به گزارش دفاع پرس از استان مرکزی، همزمان با بیست و سوم خرداد ماه تعداد 4 نفر از شهدای استان مرکزی قدم به عرصه حیات گذاردهاند که شهیدان «محمدعلی پیامی»، «ابولفضل صالحی»، «سید علی بخشی» و «غلامحسین یاوری» در چنین روزی سالگرد ولادتشان است.
شهید غلامحسین یاوری در تاریخ بیست و سوم خردادماه سال 1341 در شهرستان اراک متولد شد و پدرش عباس او را غلامحسین نام نهاد.
سالها بعد، نوزدهم اردیبهشتماه سال 1361 غلامحسین در عملیات «بیت المقدس» برای همیشه آسمانی شد و تا کنون از محل دفن پیکر پاکش اطلاعاتی به دست نیامده است.
فرازی از وصیتنامه شهید یاوری:
بسماللهالرحمن الرحيم
وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
به نام الله پاسدار حرمت خون شهيدان و يارى دهنده مظلومان و ستمديدگان و سلام به ساحت مقدس ولى عصر (عج) و سلام بر شهيدان اسلام از هابيل تا حسين و از حسين تا كربلاى ايران و سلام بر شما اى پدر و مادر مهربانم كه به من آموختيد كه زندگى فقط خوردن و خوابيدن نيست .
زندگى يک هدفى است كه براى رسيدن به آن انسان مىجنگد مىكشد و كشته مىشود و اگر در راه خدا كشته شديد و كشتيد بدانيد كه پيروز هستيد.
دشمن خدا را كشتن و در راه خدا كشته شدن ترس ندارد، شهيد شدن كه دلهره ندارد و همانطور که شهيد مظلوممان بهشتى عزيز مىگويد «در قاموس شهادت كلمه وحشت نيست».
هزار و اندى سال پيش از اين، حسين (ع) در ميدان شهادت يعنى روز عاشورا نداى «هَل مِن ناصِر یَنصُرُنی» را سر داد و اينک ما هستيم كه مىگوييم حسينجان اگر در آن روز در آن بيابانهاى داغ و سوزان كربلا كسى جوابت را نداد و به فريادت نرسيد ما پيروانت و سربازانت در فضاى گرم و خونبار كربلاى خوزستان به نداى غريبيت لبيک مىگوييم حسين جان لبيک اى مهدى قائم لبيک، اى قرآن لبيک، اى پيشتاز و اى رهبر عزيز اى امام خمينى لبيک.
لبيک، لبيک، اللهم لبيک براى اسلام عزيز و غريبيت لبيک.
بار خدايا! هم اکنون دومين وصيتنامهاى است كه مىنويسم، خدايا مگر دوست ندارى كه من به فيض اين سعادت عظيم برسم؟ خداوندا از تو مىخواهم كه توفيق شهادت را نصيبم كنى، مرگ پرافتخارى كه بارها به آن نزديک شدم ولى نصيبم نشده است، شايد لايق شهيد شدن نبودهام زيرا كه شهيد مقامى والا دارد و من فردى گناهكار هستم.
اينک به ياد تو به جبهه آمدم نه براى انتقام از خون سربازان و پاسداران بلكه به منظور احياى دين و تداوم انقلاب اسلامی.
خدايا هر قدمى كه برمىدارم، هر گلولهاى كه شليک مىكنم و قلب دشمن را سوراخ مىكنم به ياد تو باشد و براى هر گلولهاى كه به بدنم مىخورد با يارى تو تحمل مىكنم و درد و زجرش را كه شيرينتر از عسل است.
برادرانم و دوستانم و آشنايانم: چيزى كه ما را به اين سرزمين كه دور از خانوادهمان است آورده، مسئوليت و تعهد است چون در مقابل خون پاک شهيدان بايد جوابگوى باشيم و جز براى رضاى خدا و جهاد در راه او مقصد ديگرى نداريم.
سخنى دارم با برادران و دوستان و همرزمانم، بدانيد كه شما هم در برابر خدا و امام زمان (عج) و نايب برحقش امام خمينى مسئول هستيد بكوشيد و انقلاب و اسلام را يارى دهيد كه خدا و مردم پشتيبان شما هست و شما بايد كارى كنيد كه هم خداوند و هم مردم و هم پدران و مادرانتان كه شما را به اينجا رسانيدهاند از شما راضى و خشنود شوند.
من به سهم خود بايد بگريم كه اسلام خود را از پدران و مادران خود به ارث نبردهام، بلكه مكتب خود را با شناخت انتخاب كردم زيرا اينگونه پذيرفتن مكتب است كه در گوشت و پوست انسان ريشه مىدواند و انسان را براى رسيدن به اهداف مقدسش آماده مىكند.
من وقتى كه لباس ارتشى را به تنم كردم هزار مرتبه متفاوت شدم چرا که در اين لباس انسانيت را دريافتم و اگر افتخار شهيد شدن را يافتم همگان بدانند كه آگاهانه رفتم به جبهه و آگاهانه جنگيدم و آگاهانه به ابديت پيوستم. نه كسى دستم را نگرفته و به جبهه بياورد با پاى خود به جبهه آمدم و جنگيدم.
انقلاب اسلامی ما به ما آموخت كه شهادت رمز پيروزى ما است. بله اين يک سعادت است براى ما. پدر، مادر گراميم براى من گريه نكنيد براى من شادى كنيد كه شب شهادت من شب عروسى من است براى من زارى نكنيد بلكه شادى و سرور كنيد كه من شهيد شدم و به آرزوى خود رسيدم، همچنان كه در خانه چندين مرتبه هم گفتم كه من شهيد مىشوم براى دوستانم گفتم كه شهادت تنها آرزوى من است.
خداوندا! از تو مىخواهم كه توفيق شهادت را نصيبم كنى خدايا اينک به ياد تو به جبهه رهسپارم نه براى انتقام بلكه به منظور احياى دينم و تداوم انقلاب اسلاميی راهی این مسیر میشوم.
انتهای پیام/