با حاملان واصل/27
نخواستم حب پدر و فرزندی مانع رفتنم به جبهه شود
شهید «سینا پناهبرهانی» در نامهای به پدرش مینویسد: به این دلیل به صورت تو نگاه نکردم که حب پدر و فرزندی باعث میشد من از رفتن به جبهه منصرف شوم.
به گزارش
دفاع پرس از آذربایجان شرقی، قاری قرآن «سینا پناهبرهانی» در اول مهرماه سال 1349 در تبریز چشم به جهان گشود. وی در 7 مردادماه 1365 در منطقه عملیاتی فاو به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
فرازی از وصیتنامه شهید:
سعی کنید رهرو شهیدان باشید و پای بر خون این عزیزان نگذارید. سعی کنید اعمالتان خالص برای خدا باشد و از همه مادیات به دور باشید. مبادا امام عزیزمان، این پیر عاشق را در شعلههای خصم تنها بگذارید؛ اهل کوفه نباشید و به مادیات ننگرید.
سعی کنید همیشه این جهان را واسطهای برای دریافت کمالات قرار دهید. خداوند در این جهان چه کوچک و چه بزرگ را برای کسب ثواب و دوری از گناه آفریده است. بکوشید به محبان الله بنگرید. بیشتر از موقعیتها استفاده کنید؛ زیرا بسیار گرانبها هستند و چه زود و چه دیر انسان میمیرد.
خوشا به حال آن که در راه خدا با سرافرازی شهادت از این جهان برود. بدانید که این جهان فانی است.
خاطرهای از پدر شهید:
تابستان بود و هوا خیلی گرم. ظهر ساعت 2 بود که به اتفاق سایر همرزمان در خیابان حافظ سوار اتوبوسها شدند تا عازم جبهه حق علیه باطل شوند. کاملا یادم هست وقتی ایشان سوار اتوبوس شد حرکت کردند به طرف راهآهن. من از خیابان حافظ با چشم گریان پشت سر اتوبوس دویدم. هرچقدر ایشان را صدا کردم از اتوبوس به من نگاه نکرد و وقتی هم سوار قطار شد هرچقدر صدا و عجز و ناله کردم تا صورتش را به من برگرداند تا برای آخرین بار او را ببینم این کار را نکرد.
وقتی به جبهه رسید طی نامهای به من نوشت: به این دلیل به صورت تو نگاه نکردم که حب پدر و فرزندی باعث میشد من از رفتن به جبهه منصرف شوم.
انتهای پیام/