وصیتنامه شهید «اکبر قدیانی»
بسم الله الرحمن الرحیم
ما زخم خوردگان تیرهترین، سردترین، بلندترین شبهای جور بودیم. ما شلاق خوردگان یلدای ستم بودیم. اولین شعاع فجر را که دیدیم خیز گرفتیم. عاشقانه به سوی شفق دویدیم تا در چشمه خونین خورشید، زخمهای استخوان گداز خویش را بشوییم؛ که ثابت کنیم: سرخی بالاترین رنگ است، نه سیاهی. که سیاهی میپوشد. سرخی میشوید و جلادان تاریخ را رسوا میکند. «ما زنده به آنیم که آرام نگیریم، موجیم که آسودگی ما عدم ماست». سپیده دم خونین عشق، فرا رسید دوستان. ای برادر! ای خواهر! تو را فقط یک وصیت، تو را فقط آخرین حرف که؛ خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی، خمینی را نگه دار.
التماس دعا!
اکبر قدیانی/ 9 اردیبهشت 61
انتهای پیام/ 181