به گزارش
دفاع پرس از یزد، محمود
پهلوان از رزمندگان دوران دفاع مقدس
در
جهاد سازندگی یزد از ایام حضور خود در مناطق عملیاتی و خدمترسانی چنین یاد میکند:
خاطره اول؛ پمپاژ آب
نیروهای
عراقی از ترس یورش برقآسای رزمندگان اسلام، هر روز مانعی جدید ایجاد می کردند تا
بلکه جلوی پیشروی آنان را بگیرند و این بار با ترفندی جدید. در منطقه طلائیه مستقر
بودیم که دشمن بوسیله پمپهای قوی، آب را به سمت خاکریز نیروهای ما پمپاژ نمود.
تا آن روز چنین اقدامی از دشمن سابقه نداشت.
فرماندهی یگان، جلسه ای را با نیروهای مهندسی تشکیل داد و هر کس راهکاری را پیشنهاد
کرد.
بعضی می
گفتند باید آب را به عقب خط هدایت کرد و بعضی هم اعتقاد داشتند باید با احداث خاکریزجلوی
پیشروی آب را گرفت. آب در حال جلو آمدن بود باید با سرعت وارد عمل می شدیم.
راهکار
دوم انتخاب و دستگاههای مهندسی با سرعت خود را به خط اول رسانده و با تقویت خاکریز
سرتاسری در صدد جلوگیری از پیشروی آب برآمدند.
حدفاصل
خط ما و دشمن دریایی از آب بود که هر لحظه بالا می آمد و ما پیوسته در آمادهباش
کامل به سر میبردیم تا چنانچه رخنهای در خاکریز خودی بوجود آید با سرعت خود را
به محل رسانده و آب را مهار کنیم.
کار سخت
و دشواری بود، بویژه آنکه گاهی مجبور بودیم در روز روشن و در حالی که زیر دید و تیر
عراقیها بودیم این مأموریت را انجام دهیم. واقعاً شجاعت رانندگان لودر و بلدوزر
تحسینبرانگیز بود. در اینجا از «ناصر جام»یادی میکنم، سرباز دلاوری که با یک
اشاره بر عرشه لودر مینشست و مثل شیر غرّان به جلو میتاخت و ترس برایش معنا
نداشت.
با رشادت بچّهها شرّ دشمن به خودش برگردانده
شد، یعنی عراقیها در گردابی که خود بوجود آورده بودند گرفتار شدند.
خاطره دوم؛ انفجار
اژدر
نفسها
در سینه حبس شده بود. نیروهای گردان پشت میدان مین بدون هیچ حرکتی روی زمین دراز
کشیده بودند. دو نفر تخریب چی بودیم، من مین های داخل میدان را که قبلاً شناسایی
شده بود جمع آوری می کردم و عباسعلی صادقیان با کشیدن نوار سفید، مسیر عبور نیروها
را مشخّص می کرد.
در حالی
که نیروهای گردان به حالت ستونی، با احتیاط و آرام وارد معبر شده و جلو می آمدند،
سیمهای خاردار رشته ای را با سیم چین قطع کردیم، اما سیمهای خاردار حلقوی را می بایست
با اژدر بنگال منفجر کرده و از سر راه برمی داشتیم.
در حالی که اژدر را زیر سیمهای حلقوی قرار داده
بودیم منتظر اعلام رمز عملیات از بی سیم شدیم. به محض شنیدن رمز عملیات، اژدر
منفجر و سیمهای خاردار از مسیر برداشته شد.
رزمندگان اسلام با قدرت تمام به خط دشمن حمله
بردند. جنگ سختی را شاهد بودیم. عدهای از عزیزان رزمنده نیز به شهادت رسیده و یا
مجروح شدند اما سرانجام فتح و پیروزی نصیب نیروهای اسلام شد و نیروهای دشمن
درمانده، گیج و مبهوت پا به فرار گذاشته و یا تسلیم شدند. این عملیات، بیتالمقدس
نام گرفتو باعث آزادسازی خرمشهر و بخش وسیعی از خاک کشورمان شد.
انتهای
پیام/