وصیت‌نامه شهید «علی‌اکبر صادقی»؛

به مادیات و مسائل دنیوی پشت پا بزنید

شهید علی‌اکبر صادقی در وصیت‌نامه خود آورده است: به مادیات و مسائل دنیوی پشت پا بزنید که دنیا جای راحتی نیست و در راه خدا از هیچ چیز نهراسید که عاقبت و نهایت آن شهادت است.
کد خبر: ۲۴۳۸۰۲
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۹ - 17June 2017

به گزارش خبرنگار ساجد، پاسدار شهید «علی‌اکبر صادقی» 24 فروردین 1341 در پاریز از توابع سیرجان چشم به جهان گشود. وی تحصیلات را تا دیپلم گذراند. شهید صادقی فردی با تقوی و خوش اخلاق بود. روحیه‌ شهادت طلبی و ایثارگری از صفات بارز ایشان بود. وی همچنین فرمانده حوزه 251 منطقه 17 بود، که آن زمان حوزه 15 شهری محسوب می‌شد. صادقی که در راه اسلام و برای دفاع از ناموس و وطن خویش و مقابله با دشمن، به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل رفت، سرانجام در تاریخ 9 خرداد 1367 در منطقه مریوان در عملیات والفجر 4 به مقام شهادت نائل آمد.

وصیت‌نامه شهید «علی اکبر صادقی»

بسم رب فاطمه

توصیه‌هایی می‌کنم که ان‌شاءالله از این بنده قبول کنید:

1- ابتدا سعی نمایید در مسجد کاملا سعی و هدفتان رضای خدا باشد نه تبلیغ اسم و شخص. در ادامه این راه سعی و کوشش نمایید و سعی کنید سربازان با وفایی برای امام حسین (ع) و امام زمان (عج) باشید و هم بسازید و هم تربیت نمایید که تربیت حسینی مسئله مهمی و بدنبال آن خودسازی است.

2- در برخوردهایتان اخلاق اسلامی و در انجام اعمالتان خدا و در قضاوت‌هایتان گذشت را سرلوحه قرار دهید و همواره در یادگیری مسائل اسلامی کوشا باشید، از هم و از خطاهای هم بگذرید تا خداوند در روز قیامت از خطاهای شما بگذرد.

3- مبادا در برخوردهایتان با زیردستان، هوای نفس و قدرت جلوی چشمانتان را بگیرد که با این کار عذاب دنیا و آخرت را برای خود می‌خرید و خداوند را از خود ناراضی می‌نمایید و از ریا و عجب که دام خطرناک شیطان، که دشمن خلوص است پرهیز نمایید، که خداوند فقط و فقط بنده خالص را خریداری می‌کند.

4- به مادیات و مسائل دنیوی پشت پا بزنید که دنیا جای راحتی نیست و در راه خدا از هیچ چیز نهراسید که عاقبت و نهایت آن شهادت است.

5- مبادا مال و منال دنیا، شما را فریب دهد. چشمان دل خویش را باز نمایید و جانان را بیابید و بسوی وی بشتابید.

6- هیچگاه سنگر مسجد را که شهدایی تقدیم انقلاب کرده، تحت هیچ عنوان خالی نکنید که این مسجدها و این پایگاه‌های بسیج است که خداوند پاک‌ترین بندگان خویش را می‌یابد و عاشقانی را برای لقاءالله تربیت می‌نماید و از برادران پاسدار می‌خواهم که نگذارید برادران بسیجی دل‌شکسته شوند، که اگر دل آن‌ها بشکند دل امام حسین (ع) می‌شکند، چون علی اکبرها و قاسم‌های زمانند. اینان اسامه‌های دورانند، سفارش می‌شود نگذارند قدم‌های چون گل پرپر شده آن‌ها در بیابان‌ها و صحرا طعمه پرندگان شوند، اینان گل‌های محمدی (ص) هستند و این گل جا در جانماز دارد، می‌دانید که خدا در دل‌های شکسته جا دارد، پس دل‌تان برای آن‌ها بشکند و در تشییع جنازه آن‌ها شریک باشید و شریک بجوئید که تشییع جنازه آنان مانند شهادت‌شان غریبانه است.

7- همواره طرفدار و دنباله‌رو خط امام به عنوان نایب امام زمان (عج) باشید و این را بدانید، من یقین داشتم که امام در تماس مستقیم با امام زمان (عج) است، رهنمودهایش را به گوش جان بخرید و پذیرا شوید و بدانید سخن امام زمان (عج) می‌باشد و هیچ‌گاه پشت وی را خالی نکنید که با این کار لعنت و نفرین خدا را و تمامی شهدا را برای خویش خواهید خرید که دیگر امید بخشش نداشته باشید و با دشمن «امام» مبارزه کنید زیرا دشمن وی دشمن اسلام است.

8- از انقلاب مواظبت نمایید و نگذارید که خط‌های انحرافی خللی در مسیر این انقلاب بوجود آورد و این کار با روشن‌گری مردم فقط و فقط انجام می‌پذیرد.

9- به توسلات به ائمه معصومین و ائمه اطهار بیفزایید که با این توسلات است که فقط و فقط می‌توانید رستگار شوید و در آخرت مورد شفاعت آنان قرار گیرید و حب آنان و عشق آنان را در دل خویش جای دهید.

10- از تمامی کسانی که این بنده حقیر را می‌شناسند و حقی برگردن بنده دارند می‌خواهم که بنده را عفو نمایند و اگر مسئله‌ای بود به نزد پدرم رفته و از ایشان درخواست نمایند.

11- مراسم ساده بگیرید و درمراسمم شاد باشید، زیرا دنیای فانی و هجرت از این دنیا آن هم با این وسیله و به این شکل، جدا سعادت می‌خواهد. خدایا! تو همواره شاهد بودی که این بنده تو از یک نظر خوشحال و از یک نظر ناراحت بودم. اول این‌که این بنده را وسیله‌ای برای رسیدن به خودت قرار دادی و افرادی را که از نزد بنده به پیش تو آمدند پذیرا شدی و مورد قبول قرار دادی و از این نظر خوشحال بودم که شاید مورد شفاعت این افراد قرار گیرم و از این نظر غمگین بودم که چرا خودم لیاقت دیدن روی زیبایت را ندارم و چرا رسیدن به لقایت را و رسیدن به جوار تو در حد و توان من نیست و تو را شکر می‌کنم که بالاخره به این بنده کوچک و ضعیف خود نیز لطف کردی، و در ضمن این بنده حقیر از تمامی کسانی که من حقی برگردن آن‌ها دارم به هر شکل و به هر نحو، می‌گذرم و حلال می‌کنم، خدا ان‌شاءالله از آنان بگذرد و آنان را مورد رحمت خویش قرار دهد.

در ضمن اگر توانستید مرا در کنار قبر برادرم «حاج علی اصغر» دفن نمایید. زیرا در دنیا هم با یکدیگر بودیم، اگر هم نشد دیگر در اختیار خودتان.

از مال دنیا الحمدلله چیزی نداشتم و باقی نگذاشتم، اگر هم بود ابتدا حقوقی را که افراد نزد من دارند بدهید و اگر هم ماند در راه خدا به هر شکل که خواستید خرج نمایید، در ضمن با این گفتار نمی‌توانم هرچه در درونم هست، بیرون بریزم و فقط به همین مختصر اکتفا می‌کنم و از خداوند می‌خواهم که به لطف و کرم خود قبول نماید.

وصیت‌نامه خودم را روی کاغذ نوشته بودم ولی لازم دانستم که کاغذ را از بین ببرم و با صدای خودم پیام را به گوش شما عزیزان برسانم.

از پدر و مادرم مجددا پوزش طلبیده و تقاضا می‌کنم در مراسم من لباس سیاه نپوشند و همه با لبهاس‌های سفید و شاد شرکت کنند.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

30 مهر 1367

انتهای پیام/ 181

نظر شما
پربیننده ها