به گزارش دفاع پرس از استان مرکزی، شهیدان «نصرالله الماسی»، «سید محمد بطحایی»، «غلامرضا حسنی»، «حسین داود آبادی»، «یوسف زرچینی»، «حسن عاشوری»، «حسین علیشاهی»، «ناصر فریدونی»، «مختار محمد مرادی»، «نادعلی میرزایی» و «اسدلله چقاء» یازده پرنده سبک بال عاشقی هستند که در روز بیست و سوم خردادماه در آسمان زیبای شهادت پرکشیدند.
شهید اسدلله چقاء یکم فروردین ماه 1343 در شهرستان اراک متولد شد و همزمان با شروع جنگ تحمیلی در جبهههای نبرد حضور یافت و سرانجام در بیست و سوم خرداد 1367 در منطقه عملیاتی «شلمچه» به فیض شهادت نائل آمد و همچون کبوتری سبکبال در آسمان شهادت به پرواز در آمد.
فرازی از وصیتنامه شهید اسدالله چقاء:
با سلام و درود به آقا امام زمان و نایب بر حقش خمینی بت شکن و سلام و درود به خانواده شهیدان.
اکنون که استکبار جهانی به سر کردگی آمریکا جنایتکار و شوروی تجاوزگر و نوکران سر سپردهاش کشور اسلامی و انقلابی ما را هدف تجاوزات خود قرار داده و نوکر خود فروخته خود یعنی صدام پلید را به سلاحهای پیشرفته مجهز نموده و او را تا بن دندان مسلح کردند تا بتواند با خیال خود از زمین و هوا و دریا ایران اسلامی را به زانو در آورند، فرزندان قهرمان این ملت ساکت نماندند و با غیرت مردانه خود به تشکیل هستههای مقاومت و بسیج توانا پرداختند.
این نیروهای عظیم در کنار ارتش قهرمان و سپاه دلاور قرار گرفتند تا در مقابل تجاوزگری بعثیها ایستادگی کرده و مقاومت داشته باشند.
البته این وظیفه تمام مسلمانان کشور است که باید این آمادگی را همه داشته باشیم تا به هر قیمتی که باشد در برابر قلدوریها و زورگوییهای آنان ایستاده و از همه چیز بگذریم و اسلام عزیز را از خطرها نجات داد.
این قدر باید بگویم که وظیفه تک تک افراد این ملت است که گوش به فرمان امام عزیزمان باشیم و گوش به شایعات کزب منافقین و رادیوهای بیگانه ندهند و مقاوم و استوار در صحنه باشند.
نمازهای جمعه و جماعت را ترک نکنید، مساجد و روحانیت را به عنوان سنگر مقاومت نگه دارند که ما هر چه داریم از رهبری روحانیت درخط رهبری است.
راهی جبهه شدم تا فردای قیامت که مردم را حسابرسی میکنند پیش خداوند و تمام شهیدان از صدر اسلام تاکنون روسفید باشم و اگر خدا قبول کند، انشاءالله.
سلام گرم و خالصانه خود را خدمت پدر و مادرم عرض میکنم و به آنها میگویم که برای من گریه نکنید، چون مرگ و مردن حق است و برای من طلب مغفرت و آموزش کنید و گریه شما برای آقا اباعبدالله الحسین (ع) باشد.
و اگر نتوانستم آنطوری که وظیفه فرزندی هست به شما پدر عزیز و مادر مهربانم خدمت کنم، مرا ببخشید.
سلام خود را به همسر و فرزندان کوچکم عرض میکنم و روی سخن من با تو است همسرم، میدانی که مسافرت از این جهان حتمی است، در فقدان من صبور بوده و استقامت داشته باش.
از خدا برای تو طلب صبر مینمایم و فرزندانم امید و زهرا را حسینگونه و زینبگونه تربیت کن که خدا از تو راضی باشد.
در سر نماز امام عزیز و رزمندگان را دعا کن و موفقیت آنان را از خدا بخواه که هر چه زود رزمندگان به زیارت کربلا مشرف شوند.
سلام خود را به برادران عزیز خود عرض میکنم و از آنان طلب حلالیت مینمایم و اگر حرفی ناراحت کننده زدهام امیدوارم مرا ببخشید. حضور من در جبهه با میل و رضایت و ایمان قلبی خودم بوده و از شما میخواهم در صحنه حضور داشته باشید و سلاح به زمین افتاده مرا برگیرید و به قلب سپاه بعثیون روسیاه نشانه روید، چون امام عزیز فرمودندهاند «ما مثل حسین وارد میدان شدیم و باید مثل حسین به شهادت برسیم».
و اگر فرصت حضور در جبهه را ندارید در پشت جبههها یار و پشتیبان ولایت فقیه و رزمندگان عزیز باشید و مانند آن کسانی که همراه امام حسین (ع) تا کوفه آمدند و وقتی به مرز شهادت و کشته شدن رسیدند، امام را تنها گذاشتند و فرار کردند.
انتهای پیام/