فرمانده گردان مهندسی 22 ذوالفقار جهاد سازندگی زنجان روایت می‌کند؛

ویژگی‌های شخصیتی و فرماندهی سردار شهید «حاج کمال جان‌نثار»

فرمانده گردان مهندسی 22 ذوالفقار جهاد سازندگی زنجان گفت: فرماندهی تشکیلات مهندسی ویژگی‌های خاص خود را داشت و سردار شهید جان‌نثار معتقد به فرماندهی از نزدیک بودند و در طول جنگ همواره با این شیوه تشکیلات را اداره می‌کرد.
کد خبر: ۲۴۲۸۵۱
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۰:۳۰ - 11June 2017
ویژگی های شخصیتی و فرماندهی سردار شهید« حاج کمال جان نثار»

به گزارش دفاع پرس از زنجان، سخن گفتن از انسان‌های وارسته‌ای که در اثر تابش انوار مقدس الهی در وجودشان از سلک انسان‌های مادی خارج و به موجودی ملکوتی تبدیل گشته بودند برای کسی که تصویر این مقامات هم برایش مقدور نیست بسیار سخت و دشوار است.

خوشا به حال آنان که با شهادت رفتند خوشا به حال آنان که در این قافله نور، جان و سر باختند، خوشا به حال آنهایی که این گوهرها را در دامن خود پروارندند.

خداوندا! این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز و ما را هم از وصول به آنان محروم مکن.

خداوندا! کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه‌اند و نیازمند به مشعل شهادت، تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش.

در ادامعه روایتی خواندنی از حاج احمد پیری فرمانده گردان مهندسی 22 ذوالفقار جهاد سازندگی استان زنجان در خصوص ویژگی‌های شخصیتی و فرماندهی سردار شهید حاج کمال جان‌نثار را با هم می‌خوانیم.

از بنده خواسته شده است که درباره سردار رشید اسلام برادر شهید حاج کمال‌الدین جان‌نثار فرمانده پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی استان زنجان مطالبی را بازگو نمایم ولی همانطور که در ابتدای عرایضم بیان کردم سخن گفتن درباره این گوهرهای گرانبهای مکتب تشیع بسیار دشوار است اما از آنجایی که وظیفه ایجاب می‌کند هر کس به قدر بضاعت خود یاد این عزیزان را زنده نگهداشته و گوشه‌ای از ایثارگری این دلاور مردان عرصه نبرد و پیکار علیه ظلم و جور حاکم بر جهان مادی را جهت انتقال به نسل آینده وهمچنین ثبت در تاریخ بازگو نماید، بنده نیز به عنوان یکی از شاگردان کوچک ایشان، زیرا بدون تعارف این وجود عزیز برای ما به منزله معلمی دلسوز و فرماندهی والامقام و متواضع بودند که نقش محوری و تعیین کننده در شکل‌گیری و هدایت گردان مهندسی 22 ذوالفقار جهاد سازندگی استان زنجان داشتند از فداکاری‌ها و ایثارگری‌های این عزیز به حق پیوسته ذکر می نمایم.

می‌خواهیم درباره شهیدی صحبت کنیم  که از اولین روزهای شروع جنگ تحمیلی تا روز شهادت به عنوان فرمانده پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی استان زنجان در خدمت برادران رزمنده خدمات بسیار پرباری در جهت تسریع در پیروزی عملیات‌ها به انجام رسانده و هیچ گاه یاد و خاطره این فرمانده دلاور و متواضع و خوش فکر و ایثارگر از ذهن مسئولین جنگ و رزمندگان اسلام و ملت شهیدپرور محو نخواهد شد.

و اما در ارتباط با محورهای مطروحه و خصوصیات و ویژگی‌های این شهید گرانقدر به قدر وسع مطالبی را بازگو می‌نمایم.

گزینش و فراخوانی فرماندهان تحت امر

با توجه به اینکه فرماندهی تشکیلات مهندسی ویژگی‌های خاص خود را داشت و سردار شهید جان‌نثار معتقد به فرماندهی از نزدیک بودند و در طول جنگ همواره با این شیوه تشکیلات را اداره می‌کردند.

بنابراین در گزینش فرماندهان تحت امر این مسئله را همیشه مد نظر داشته و افرادی را انتخاب می‌کردند که علاوه بر داشتن خصوصیاتی مثل اطاعت محض از ولایت فقیه و فرماندهی کل قوا، حضور در جنگ به عنوان عمل به تکلیف، بریدن از علایق دنیوی، ایثارگری و شجاعت، تواضع در برخورد با نیروهای تحت امر، تقوی و تزکیه نفس و سایر ویژگیهای یک فرمانده مسلمان دارای این خصوصیات (مدیریت از نزدیک) نیز باشند و نحوه فراخوانی نیز به صورت خیلی ساده و حداکثر با تماس تلفنی و پیام شفاهی و در مواقع ضروری از طریق کتبی صورت می‌گرفت زیرا همه کسانی که تحت امر ایشان بودند منتظر یک اشاره از طرف حاجی بوده و سر از پا نشناخته و مشتاقانه به سوی منطقه پر می‌کشیدند تا بلکه بتوانند دین خود را به اسلام عزیز که مورد هجوم شرق و غرب قرار گرفته بود ادا نمود.

کادرسازی، سازماندهی، آموزش

از آنجایی که این فرمانده دلاور بسیار خوش فکر و آینده‌نگر بودند و فرمایش امام (ره) را مبنی بر اینکه «اگر این جنگ 20 سال هم طول بکشد ما ایستاده‌ایم» را با جان و دل قبول کرده بودند و تمام هستی خود را در راه دفاع از مرزهای کشور اسلامی سرمایه‌گذاری کرده بودند لذا به امر مهم کادر سازی، سازماندهی و آموزش اهمیت فوق‌العاده قائل بودند.

در سایه این تفکر بود که تشکیلات کوچک پشتیبانی و مهندسی ابتدای جنگ جهاد سازندگی زنجان، در سال 65 که ایشان به فیض عظمای شهادت نائل گشتند امکانات یک لشکر مهندسی اعم از پرسنل و ماشین‌آلات و سایر ادوات مهندسی را داشت هر چند که ظاهراً در قالب یک گردان مهندسی به نام 22 ذوالفقار فعالیت می‌کرد.

ویژگی‌ خاص مدیریت و فرماندهی

از خصوصیات بارز و ممتاز این شهید گرانقدر می‌توانم به چند مورد اشاره نمایم از جمله اشراف به کلیه مسائل و جریانات امور که در تشکیلات تحت امر ایشان اتفاق می‌افتاد.

پشتکار و پیگیری ماموریت محوله تا حصول نتیجه

حضور مستمر یک نفر روحانی به طور نوبتی در طول جنگ یکی از ویژگی‌های تشکیلات مهندسی جهاد سازندگی زنجان  بوده است. حضور این برادران سبب ارتقاء فکری و ایجاد حالت‌های معنوی در تشکیلات می‌گردید و با برگزاری مراسم نماز جماعت، دعا و نیایش در ایام مشخص و به ویژه در شب‌های عملیات جلوه‌های خاصی از معنویت در مجموعه نیروها بروز می‌کرد که سبب تحرک بیشتر این نیروها و قوت قلب آنها برای انجام هر چه بهتر ماموریت محوله می‌گردید.

 شهید عزیز مصراً پیگیر حضور برادران روحانی در ستاد بودند و در تمام مواقع با احترام خاصی با این برادران برخورد می‌کردند و در مواقعی که اکیپ‌هایی از استان از قشرهای مختلف روحانیت اعم از ائمه جمعه و جماعات و به ویژه حضرت آیت‌الله موسوی زنجانی (ره) امام جمعه فقید زنجان جهت بازدید از منطقه حضور پیدا می‌کردند. این سردار دلاور راساً این بزرگواران را به تمام نقاط مناطق عملیاتی برده و توضیحات خاص هر منطقه را ارائه می‌نمودند. 

اهمیت دادن به مسائل معنوی (ذکر، دعا، نماز جماعت، اهل بیت)

جبهه‌های جنگ ما جبهه نور علیه ظلمت بود و این نورانیت جبهه‌های ما از معنویت حاکم بر وجود تک تک رزمندگان سرچشمه می‌گرفت و این معنویت در اثر مداومت این عزیزان در ذکر حضرت حق و دعا و نیایش و مداومت در برگزاری نماز جماعت در سخترین شرایط منطقه و برگزاری مراسم سوگواری ایام شهادت ائمه اطهار (ع) به وجود آمده بود و شهید جان‌نثار در پرداختن به این امور گوی سبقت را از همگان می‌ربود و الگو و سرمشق سایر همسنگران بودند.

شجاعت و ایثار

هر کس شجاعت و ایثار را به نوعی تعریف می کند و بنده تبلور عینی این دو واژه مقدس را در وجود ایشان این طور مشاهده کردم که بریدن از علائق مادی حتی همسر و فرزند و جان خود را در طبق اخلاص قرار دادن به خاطر حفظ مرز و بوم مردم مسلمان و در یک کلمه بریدن از غیر و پیوستن به حق که در این صورت صاحب این مقام عالی شجاع‌ترین مردم می‌شود زیرا کسی که از خدا خوف داشته باشد از احدی ترس نخواهد داشت و حاضر است همه هستی خود را در راه رسیدن به معشوق اصلی ایثار نماید که شهدای ما این چنین عمل کردند.

وقار، صلابت و متانت

ایشان در تمام مواقع اعم از لحظه‌های بحرانی عملیات و یا مواقع پدافندی این سه خصیصه را در حد اعلاء در وجودشان متبلور ساخته بودند.

توکل

در جنگ نابرابر ما عنصر توکل بود که رمز موفقیت بود.

شخص اگر متوکل باشد و تمام امور را تحت سیطره خداوند بداند و به تکلیف عمل نماید پیروز واقعی است اگر چه در ظاهر شکست بخورد و سردار شهید ما این خصلت را به صورت ملکه در وجودشان پرورش داده بودند و با کمترین امکانات بزرگترین و خطرناک‌ترین ماموریت‌ها را تقبل می‌کردند و در اغلب آنها سرافراز و موفق بودند.

اطاعت از ولایت امر و فرماندهی

در نظام ولایی ما اطاعات از ولایت امر و فرماندهی به صورت تکلیف شرعی مطرح بوده و از نوعی قداست خاص برخوردار هست و به همین لحاظ  وقتی فرمانی از ناحیه مقدس ولایت امر صادر می‌گردید تمام رزمندگان بدون چون و چرا با جان و دل پذیرا بودند و یکی از عوامل اصلی پیروزی در جنگ عمل به این رکن اصلی در نظام مقدس اسلامی می‌باشد و شهید حاج کمال مصداق بارز و شایسته در رعایت این اوامر بودند. 

قدرت و توانایی و مدیریت (تدبیر و تدبر)

جنگ یک حالت استثنایی هست که تمام نیروها به صورت و حالت روانی خاصی در آن به سر می‌برند و فرماندهی می‌تواند موفق شود که بتواند حالت‌های درونی افراد تحت فرماندهی خود را بهتر تشخیص داده و به فراخور حال فرد ماموریت وی را محول نماید و این مستلزم داشتن تدبیر و تدبر لازم در برخورد با مسائل گوناگون نیروی انسانی تحت امر هست که خود نوعی مدیریت می‌باشد و شهید عزیز ما در این خصوص به جرأت می‌توانم بگویم که متخصص بودند و در این موارد دارای نبوغ مشخص منحصر به فردی بودند.

قاطعیت در اجرا

 درجنگ مسئله قاطعیت در اجرا یکی از اصول مهم و غیر قابل انکار هست و اگر بعد از مطالعه و طراحی عملیات در حین اجرا فرمانده نتواند با قاطعیت آن را به اجرا در آورد منجر به فاجعه‌ای می‌شود که چه بسی جان عده بسیار زیادی از رزمندگان با خطر جدی مواجه خواهد شد و در سرنوشت کلی جنگ تاثیر خواهد گذشت.

فرمانده دلیر ما بعد از مطالعه و مشورت‌های لازم در خصوص ماموریت محوله در مرحله اجرا با جدیت و قاطعیت در خور تحسین این امر را به اجرا در می‌آوردند و در این خصوص هیچ گونه اغماضی را روا نمی‌دانستند.

تعبد و اخلاص

دو عنصر اصلی که رعایت آنها موجب قبولی اعمال در دادگاه خداوند سبحان می‌گردد عبد بودن و اخلاص ورزیدن در اعمال هست که بسیار مشکل و دور از دسترس می‌نماید. شهید عزیز ما این دو خصلت را در حد اعلاء دارا بودند و در بین کلیه اقشار به عنوان معلم اخلاص و بندگی زبانزد بودند و کلمه اخلاص با نام ایشان قرین بود.

دقت در حفظ بیت‌المال

ایشان در رعایت این اصل اساسی و سواس عجیبی به خرج می‌دادند تا جایی که حتی با استقبال از خطر جانی سهمی در حفظ بیت‌المال داشتند برای مثال در عملیات والفجر 9 که مسئله عقب‌نشینی  نیروها پیش آمده بود ایشان علاوه بر اینکه کلیه ماشین‌آلات و امکانات را در زیر آتش شدید دشمن تخلیه کرده بودند حتی تا آخرین قطعه سنگرها و کف‌پوش نایلونی و گونی‌های سنگری را که در ظاهر ارزش چندان نداشتند با دقت به عقبه منتقل کرده بودند. 

صبر و استقامت در برابر مصائب و مشکلات

جنگ و کارهای مهندسی جنگ یک امر عادی و هم‌سنگ کارهای پشت صحنه جبهه نبوده و سر تا پا مملو از مصائب و مشکلات و غم از دست دادن عزیزان و گاهی مواجه با شکست نیروهای خودی و انواع و اقسام پیشامدها بود که در این مواقع هدایت یک تشکیلات چند صد نفری و عنان اختیار را از دست ندادن بسیار طاقت‌فرساست. ولی شهید جان‌نثار در برابر کوهی از مشکلات خم به ابرو نمی آوردند و هر چند که در درون خودشان غوغایی بر پا بود ولی هیچ‌گاه مشاهده نشد که ایشان این مصائب و مشکلات را به بیرون بروز داده و در تصمیم‌گیری‌ها دچار شتاب و سر در گمی شوند بلکه با متانت و وقار خاصی که برازنده شخص ایشان بود با مسائل برخورد می‌کردند و این برای کلیه نیروهای تحت امر ایشان یک آرامش خاطر اطمینان‌بخش را به ارمغان می‌آورد.

تقوی و تزکیه نفس

از آنجایی که این دو صفت روحانی بوده و بدون داشتن تقوی و تزکیه نفس امکان حضور در صحنه‌های جنگ ما تقریبا غیر ممکن می‌نمود و اگر هم گاهی افرادی هم بدون داشتن این صفات در جبهه حاضر می‌شدند حضورشان قابل دوام نبود زیرا داشتن این خصایص قرین بود با دست کشیدن از تمام علائق و لذایذ دنیوی و عاریت دادن کاسه سر محضر دوست و هر لحظه خود را در معرض شهادت دیدن و این نمی‌شد مگر با مداومت در تقوی و تزکیه نفس و شهید بزرگوار ما با ایثار خون پاک قلب خویش این اصل را به اثبات رساندند. 

حکومت بر قلب‌ها

به حرکات و سکناتی که یک فرد با عمل به آنها بر قلب‌ها حکومت می‌کند اشاره می‌کنم تواضع، ترجیح دادن منافع دیگران بر منافع شخصی، نحوه سلوک در زندگی شخصی و اجتماعی، صدق در گفتار و عمل و...

شهید جان‌نثار بدون اغراق در حکومت بر قلب‌ها چه در زندگی پشت جبهه و چه میدان‌های  آتش و خون کم‌نظیر بودند.

جاذبه و دافعه

شهید جان‌نثار از نظر جاذبه به قول بچه‌های جنگ مثل آهن‌ربا عمل می‌کردند یعنی بدون استثناء در طول جنگ تا زمان شهادت ایشان افرادی که به تشکیلات مهندسی می‌پیوستند، مرید حاجی می‌شدند و تحت هیچ شرایطی حاضر به ترک جبهه نمی‌شدند، حاج کمال از اهرم دافعه در مواقع ضروری و به موقع استفاده می‌کردند.

نظم و  انضباط

رمز بقای یک تشکیلات در دراز مدت وجود نظم در اداره آن می‌باشد به خصوص در مسائل خطیر جنگ وجود این دو عنصر حیاتی می‌نماید زیرا تمام عوامل برای موفقیت در پیش برد عملیات به صورت زنجیروار به هم ارتباط دارد که در صورت عدم نظم و انضباط افسارگسیختگی حاکم شده و نتیجه مطلوب حاصل نخواهد گردید و تمام سعی و تلاش شهید گرانقدر ما در جا انداختن این مسئله در بین نیروهای تحت امر بود، تا حدود زیادی هم موفق بودند.

نظافت و پاکیزگی

شهید جان‌نثار در زندگی شخصی و اجتماعی و حتی در شرایط زندگی در جنگ از لحاظ رعایت نظافت و پاکیزگی الگو بودند.

نظارت و کنترل

اهرم نظارت و کنترل از ابزارهای بسیار مهم مدیریت یک تشکیلات می‌باشد و سردار شهید به نحوی مطلوب و با اشرافیت کافی به مسائل، از این اهرم‌ها استفاده می‌کردند.

مدیریت از نزدیک

یکی از علل بسیار مهم موفقیت در جنگ تحمیلی مدیریت از نزدیک مسئولین و فرماندهان جنگ در مواقع حساس بود که در اکثر قریب به اتفاق عملیات‌ها شاهد حضور فرماندهان ارشد نظامی و مهندسی در خطوط مقدم عملیاتی در کنار برادران رزمنده بودیم که این حرکت ارزنده و روحیه شهادت‌طلبی و ایثارگری این عزیزان موجب تقویت روحی فوق‌العاده عزیزان رزمنده می‌گردید.

فرمانده رشید و شجاع ما این حضور را یک اصل قرار داده بودند و در کلیه عملیات‌ها دوشادوش سایر برادران تحت امر در نوک پیکان اکیپ‌های عملیاتی قرار داشتند و با توجه به اینکه ایشان تسلط  کامل به رانندگی کلیه دستگاه‌های مهندسی داشتند در اغلب موارد اقدام به احداث سنگر، خاکریز و احداث پل و کار با جرثقیل و سایر کارهای مورد نیاز در زیر آتش شدید دشمن می‌نمودند که تاثیر مضاعف و فوق‌العاده‌ای در روحیه نیروهای تحت امر می‌گذاشت.

برخورد با زیر دستان

مثل برادر برخورد داشتند و به کلیه مسائل نیروها اعم از شخصی و کاری توجه خاصی مبذول می‌نمودند و توصیه اکید به مسئولین پشت جبهه در خصوص حل مشکلات این عزیزان می‌فرمودند.

تواضع و فروتنی

آثاری از کبر و غرور و خودبزرگ‌بینی برای حتی یک لحظه در وجود ایشان بروز نمی‌کرد، گویی اصلا این قوای درونی شیطانی در ایشان وجود ندارد و تواضع و فروتنی ایشان مثال‌زدنی بود.

احترام و تکریم بسیج

از آنجایی که شهید جان‌نثار خودشان یک بسیجی به تمام معنا بودند و روحیه بسیجی بودن در وجود ایشان متبلور گشته بود، لذا ایشان علاقه و ارادات خاصی به رزمندگان جان برکف بسیجی داشتند و از تمام امکانات استفاده می‌کردند تا بلکه بتوانند به این عزیزان خدمات مناسب و در خور شأنشان رسانده شود و در برخورد با این عزیزان احترام و تکریم خاصی نسبت به آنها اعمال می‌کردند و به نکته مهم اصرار داشتند که بسیجیان هستند که سرنوشت جنگ را به نفع جبهه حق رقم خواهند زد.

شرح صدر

دلی به وسعت دریا و مقاومتی به استواری کوه و همت والا از خصوصیات شهید جان‌نثار بود در طول جنگ برای یک مورد هم مشاهده نشد که ایشان احساس یاس و نومیدی بکنند بلکه با روحیه‌ای سرشار از ایمان و شرح صدری عالی به هدایت نیروهای تحت امر می پرداختند.

اهمیت دادن و احترام به خانواده‌های شهدا، مفقودین و مجروحین

سردار شهید اهتمام فوق‌العاده‌ای نسبت به خانواده شهدا و ایثارگران قائل بودند و در هر فرصتی که پیش می‌آمد ایشان به خانواده محترم این عزیزان سرکشی می‌کردند و دستورات لازم را در خصوص رفع تنگناها از زندگی ایشان صادر می‌نمودند.

حساسیت در جمع‌آوری پیکرهای مطهر شهدا

فرمانده دلاور ما با جدیت و کوشش فوق‌العاده‌ای و با حساسیت بسیار زیادی با این مسئله برخورد می‌کردند و از تمام امکانات و ابزار لازم برای جمع‌آوری این گوهرهای تابناک استفاده می‌نمودند و حتی در زیر شدید‌ترین آتش دشمن به این اقدام دست می‌زدند و به هیچ عنوان اجازه نمی‌دادند که این جنازه‌ها‌ی مطهر و مقدس در مناطق عملیاتی باقی بمانند.

حفظ اسرار

از آنجایی فرمانده شهید ما یک انسان شناخته شده در مناطق عملیاتی بوده و هم در بُعد نظامی و هم در بُعد مهندسی جنگ یکی از صاحب‌نظران سطح بالای مناطق عملیاتی بودند. لذا در اغلب جلسات طرح و برنامه عملیاتی قرارگاه‌ها شرکت می‌نمودند و اطلاعات دست اول از زمان و کیفیت انجام عملیات داشتند ولی به قدری حساس نسبت به حفظ اسرار بودند که کوچکترین اطلاعاتی از ناحیه ایشان درز نمی‌کرد و به گونه‌ای برخورد می‌کردند که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده و قرار عملیاتی گذاشته نشده است.

خاطرات مربوط به هر کدام از پدافندها و آفندهای عملیات‌ها

از آنجایی که بنده از آغاز جنگ تحمیلی تا روز شهادت ایشان در اغلب عملیات‌ها تحت امر ایشان مشغول انجام وظیفه بودم و با توجه موارد ذکر شده در مطالب قبلی طبعاً لحظه به لحظه همراه این سردار دلاور برای بنده و امثال بنده پر از خاطره بود ولی با کمال تاسف این خاطرات در جایی مکتوب نشده و گذشت زمان موجب از یاد رفتن جزئیات این لحظات گردیده است، لذا به چند مورد از آنها به طور مختصر اشاره می‌کنم.

عملیات والفجر 9 در منطقه عملیاتی دشت شیلر

برای بازدید از موقعیت منطقه عملیاتی به اتفاق شهید بزرگوار و دو تن از دیگر فرماندهان مهندسی جنگ جهاد زنجان سوار بر وانت تویوتا عازم ارتفاع هزار قله شدیم موقعیت این ارتفاع طوری بود که می‌بایستی در چند مسیر از منطقه دید دشمن عبور می‌کردیم و هدایت ماشین را شهید جان‌نثار به عهده داشتند در طی مسیر حاجی موقعیت منطقه و نحوه عملیات را توجیه می‌کردند، نزدیک قله و نرسیده به آخرین پیچ ناگهان صدای سوت خمپاره به گوش رسید و در یک لحظه خمپاره درست از چند سانتی‌متری سقف ماشین رد شده و به خاکریز بغل جاده اصابت کرد و داخل ماشین را دود غلیظ همراه با گرد و خاک طوری در برگرفت که ما همدیگر را نمی‌دیدیم و کنترل ماشین از دست حاجی در رفته و در حال سقوط به پایین ارتفاع بود که ناگهان به طور ناباورانه ماشین متوقف شد و بعد از پیاده شدن از ماشین حاج کمال رو کرد به ما و گفت اگر خمپاره چند سانتی‌متر این طرف تر اصابت کرده بود در جهاد زنجان عزای عمومی اعلام می‌شد.

در همین منطقه بود که بعد از مدتی در مهرماه 65 شاهد عروج ملکوتی این عزیز به سوی معبود خویش بودیم که اتفاقا در این ماموریت نیز همراه چند تن از فرماندهان سپاه پاسداران استان زنجان به منظقه عزیمت نموده بودند که با اصابت خمپاره ایشان و سردار شهید احمد یوسفی به شهادت رسیدند.

 عملیات خیبر

در این عملیات که یکی از نادرترین و پیچیده‌ترین عملیات آبی ـ خاکی جنگ‌های جهان نام گرفت، مسئولیت پشتیبانی و مهندسی جهاد زنجان احداث جاده معروف سیدالشهدا (ع) به طول 14 کیلومتر در داخل هور به همراه جهادهای سمنان و دامغان و شاهرود بود.

در طول این عملیات شهید جان‌نثار در 24 ساعت شبانه روز دو ساعت استراحت داشتند و بقیه این اوقات را صرف هدایت کارهای احداث این جاده حیاتی می‌کردند و حتی بعد از مجروح شدن از ناحیه سر به فاصله چند ساعت با سر باندپیچی شده در محور عملیاتی تا آخر کار حضور داشتند و با وجود اصرار برادران حاضر به برگشت به عقب نشدند.

به خاطر دارم هر شب بین ساعت 11 و 12 شب که شیفت‌ها عوض می‌شد بنده را سوار موتورسیکلت خودشان می‌کردند و پیشرفت کار روزانه را متر می‌کردیم و بر میگشتیم و بعد از استراحت مختصری دوباره با شیفت بعدی مشغول هدایت نیروهای تحت امر می‌شدند.

در پایان امید می‌رود در سایه تلاش این عزیزان در امور ثبت وقایع هشت سال دفاع مقدس بتوان ابعاد وجودی این اسوه‌های ایثار و مقاومت و مجسمه‌های تقوی و فضیلت را به نسل‌های بعدی معرفی کرده و اهمیت دم مسیحایی امام خمینی (ره) که توانستند این دلاورمردان عرضه نبرد را به جامعه انقلابی و مسلمان ایران تحویل دهند بیشتر روشن گردد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار