به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، این که هر ابرقدرتی از هر فرصتی برای توسعه نفوذ و توان خود استفاده میکند، چیزی است که هر عقل سلیمی با توجه به حوادث اخیر جهان، تایید میکند.
آمریکا از یک سو و روسیه از سوی دیگر، در یک تقابل جهانی با همدیگر قرار گرفتهاند. بیش از یک دهه است که روابط این دو کشور که حالا ضلع سومی به نام چین هم وارد میدان رقابتشان شده است، تحتتاثیر یک تکاپو برای گسترش نفوذ قرار دارد.
آمریکا با به پا کردن انقلابهای مخملی در کشورهایی که در گذشته، جمهوریهای تحت فرمان شوروی را زیر پرچم «اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی» شکل میدادند، توانست حلقه محکمی به دور مسکو ایجاد کند. آخرین مورد آن، اوکراین بود که غربگرایان با یک شبه کودتای به ظاهر مسالمتآمیز، توانستند کیاِف را تسخیر کنند و همزمان بخش عمدهای از شهرهای اوکراین نیز به آنان پیوستند.
آنچه که کودتاگران که البته از حمایت گسترده میان مردم و در خارج بهخصوص غرب برخوردار بودند فکرش را نمیکردند، اقدام روسیه در جداسازی شبهجزیره استراتژیک «کریمه» و الحاق آن به مناطق تحت سیطره خود و سپس حمایت همهجانبه از جداییطلبان مسلح روستبار در مناطق مرزی «لوهانسک» و «دونتسک» در شرق اوکراین بود.
از سوی دیگر، کره شمالی با تهدیدهای مکرر خود و اجرای پیاپی آزمایشهای موشکی و اتمی به دنبال راه انداختن جنگی دیگر در شبهجزیره کره و تحقق رویای «کیم ایل سونگ» رئیسجمهور و رهبر فقید و دایمی این کشور پیرامون وحدت دو کره زیر پرچم یک حکومت سوسیالیستی است. عملکردی که نتیجه آن، آزمایش موفقیتآمیز بمب هیدروژنی علاوه بر تهدید موشکی بخشی از خاک آمریکا است. آمریکا نیز که همواره تمایلات جنگطلبانه داشته، در حال اعزام بخشهایی از نیروی دریایی خود به سمت شبهجزیره کره است.
روسیه و چین نیز همزمان در مناطق مرزی شرق خود که مشرف به کره شمالی است، آمادهباش نظامی برقرار کردهاند. در نظر گرفتن این تهدید در کنار موقعیت دریای چین جنوبی و احتمال تنش میان آمریکا، چین و فیلیپین نیز به اهمیت این موضوع میافزاید. سوریه و عراق هم طبق نقشه آمریکا باید پاکسازی میشدند، اما همه چیز طبق نقشه آمریکاییها پیش نرفت. در مقابل، اسرائیل هم هنوز احساس امنیت نمیکند.
آنچه که آمریکا و قدرتهای بزرگ نیاز دارند تا در معادلات خود در نظر بگیرند، ورود ضلع چهارمی به نام ایران است که در حال گذار از یک قدرت موثر منطقهای و تبدیل شدن به یک قدرت جهانی است. اگرچه جمهوری اسلامی دارای مشکلاتی در زمینههای اقتصادی و فرهنگی شده که بخش عمدهای از آنها ناشی از استراتژی تحریم اقتصادی همزمان با تهاجم فرهنگی است، اما گسترش نفوذ ایران چیزی است که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون تبدیل به یکی از دغدغههای مهم مقامات دیگر کشورها خصوصا غربیها شده است.
در این شرایط، تقویت جبهه داخلی، همزمان با اتخاذ سیاستی قدرتمند در عرصه بینالملل، بهگونهای که نفوذ یک کشور انقلابی و اسلامی نظیر ایران را در دیگر نقاط جهان و در برابر ابرقدرتهای بینالمللی تحقق ببخشد، وظیفهای است که رئیسجمهور جدید ملزم به اجرای آن است.