به گزارش گروه حماسه و جهاد
دفاع پرس، نام خرمشهر به دلیل مبارزات و مقاومتش در برابر تجاوز بعثیهای عراق و جانفشانی مردمانش که با چنگ و دندان خرمشهر را از اسارت آزاد ساختند بر برگهای زرین تاریخ میدرخشد. نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی نیز در این آزادسازی نقش بهسزایی داشت که «رضا خدری» در کتاب «از خونین شهر تا خرمشهر» نوشته است: چه زیبا جلوه میکند نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در خرمشهر. این نیروی قدرتمند در طول سالیان متمادی آزمون حقانیت و صداقت اقتدار خود را داده و در اثبات این واژگان ارزش آفرین شهدای بزرگی تقدیم انقلاب و ملت بزرگ ایران نموده است.
این نیروها بارها اقتدار خود را در ساحل و دریا به نمایش گذاشته و طوری عمل نموده است که مردم بندرنشین با دیدن لباسهای افتخار آفرین این رزمندگان دریادل همیشه احساس امنیت و آرامش نمودهاند.
کارکنان نیروی دریایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با شوق و شور افزونتر به حراست از مرزهای ایران اسلامی پرداختند و با حضور قدرتمند و تاثیرگذار خود در خرمشهر و مقابل عوامل خودفروخته که علنا از طرف عراق تغذیه میشدند، توانمندی خود را به نمایش گذاشتند.
عملکرد این نیرو به گونهای بود که افکار جبهه منحرف تحریر خوزستان که در اندیشه تجزیه خوزستان و به زعم خود تشکیل عربستان آزاد بودند، تبدیل به آتش سوزانی گردید و سر تا پای خودشان را شعلهور کرد. حضور تکاوران دلیر نیروی دریایی در خرمشهر سبب گردید که دیگر نه تنها چهارشنبه 9/3/58 بلکه همه ایام برای ستون پنجم عراق روز سیاه شد.
در سال 59 با علنی شدن خصومت نیروهای عراقی نسبت به ایران، مسئولین نیروی دریایی با اندیشه نظامی و با علم به اینکه هیچ رودخانهای محل مانور کشتیها و ناوهای جنگی نمیباشد شروع به تخلیه شناورهای خود از اروندرود و انتقال آنها به مناطقی که فضای مانوری کافی در اختیار قرار میداد نمودند و توانستند علیرغم وجود اشکالات عمدهی فنی در تاریخ 59/03/06 ناوهای بایندر و نقدی و در تاریخ 59/06/05 ناوهای کهنمویی و میلانیان را از حصار اروندرود که به شکل بن بستی برای یگانها و در نتیجه هدفی ثابت برای متجاوزین عراقی بودند خارج و به مناطق امنتری انتقال دهند. 4 فروند ناوچه 85 تنی کلاس مهران و چهار فروند مینروب نیز شامل این حرکت شناورهای در حال تردد در اروندرود و حتی خاک ایران سرازیر شدند، دور بکنند.
متاسفانه دخالت غیرتخصصی و ناشیانه تعدادی ناآشنا به امور نظامی باعث شد که انتقال بقیه شناورها به دریای آزاد انجام نشود و به همین خاطر ناو لنگه و ناو هرمز و کشتی تشریفاتی کیش (هرچه بود بیتالمال بود) و 4 ناوچه دیگر بدون آنکه حتی یک گلوله شلیک کنند مظلومانه در بندر خرمشهر غرق شوند. البته مظلومیت ناوچه 65پایی و 265 و 268 بیش از اینها بود چرا که این ناوچهها در تاریخ 59/06/30 به نامردی مورد هدف گلولههای مستقیم عراقی قرار گرفتند و با کمترین هزینه توسط دشمن غرق شدند که 4 نفر پرسنل نیروی دریایی در این روز، شهید و مفقودالاثرین عملیات ناجوانمردانه گردیدند چرا که عراق قبل از اعلام جنگ آنها را در اروندرود مورد هدف قرار داد.
لازم به ذکر است که اولین شهید نیروی دریایی قبل از فاجعه و در تاریخ 59/06/27 تقدیم اسلام شد، آن هم در شرایطی که عراقیها پایگاه دریایی خرمشهر را گلوله باران کردند و نیروی دریایی خرمشهر تا آن روز اجازه مقابله به مثل را نداشت.
در ادامه این جنایات آتش جنگ شعلهور گردید و نیروی دریایی در اولین واکنش نظامی که این بار با مجوز مسئولین ذیربط صادر شده بود یک فروند شناور عراقی را با تفنگ 106 مورد هدف قرار داد و آن را غرق نمود و از آن لحظه جنگ دریایی همزمان با نبردهای زمینی آغاز گردید.
شروع جنگ تحمیلی آزمایش دیگری برای نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود. مدیران و فرماندهان این بازوی توانمند مسلح ایران اسلامی توانستند در ساعات اولیهی تجاوز رسمی ارتش عراق دور از چشم جاسوسان و علی رغم تلاشهای نفسگیر ضد انقلاب در نقش ستون پنجم که حداکثر در 5 دقیقه اطلاعات جابه جایی نیروهای ایرانی را به عراقیها گزارش میکردند، یک گردان از تکاوران نیروی دریایی را با آمار 459 نفر افسران و درجهداران زبدهی تکاور وارد خرمشهر نمایند و در جایجای خرمشهر از درب سنتاپ اداره بندر گرفته تا خیابان طالقانی و از پل نو گرفته تا فلکهی عشایر و اصولا هرجا که نیروی متجاوزی بود وارد شدند و نقش ارزشمندی در دفاع 34 روزهی و به روایت دیگر 45 روزه خرمشهر ایفا کردند.
تکاوران دریایی و تعدادی از پرسنل پایگاه دریایی خرمشهر از روزهای اغازین جنگ در سرتاسر جبههی شلمچه و خرمشهر حضور داشتند. با ورود پرسنل مظلوم و بیتوقع گردان دژ خرمشهر و تعداد معدودی از مدافعین بومی و پرسنل داوطلب دانشکدهی افسری و همراهی هوانیروز الحق جانانه جنگیدند و توانستند ماشین جنگی عراق را که با شتاب برای بلعیدن خوزستان پیش میرفت برای مدتی در خرمشهر متوقف کنند.
حضور نیروی دریایی در این حرکت تاثیرگذار که شتاب ماشین جنگی عراق را کند و کندتر کرد آنچنان آشکار بود که هنوز پس از گذشت سالیان متمادی شماری از مردم حقشناس خرمشهر نام آنها را با عزت و احترام بر زبان جاری میکنند و اینک با گذشت سالیان زیاد هنوز پدرانی که آن ایام را درک کردهاند از حماسهی تکاوران به فرزندان خود میگویند.
یکی از مدافعین خرمشهر در مورد تکاوران نیروی دریایی چنین میگوید:
«عزیزان نیروی دریایی الحق خوب میجنگیدند. یک بار من و ریحانی و طالبی و سیدحسن کرامت به همراه تعدادی از تکاوران نیروی دریایی به صد دستگاه اعزام شدیم. ناگهان یکی از تکاوران مرا به شدت هول داد و من به زمین افتادم. او بلافاصله خودش را روی من انداخت و لحظهای بعد چند رگبار از بالای سر ما رد شد و بعضی از گلولهها به دیوار روبهرو خورد. من که از حرکت این تکاور حیرت زده شده بودم وقتی صدای رگبار گلولهها و اصابت آنرا به دیوار مقابل دیدم فهمیدم که این تکاور شجاع و جوانمرد با این حرکت جان مرا نجات داده است.
تکاوران نیروی دریایی الحق جنگ بلد بودند و میدانستند چه کار بکنند، یک بار هم با چشم خود دیدم که یکی از تکاوران دست پیرزنی را گرفته و او را کشان کشان به طرف نیروهای خودی میآورد. آن زن از آمدن خودداری میکرد و با صدای بلند و به زبان عربی با لحن اعتراض آمیزی فریاد میزد. من به طرف آن زن رفتم و به عربی با او صحبت کردم و گفتم که این تکاور میخواهد جان تو را نجات بدهد. آن زن وقتی حرفهای مرا شنید کمی آرام شد ولی با گریهی دلسوزی گفت که: عراقیها عروسم را بردهاند!
من حرفهای آن پیرزن را به تکاور نیروی دریایی گفتم؛ او محکم به زانوی خود زد به با صدای شبیه فریاد گفت: یا علی غیرت مردها کجا رفته؟ و آن زن را تحویل من داد و خودش به طرف عراقیها رفت و در حالی که با تمام وجود عراقیها را زیر گلوله خود گرفته بود رفت. خودش مورد هدف رگبار های متمادی عراقیها که از چند نقطه به طرف او سرازیر شده بود قرار گرفت و ما دیگر خبری از او به دست نیاوردیم.»
مطالب فوق بخشی از حماسه تکاوران نیروی دریایی خرمشهر است. در گوشهی دیگر گروه دیگری از تکاوران به شدت مشغول نبرد هستند و لحظه لحظه حماسه میآفرینند.
انتهای پیام/ 111