به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، اصغر زارعی در یادداشتی نوشت:
وقایع و تحولات میدانی در عراق و سوریه و پیروزیهای پیدرپی جبهه مقاومت در مناطق مختلف به حدی سرعت گرفته و با چنان شتابی بهپیش میرود که افزون بر تکفیریها، حامیان آنها را نیز سردرگم کرده است؛ بهگونهای که پیشروی ارتش سوریه به سمت مرزهای شرقی، بهموازات عملیات حشدالشعبی عراق بهطرف مرزهای غربی در راستای مبارزه با داعش، موازنههای جدیدی از قدرت را بر طرفهای بینالمللی و منطقهای حامی گروههای تروریستی تحمیل نموده است.
اولین موازنه از موازنههای جدید منطقهای، «عرض اندام نظامی» و نمایش «اقتدار ارتش عراق و سوریه» بود که در حقیقت، شکستی بزرگ برای آمریکا محسوب میشود، چراکه از زمان تشکیل ائتلاف بهاصطلاح بینالمللی، نه تنها از ثبت یک پیروزی قابلتوجه در مقابل داعش و روند مبارزه با تروریسم خودساخته نظام سلطه عاجز مانده است، بلکه داعش را به دستاویزی برای تداوم حضور نظامی در سوریه و عراق تبدیل کرده است.
در روزهای اخیر، حدود 5000 کیلومتر از خاک سوریه از لوث وجود تروریستهای داعش پاکسازی شده که به علاوه موارد قبلی، مجموعاً 65000 هزار کیلومتر از دست تروریستها خارج و به تصرفات دولت سوریه افزوده گردید. این دستاورد چشمگیر، حاصل عملیاتی در ظرف زمانی یک هفته تا 10 روز و علیرغم میل آمریکاییها است؛ به این جهت که جاده مواصلاتی بغداد – دمشق به دست نیروهای مقاومت افتاد و باعث شد تا معادلات میدانی به نفع ارتش سوریه و عراق تغییر کند. از طرف دیگر، کارشکنیهای آمریکا را در جنوب «سنجار» شاهد بودیم که نمیخواستند پاکسازی این منطقه توسط حشدالشعبی صورت گیرد ولی علیرغم مخالفتها، این عملیات تا منطقه «ام جریس» واقع در مرز عراق با سوریه به سمت «البوکمال» ادامه پیدا کرد.
این در حالی است که پس از دو عملیات هشدارگونه که آمریکاییها در منطقه مرزی انجام دادند، نیروهای سوریه و متحدینش به سمت شمال «تنف» واقع در مثلث مرزی اردن، عراق و سوریه حرکت کرده و در 35 کیلومتری مرز عراق مستقر شدند. نیروهای سوریه با این تغییر جهت، حاشیهای استراتژیک را در دست گرفته و در حال حرکت به سمت «البوکمال» هستند که در حال حاضر در تصرف داعشیها قرار دارد. ویژگی راهبردی این عملیات عبارت است از مهیا کردن مقدمات حمله به دیرالزور، قطع کردن ارتباط داعش در دو سوی مرز و گرفتن فرصت از آمریکاییها برای قطع کردن محورهای ارتباطی ارتش و مقاومت در عراق و سوریه.
در مرزهای اردن با سوریه نیز نظیر چنین عملیاتی در حال انجام است و بیش از 150 کیلومتر از مرزهای مشترک، تحت پوشش ارتش سوریه قرار گرفته است. این اقدام پیشدستانه دمشق به مسدود شدن مسیر ترانزیتی تروریستها از صحراهای شمالی عربستان و اردن به سوریه منجر شده و به این ترتیب، طرح پنتاگون برای کنترل مرزهای عراق و سوریه را فشل کرده است. در پی این پیروزی بزرگ و رسیدن ارتش سوریه و همپیمانانش مرزهای عراق، به طور خلاصه میتوان گفت که این فتحالفتوح، دو پیامد بسیار قابلتوجه دارد:
1. با توجه به اینکه حشدالشعبی در عراق نیز موفق شده است که به مرزهای سوریه برسد، مرحله اول محاصره داعش در خاک سوریه آغاز شده و تکفیریها در «موصل» و «رقه» به دام افتادهاند که با شرایط بسیار سختی مواجه هستند. ارتباط داعشیهای عراق و سوریه به این ترتیب قطع شده و رصد شبکههای اجتماعی تکفیریها نشان میدهد که در وضعیت فوقالعاده شدیدی در استان «نینوا» و شهرهای «تلعفر» و «رقه» قرار دارند و بر اساس ارزیابیها این محاصره طی روزهای آتی کامل خواهد شد.
2. آمریکاییها در منطقه «تنف» محدودهای اختصاصی را ایجاد کرده و با کمال وقاحت اعلام کردهاند که هیچکس، حق ورود به آن را ندارد و حتی به ارتش سوریه که در خاک کشورش عملیات میکند نسبت به نزدیک شدن به این منطقه اخطار داده است. برنامه پنتاگون این بود که این منطقه مرزی را به سایر مناطق از جمله «البوکمال» و «دیر الزور» متصل کند تا به این وسیله مرز سوریه با عراق را به طور کامل مسدود کند اما با پیشروی اخیر ارتش سوریه، این پروژه آمریکاییها ناقص مانده و دیگر قادر نیستند که مرزها را در اختیار خود بگیرند.
نکتهای که در این میان بسیار حائز است، تحرکات حمایتگرانه و علنی آمریکاییها در قبال داعشیها در این منطقه است؛ بهگونهای که هرگاه تروریستها ضربه خورده و مجبور به عقبنشینی شدند، با حمله به نیروهای سوریه تلاش کردند که این پیشرویها را متوقف کنند. خوشبختانه این حملات تاکنون نتیجهای نداشته و عزم ارتش سوریه را برای تنگتر کردن حلقه محاصره، مستحکمتر کرده است.
واکنش و حساسیت رژیم صهیونیستی به حمایت اخیر آمریکاییها و ورود آنها به عرصه نبرد نیز پرده دیگری از موقعیت متزلزل کاخ سفید و تروریستهای اجارهای برداشته است. «یسرائیل کاتس»، وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی روز گذشته حمله جنگندههای ائتلاف آمریکا به نیروهای همپیمان ارتش سوریه برای جلوگیری از پیشروی آنها به سمت مرز عراق و در واقع، حمایت از تروریستها را «نبردی سرنوشتساز» توصیف کرده بود. پیش از این نیز رژیم صهیونیستی چندین بار به مراکز نظامی و فرودگاههای سوریه به منظور روحیه دادن به تکفیریها حمله کرده بود؛ ضمن اینکه تاکنون، خبرهای بسیاری از پشتیبانی لجستیکی، اطلاعاتی و درمانی تلآویو از تروریستها منتشر شده است.
در نگاه کلان، مقامات کاخ سفید به این جمعبندی رسیدهاند که طرح کلی آنها برای منطقه که شامل تجزیه و تقویت گروههای تروریستی بود، به شکست منجر شده و به همین جهت میبینیم که با دستپاچگی به حضور نظامی و پشتیبانی آشکار از گروههای ریز و درشت تروریستی روی آوردهاند. این امر نشان دهنده استیصال و درماندگی آمریکاییهاست چراکه تا پیش از این تلاش میکردند در پشت پرده باقی مانده، حضور خود را علنی نکنند و جنگ نیابتی را مدیریت کنند اما با توجه ضربات مهلکی که گروههای همپیمان آنان در نقاط مختلف عراق و سوریه از محور مقاومت دریافت کردهاند، مجبور شدهاند که خود به صحنه بیایند که این اتفاق در تراز جنگی یک عقبگرد هزینهبر برای ارتش آمریکا به شمار میآید.
هرچند که روند شکست دادن تکفیریها – همانند موصل در عراق – پروسهای زمانبر است، اما رویهای که آمریکاییها در پیش گرفتهاند یادآور به گل نشستن ماشین جنگی آنها در عراق و افغانستان است و مسلماً نتیجهای بدتر از آن در انتظار حامی بزرگ تروریستها خواهد بود.