شهادت شادترین و پرشكوه‌ترین زمان برای من خواهد بود/ مبادا در عزایم لباس سیاه به تن كنید

مبادا در عزایم لباس سیاه به تن كنید و پدر خوبم این را بدانید آنگاه كه من به سعادت شهادت نایل شوم آن زمان هنگام عروسى من با بزرگترین عشق زندگیم است و آن شادترین و پرشكوه‌ترین زمان برایم خواهد بود.
کد خبر: ۲۴۳۵۴۵
تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۷:۱۵ - 14June 2017

به گزارش خبرنگار دفاع پرس از البرز، شهید «رضا آخوندی توران پشتی» در وصیت‌نامه خود خطاب به خانواده‌اش چنین می‌گوید:

بسم رب الشهدا و الصديقين

الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ

آنان كه ايمان آوردند و از وطن هجرت گزيدند و در راه خدا با مال و جان جهاد كردند، آن‌ها را نزد خدا مقام بلندى است و آنان رستگاران دو عالمند.

اى آفريدگار توانا! از آنكه مرا سعادت بخشيدى كه در راهت قدم بردارم و براى تو به جهد و تلاش دستباز كنم، هزاران بار سپاست مى‌گويم.

اى داناى بخشنده! تو مرا از لجنزار ركود به بهشت باديه نبرد حق عليه باطل هدايت كردى، تو مرا توفيق آن دادى كه خود را درک كنم.

پى بردم كه براى چه آفريده شدم و آنگاه سعادتم بخشيدى كه از ميان فراوان راهنماى موجود در زندگيم، شاهراه ايثار حسين گونه را بپذيرم.

اى خداى من! سپاست مى‌گويم زانكه نور عشقت را در قلب من تاباندى و اين قلب سرد و خاموش را با نور عشق فروزانت روشن گردانيدى و قلب پرتلاطم مرا با يادت آرامش بخشيدى كه بدرستى «أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ».

اى خداى بزرگ! اكنون بنده شرمسار توام. به خاطر آنچه كه خواستم و اجابت نمودى و آنچه كه نخواسته بودم ولى تو به واسطه لطف و كرمت عطا نمودى، تو را سپاس مى‌گويم.

پروردگارا! با قلبى سرشار از عشق تو و با وجودى آكنده از ايمان به تو، به درگاهت روى آورده‌ام و مى‌دانم كه نااميدم نخواهى كرد.

پروردگارا! تو را به جلال و عظمت و كرمت سوگند می‌دهم كه لحظه‌اى اين بنده حقير و گناهكارت را به خود وا مگذارى، زانكه بى لطف تو تباهم. خدايا با تار و پود وجودم از تو مى‌خواهم كه سعادت شهادت در راهت را به من عطا كنى.

حال كه فرصتى حاصل آمد تا درباره سرانجام خود و ساير انسان‌ها بينديشم، خدايا مرا توفيق آن ده كه آنچه در دل و عقيده دارم بى‌ريا بر روى كاغذ بياورم و آنچه مى‌ماند وصيتى باشد و وسيله‌اى از براى هدايت.

ای دانای بخشنده تو مرا از لجنزار رکود به بهشت نبرد حق علیه باطل هدایت کردی

با سلام و درود فراوان به پيشگاه مقدس حضرت مهدى (عج) و نايب بر حقش امام امت خمينى كبير و سلام بر شهداى حق عليه باطل و سلام بر جانبازان و معلولين جنگ تحميلى و خانواده‌هاى عزيز شهداى انقلاب اسلامى.

در آخرين نوشته‌ام مطالبى دارم كه خطاب به والدين و برادران و دوستانم مى‌گويم.

پدر و مادر عزیزم! خدا را شكر می‌كنم كه والدینى چون شما را به من بخشید تا در دامانتان پرورش یابم. افتخار مى‌كنم و افتخارم این است كه گوشت و پوست و خونم را در چنان دامان سازنده‌اى بارور كردید و آنگاه ‌با روحیه‌اى ایثارگر مرا حسین‌وار به دیار سرخ شهادت فرستادید تا در تلألؤ جوانه‌هاى ایمان خدا خونین ستیزد و شهادت را به آغوش باز بپذیرد، خداى تبارک و تعالى برایتان اجر عظیمى در نظر گرفته است.

پدر و مادر عزیزم! شما كه این گونه ابراهیم‌وار فرزندتان را به قربانگاه عشق و وادى ستیز حق با باطل فرستادید استوار باشید و از قربانى شدن این هدیه‌تان با آغوش باز استقبال كنید. شما همانطور كه هم اكنون یكى از انبوه نمونه‌هاى ایثار هستید بعد از شهادتم نیز یكى از اسطوره هاى صبر و مقاومت و پایمردى باشید.

مبادا در عزایم لباس سیاه به تن كنید و پدر خوبم این را بدانید آنگاه كه من به سعادت شهادت نایل شوم آن زمان هنگام عروسى من با بزرگترین عشق زندگیم است و آن شادترین و پرشكوه‌ترین زمان برایم خواهد بود. عزیزان من در كجا مرسوم است كه در شب عروسى و جشن شادى یک جوان، لباس سیاه به تن كنند و یا گریه كنند و بر سر و سینه بكوبند.

من راهم را انتخاب كرده‌ام و تا آخرین قطره خونم ایستاده و به یارى خدا خواهم ایستاد و من آن‌قدر گناهكارم كه خود را لایق آن مراسم و عزاها نمی‌دانم، آن عزاها باید براى ائمه اطهار و سرور شهیدان حسین (ع) و طالقانى‌ها و مطهرى‌ها و بهشتی‌ها برگزار شود و در قبال آن تن‌هاى پاک جان من ارزشى ندارد و در برابر این رزمندگان كه در جبهه‌ها آن رشادت‌هاى عظیم را به خرج مى‌دهند و سرافرازانه جان خویش را نثار اسلام مى‌كنند، جان ناقابل من چه ارزشى دارد.

پدر جان! اى پدر خوب و مهربانم كه رنج‌ها و مصیبت‌ها كشیدى تا مرا بزرگ نمودى، باید مرا ببخشى كه شما را اذیت كردم و از من راضى و خشنود باشید و در مجالس مذهبى كه تشكیل مى‌شود شركت كنید.

اى مادر عزیزتر از جانم! اى مادرى كه مرا طورى تربیت كردى كه بتوانم براى رضاى خدا و اسلام خدمتى بكنم، در مرگم هرگز بیتابى مكن و به یاد بیاور مادرانى كه چند فرزند خود را براى اسلام هدیه كردند و صبور هستند، هرگز به خاطر من گریه مكن براى این كه اسلام در خطر است گریه كنید.

برادرم! تو باید درست را بخوانى تا بتوانى در آینده خدمتى به اسلام و مملكت بنمایى و فرایض دینى خود را به نحو احسن انجام بده كه در هر كارى موفق و خوشنود باشى.

شما اى خواهرانم! باید پس از شهادتم راه من و دیگر شهداى عزیزمان را زینب‌وار ادامه دهید و حتما سعى كنید كه درسهایتان را بخوانید كه ان‌شاءالله همیشه موفق و راضى باشید و سعى كنید در مجالسى كه براى بزرگداشت شهدا و دعاى كمیل و توسل شركت مى‌نمایید حجاب اسلامى را كه نمونه الگوى یک زن مسلمان است رعایت نمایید.

در ضمن حدود یك ماه نماز و روزه قضا دارم كه آن را انجام دهید.

بارالها ظهور امام زمان (عج) را هر چه نزدیک‌تر بفرما و امام عزیزمان را تا انقلاب مهدى نگهدار.

از شما می‌خواهم که بدنم را در امامزاده محمد (ع) كرج به خاک بسپارید.

خدایا خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار؛ از عمر ما بكاه و بر عمر رهبر بیفزا (آمین)

والسلام

بیوگرافی شهید:

نام و نام خانوادگی: رضا آخوندی توران پشتی

فرزند: نصر الله

تاریخ‌ تولد: 28 تیرماه 1344

تاریخ شهادت: 22 فروردین 1362

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها