دفاع پرس گزارش می‌دهد؛

پیدا و پنهان اصرار آمریکا در اتکا به استراتژی «زمین سوخته» در موصل

هدف ائتلاف تحت رهبری آمریکا از اتکا به استراتژی زمین سوخته در موصل، ایجاد روح نفرت و کینه از نیروهای عراقی در دل مردم موصل و زنده نگه داشتن آتش فتنه است.
کد خبر: ۲۴۲۲۶۶
تاریخ انتشار: ۱۶ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۸:۴۰ - 06June 2017
پیدا و پنهان اصرار آمریکا در اتکا به استراتژی زمین سوخته در موصل
به گزارش خبرنگار بین‌الملل دفاع پرس، روزهای نخست عید نوروز بود و درگیری‌ها در منطقه باب الطوب در موصل قدیم شدت گرفته بود. تلاش‌های مکرر نیروهای عراقی برای نزدیک شدن به جامع نوری (جایی که ابوبکر البغدادی در آن خطبه خلافت خود را قرائت کرد) به دلیل مقاومت شدید داعش در بافت جغرافیایی بسیار قدیمی با کوچه‌های تنگ و باریک این منطقه به بن بست خورده بود. در محور دیگر اما نیروهای سازمان مبارزه با تروریسم در موصل جدید به پیشروی خود ادامه می‌دادند.
 
روز آخری بود که در موصل بودم و در حال جمع کردن وسایل برای بازگشت به بغداد بودم. در شبکه‌های اجتماعی خبری دیدم مبنی بر بمباران یک ساختمان در منطقه موصل قدیم و قتل عام ده‌ها زن و کودک. از آن جا که منبع اولیه انتشار این خبر هشام الهاشمی بود و سیاست‌ها و خط‌مشی فکری وی برای من روشن بود، چندان جدی نگرفتم و به دوستانی هم که این مطلب را منتشر می‌کردند، توصیه کردم تا روشن شدن موضوع و ارائه اسناد موثق همچون فیلم و تصاویر این جنایت احتمالی، نمی‌توان در این خصوص اظهار نظر قطعی داد. اگر چه بمباران‌های مرگبار متعدد آمریکا در عراق و سوریه علیه غیرنظامیان و حتی نیروهای نظامی سوریه و عراق، مسئله‌ای طبیعی و عادی است و تصاویر و فیلم‌های آن در رسانه‌ها مکررا بازنشر یافته است.

آن روز فرصت چندانی برای سوال از فرماندهان عراقی نداشتم و به بغداد بازگشتم. چند روز بعد فیلم‌هایی منتشر شد که صحت این ادعا را ثابت می‌کرد. ائتلاف تحت رهبری امریکا نیز در بیانیه‌ای ضمن پذیرش این جنایت اما توپ را به زمین طرف عراقی انداخته و مدعی شد بمباران این ساختمان  به درخواست نیروهای عراقی و بر اساس مختصات ارائه شده توسط این نیروها صورت گرفته است. طرف عراقی هم در بیانیه‌ای این مسئله را تکذیب و آن را مستقیما به تدابیر خود آمریکایی‌ها نسبت داد. در هر صورت فرق چندانی در مسئله نبود. چه آن که نیروی عمل کننده در موصل جدید، دستگاه مبارزه با تروریسم بود که نیروی ویژه تحت امر شخص نخست وزیر  و  نزدیک‌ترین نیروی امنیتی عراقی به آمریکایی‌هاست. به‌گونه‌ای که در عراق این دستگاه به «جهاز الامریکان» (دستگاه آمریکایی‌ها) شهرت یافته است و در نبردهای شهری مختلف به شخصه حمایت ویژه هوایی از این دستگاه را دیده‌ام. عراقی‌ها این دستگاه را «ولد مدلل» یا بچه لوس آمریکایی‌ها می‌خوانند که از بیشترین حجم حمایت‌های لجستیکی، نظامی و سیاسی برخوردارند. حتی حقوق‌هایشان دو تا سه برابر دیگر نیروهای ویژه عراقی است. با همان کارکرد و در شرایط خطر مساوی!

اما در لحظه‌ای که این بمباران توسط آمریکا صورت گرفت، نیروهای پلیس عراق در محور موصل قدیم، در چه حالی بودند؟ من به شخصه آن روز (دقت شود که فاصله زمانی بمباران غیرنظامیان توسط آمریکا و انتشار گسترده این خبر 48 ساعت بود) در کنار نیروهای پلیس فدرال و واکنش سریع عراق بودم. روز قبل از این، تلاش این نیروها برای نفوذ بیشتر به باب الطوب به دلیل وجود یک ساختمان مستحکم و حضور چند نیروی داعشی ناکام مانده بود. این نیروها اگر چه می‌توانستند تقاضای بمباران هوایی این ساختمان را بکنند و این مسئله به دلیل وجود ساختمان در خط مستقیم درگیری هیچ منع اخلاقی و محذوریت نظامی هم نداشت، با این حال به شلیک گلوله‌های خمپاره 60 اکتفا کردند.

اگرچه این مسئله به معنای نفی استفاده موردی از موشک‌های سنگین نیست و به شخصه استفاده از این موشک‌ها را نیز در موصل و فلوجه دیده‌ام، با این حال در نحوه مواجهه نیروهای وزارت کشور عراق با عناصر داعش، همواره دو مسئله از سوی فرماندهان این نیروها مورد توجه بوده است.

نخست: استفاده از آتش سلاح‌های سنگین صرفا در خطوط نبرد و عدم بمباران عمق خطوط به دلیل حضور غیرنظامیان. به جز در مواردی که اطلاعات دقیق و موثق نسبت به مراکز استقرار نیروها و خودروهای بمب گذاری شده باشد.

دوم: اکتفای به حد ضرورت استفاده از آتش سلاح‌های سنگین در خطوط مقدم و طرح‌ریزی برای عملیات های نیرومحور.

در مقابل سازمان مبارزه با تروریسم، اساس و بنیاد استراتژی نظامی‌اش بر پایه زمین سوخته استوار است. مقایسه محور دو نیروی یادشده به خوبی اثبات کننده این مسئله است. در شرایطی که مناطق و محله‌های الجوسق،  الطیران،  الدندان، الدواسه، الغزلانی با کم‌ترین میزان تخریب توسط واکنش سریع و پلیس فدرال آزاد شده است. اما محور عملیاتی سازمان مبارزه با تروریسم در مناطق الشهداء، المنصور، الرساله، الیرموک، العامل، التنک، النفط، العروبه و الثوره شاهد گسترده‌ترین حجم تخریب توسط بمباران‌های هوایی ائتلاف است. تقریبا بیش از 50 درصد این مناطق به کلی ویران شده‌اند و دیگر قابل سکونت نخواهند بود.

به خوبی به یاد دارم در روزهای پایانی اسفند ماه سال گذشته، یک تک‌تیرانداز داعش در نقطه‌ای در حال شلیک به مواضع نیروهای پلیس عراق بود. نیروهای موجود در خط، تقاضای بمباران نقطه استقرار این تک‌تیرانداز را کردند. «سرهنگ فلاح» فرمانده موجود در خط به عادت رایج به جای ابلاغ موضوع به ائتلاف و بمباران سنگین منطقه، به یگان پهپادی دستور داد تا مسئله را فیصله دهد. یک پهباد کوآدکوپتر حامل دو بمب نیم پوندی به پرواز درآمده و چند دقیقه بعد بمب‌های خود را در نقطه هدف رها کرد و انفجاری کوچک که دامنه تخریبی بسیار اندکی داشت. این درحالی است که سرهنگ به سهولت می‌توانست دستور استفاده از بمب‌های سنگین علیه این هدف را صادر کند.

این مسئله را سال گذشته در چنین روزهایی در فلوجه هم مشاهده کرده‌ام. در شرایطی که محور نیروهای بدر و لشکر پنجم ماموریت‌های ویژه ابوضرغام در پلیس فدرال با تکیه به استراتژی نیرو محور و عملیات شهری اقدام به پیشروی می‌کردند، محورهای شمالی فلوجه بی‌وقفه توسط ائتلاف بمباران می‌شد و بخش عمده‌ای از زیرساخت‌های این منطقه از بین رفتند.

در همین زمینه، روز گذشته فیلم‌ها و تصاویری از موصل منتشر شد که ائتلاف تحت رهبری آمریکا اقدام به بمباران کوی زنجیلی با بمب‌های فسفری کرده است. استفاده از این نوع بمب‌ها طبق قوانین بین‌المللی ممنوع است. حال چه توسط آمریکایی‌ها در عراق و یا توسط روس‌ها در سوریه! یا عربستان سعودی در یمن! پیش از این هم آمریکایی‌ها هم در موصل و هم در کوبانی سوریه از این بمب‌ها علیه داعش استفاده کرده بودند.

در این خصوص چند نکته باید مدنظر باشد:

1- اگر چه تمامی نیروهای عراقی موجود در موصل تقریبا در محله زنجیلی فعالیت دارند، با این حال بار اصلی حمله بر دوش سازمان مبارزه با تروریسم است و در واقع قرار بود این محور صرفا توسط این سازمان بازپس گیری شود که به دلایلی فرماندهان عراقی مجبور به استفاده از دیگر یگان‌های موجود گرفتند. مقاومت سرسختانه و شدید داعش  و نیز حضور هزاران غیرنظامی در این منطقه، اصلی‌ترین دلایل این مسئله و عامل اصلی توقف چند روزه نیروها در استمرار پیشروی است.

2- داعشی بودن دشمن، مجوز زیرپا گذاشته شدن اصول اخلاقی و انسانی نیست. چه در بمباران، چه در نحوه تعامل با اسرا و حتی اجساد این گروه و... (در نوشتار دیگری به رفتار غیرانسانی و غیراسلامی یکی از اعضای حشدالشعبی با جسد یکی از اعضای داعش خواهم پرداخت و برخی از شبهات در این خصوص را پاسخ خواهم داد.)

3- چرایی اتخاذ سیاست زمین سوخته و اتکا به بمباران‌های گسترده از سوی ائتلاف آمریکا مسئله بعدی است. اگر چه نقش این بمباران‌ها در تسهیل پیشروی را رد نمی‌کنم؛ اما این ادعا که بدون این حجم از بمباران امکان پیشروی در مقابل دشمن سرسختی همچون داعش وجود ندارد را به صراحت رد می‌کنم. تجربه پیشروی نیروهای واکنش سریع، پلیس فدرال و حشدالشعبی نشان دهنده آن است که می‌توان با اتکا به استراتژی‌های «نیرومحور» و اتفاقا با تلفات بسیار اندک و با کم‌ترین سطح تخریب، پیشروی‌های گسترده‌ای را صورت داده و طرف مقابل را وادار به عقب‌نشینی و فرار کرد. پیشروی به هر قیمتی، تبعات سنگینی برای آینده عراق خواهد داشت.

اگر چه پس از تجربه تلخ رمادی و نابودی تقریبا عمده این شهر و تبدیل آن به تلی از خاکستر توسط ائتلاف آمریکا، دولت عراق و برخی از فرماندهان نظامی این کشور کوشیدند تا از حجم بمباران‌های آمریکا در مناطق شهری نبرد کاسته و فشارهایی را نیز در این خصوص به طرف آمریکایی وارد کردند، با این حال به نظر می‌رسد از چندی پیش، آمریکا بی‌اعتنا به خواسته دولتمردان عراقی و با اطلاع از ضعف دولت این کشور در مقابله با عملکرد ائتلاف، مجددا به سیاست زمین سوخته روی آورده و برخلاف کرانه چپ موصل و نیز محله‌های حاشیه‌ای کرانه  راست، در حال تبدیل کردن محله‌های مرکزی کرانه راست موصل به تلی از آوار است. با روال فعلی باید منتظر تخریب کامل و 100درصد موصل قدیم بود.

کافی است به قصه پرغصه رمادی و آوارگی بسیاری از مردم این شهر توجه شود. دوستان زیادی در رمادی دارم که تا هم اکنون به جای زندگی در شهرشان، در اردوگاه‌ها و یا دیگر شهرهای عراق و حتی در اربیل و مناطق کردی زندگی می‌کنند و دلیل آن را نابودی کامل منازلشان عنوان می‌کنند. دو سال از آزادسازی شهر گذشته است ولی دولت از بازسازی آن و بازگرداندن روح حیات و زندگی به آن عاجز مانده است. تا جایی که عده زیادی معتقدند ساخت شهر جدیدی در کنار رمادی به مراتب مرقون به صرفه تر از آواربرداریی و نوسازی مجدد بخش معظمی از شهر است. از طرف دیگر، این مسئله به دامن زدن بیش از پیش رویکردهای واگرایانه و ستیزه جویانه در میان برخی از مردم شهر انجامیده است.

به گمانم هدف بسیار فراتر از ابعاد نظامیِ قصه است. این تخریب‌های حیرت آور، آثار و تبعات اجتماعی و فرهنگی دامنه داری خواهد داشت که در نهایت به رادیکالیزه شدن بیشتر فضای فکری-گفتمانی جامعه اهل تسنن عراق خواهد انجامید. در واقع سنگ و آجرهای این بناهای فروریخته، هیزم آتش منازعات آینده خواهد بود!  نبود پیوست فرهنگی برای جنگ‌های فعلی، معضلی است که بعدها دامنگیر منطقه خواهد شد. یکی از برجسته‌ترین فرماندهان نظامی و امنیتی عراقی، در صحبت مفصلی که با هم در موصل داشتیم، ضمن گلایه از این سیاست آمریکا و ائتلاف تحت رهبری هدف آمریکا از این استراتژی ویرانگر را ایجاد روح نفرت و کینه از نیروهای عراقی در دل مردم موصل و زنده نگه داشتن آتش فتنه عنوان می‌کرد.
 
گزارش از هادی معصومی زارع
 
انتهای پیام/ 411
نظر شما
پربیننده ها