه و سنی و همه جهان اسلام و نیز در یک کلمه به وحدت و همدلی بین تمام ملل مستضغف و تحت ستم دنیا اشاره کرد.
اغراقآمیز نیست که اگر بگوییم امام راحل عامل وحدت بینالمللی مستضعفان و محرومان شد و اولین رهبری بود که بعداز ائمه اطهار (ع) زمام جامعه اسلامی را برای اصلاح و ساماندهی زندگی و دین و دنیای مردم به دست گرفت. رهبری که با مدیریت و استراتژی خود دنیا رابه لرزه درآورد و کاخ استبداد در ایران را برای همیشه برچید و حرکت نهضتش الگوی برای جهان مدرن در عصر جاهطلبی و چپاول منابع و ارزشهای انسانی و اسلامی شد.
امام خمینی (ره) نویسندهای توانا و خطیبی سخنور بود که در کوتاهترین زمان ممکن درباره مسائل گوناگون پیام میداد و سخنرانی میکرد و با تحلیلهای خود، نقشههای استکبار و ایادیاش را برملا میکرد و مهمتر از همه اینها، همه مطیع و گوش به فرمانش بودند، همهی دلها و انسانهای بیدار مجذوب ایشان میشدند. همه ایرانیان سرباز و آماده به خدمت در هر عرصهای که اعلام می کرد، بودند.
مردم، گوش به فرمانش بودند و با خلوص نیت و با اراده و احساس مسئولیت و نیز تعهدی خاص، اعم از کوچک و بزرگ خود را ملزم به انجام آنچه که رهبرشان بیان میداشت، میدانستند. همین که امام (ره) فرمانی را صادر میکرد چگونه توسط مردم پیگیر و انجام میشد و در جامعه به عنوان یک قانون و دستورالعمل درمیآمد و همه خود را ملزم به اجرای آن میدانستند.
شاید این تعبیر بیشتر از سایر تعبیرها در مورد ایشان مصداق و مورد قبول همگان باشد، که امام خمینی (ره) بردلها و قلبها رهبری میکرد. گویا ایشان قلبهای بسیاری را ربوده بودند و باید اذعان داشت که با خداشناسی و ایمان خود، فاتح قلبهای انسانهای روشن ضمیر و آزادیخواه گشته بود و قلبها را به نور ایمان خود روشن و منور میساخت و به پیش میرفت.
این نور، نور اسلام و راه پاک حضرت محمد (ص) بود که مردم را مجذوب ساخته بود. امام ندای شریعت جدش را زنده کرده بودند. امام خمینی (ره) راه آزادی و آزاداندیشی اسلامی را به مردم ایران و در یک کلمه به جهان خفته و غافل از روح معنوی و خدایی آموخت.
امام خمینی (ره) و مردم دو عشق جدا نشدنی از یکدیگرند، زیرا ایشان برای مردم و نیز توده مردم با امام (ره) و برای راه و آرمانش تلاش کردند، به همین دلیل ایشان و مردم جدایی ناپذیر و تفکیک نشدنی هستند.
پیروان پیر فرزانه و سفر کرده در
هجرانش سوختند و 28 طلیعه بهار آزادی دیگر بدون بنیانگذار و معمار انقلاب
گذراندند، اما هرگز از آرمانها و اهدافی که در جمهوری اسلامی و رهبرشان ترسیم کرده بود،
کوتاه نیامده و نخواهند آمد و به راهشان با اقتدار در پناه سیدی دیگر از سلاله
حضرت زهرا (س) استوار و مقاوم تداوم بخش ارزشها ادامه راه می دهند و همواره تلاش میکنند مبلغان و پیروان راستین شریعت محمدی و یاور مظلومان جهان باشند. آنچه که از امام بزرگوارشان آموختهاند را به منصه ظهور برساند و نهضت و انقلابشان فرش راه منجی
آخر الزمان (عج) و خود سربازان این عرصه باشند. انشاءالله.
انتهای پیام/ 191