یکم مهرماه 1281 هجری قمری، روزی سرنوشتساز برای تاریخ بود، چرا که نوزادی تاریخساز چشمهای خود را به روی زندگی گشود و قرار شد با آمدنش طلوعی بر زمستان یخ زده ظلم و استکبار باشد.
خانواده، او را «روح الله» نام نهادند و از همان ابتدای کودکی، مادر همراه با لالایی، نوای ظلم ستیزی را بر گوش و جانش میدمید.
تقدیر بر آن شد که زندگی سراسر انباشته از معنویت فرزند خاندان موسویها در هفت اقلیم گوناگون سپری شود که خمین نخستین زادگاه زندگانی ایشان تعبیر گردید.
کوههای سربه فلک کشیده گرداگرد خمین این افتخار را داشتند که شاهد 19سال قد کشیدن مردی از تبار آفتاب باشند که سرانجام با شهادت پدر به دست خوانین، سرنوشت عزیمت به حوزه علمیه «سپهداری» اراک که امروزه امام خمینی (ره) نام دارد را برایش رقم زد و مدت یکسال در آنجا اقامت کرد.
پس از حضور در محضر آیت الله حائری و بهرهمندی از تعالیم این عالم فرزانه، سومین اقلیم برای فرزند خورشیدی رقم خورد تا ایشان با انتقال و عزیمت در جوار حضرت معصومه (س) به دامان اهل بیت توسل جسته و بسترهای راه اندازی حکومت اسلامی را فراهم سازد.
ایشان خرداد 1342 در قیامی پرشور در اعتراض به لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی دستگیر و حدود ده ماه در زندان تهران به سر بردند که در این بازده زمانی فرصتی شد تا پایههای راهاندازی حکومتی اسلامی را تقویت کرده و استحکام بخشد.
13 آبان سال 1343 بساط عزیمت به چهارمین اقلیم برای بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی فراهم میشود که در جریان اعتزاض به کشتار بیرحمانه فیضیه و لایحه مصونیت مستشاران آمریکایی در ایران با عنوان «کاپیتولاسیون» به ترکیه تبعید و بعد از یکسال ماندگاری به نجف تبعید میشود.
سیزده سال تبعید در این سرزمین سبب میشود تا در این بازده زمانی، امام خمینی (ره) با صبر و استقامت، خود به تدریس و تربیت شاگردانی فرهیخته برای اداره حکومت اسلامی براساس اصل ولایت فقیه بپردازد.
تبعید به فرانسه و روستای «نوفل لوشاتو» ششمین اقلیم از زندگی تاریخی مهمترین مرد تاریخساز قرن شد و تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایشان در این منطقه تبعید شدند.
بهمن 57 از راه رسید و وقت آن رسیده بود که همراه با شعار «دیو چو بیرون رود ...فرشته در آید..» صدای فرود هوایپما در باند فرودگاه مهرآباد شنیده شد و پدر دلسوز ملت ایران برای همیشه به دامان میهن بازگشت که پس از اقامت کوتاهی در شهر قم، «جماران» را آخرین اقلیم برای سفرنامه پر فراز و نشینب زندگینامهاش برگزدید و تا خرداد 1368 دست هدایت خود را بر اندام خمیده میهن کشاند.
14 خردادماه 1368 روزی بود که چادر سیاهی و ماتم بر قامت کشور کشیده شد و ملت برای همیشه پدر دلسوز خود را از دست داد.
پیکر پاکش در میان هزاران تن از عزاداران از جماران به سمت مرقد مطهرش تشییع و گرمای اشکهای سوزان ملت بدرقه راهش شد.
امروز خردادماه 1396 است و نزدیک به سی سال از عروج ملکوتی بنیانگذار حکومت اسلامی میگذرد، اما همواره مدرسه ظلم ستیزی و استکبار ستیزی، مدرسه مرد خورشیدی پابرجا بوده و هر روز بر تعداد شاگردانش افزوده میشود.
نزدیک به سی سال از خداحافظی پدرانهاش با ملت میگذرد، اما هواره مشعل فروزان حکومت اسلامی روشنی بخش مسیر هزاران آزادهای است که فارغ از مرزهای جغرافیایی دوستش داشتند.
انتهای پیام/