به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، اصغر زارعی در یادداشتی نوشت:
12 تیرماه سال 1367 در حافظه تاریخی ملت بزرگ ایران، یادآور جنایتی بزرگ و حادثهای تلخ در خلیج فارس است که بر اثر آن، «حقوق بشر آمریکایی» این بار از عرشه ناو هواپیمابر «وینسنس»، چهره واقعی خود را پدیدار ساخت و با سقوط هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران که شهادت 290 انسان بیگناه و بیدفاع را موجب شد، یکبار دیگر، خوی سبعانه شیطان بزرگ برملا گردید.
اگر بنا باشد سیاهه جنایات آمریکا که با رنگ و لعاب دفاع از حقوق بشر صورت میگیرد، مکتوب و مستندسازی شوند، قطعاً هزاران کتاب را در این خصوص میتوان به نگارش درآورد. بر اساس آمارهایی که نهادهای غربی مانند «عفو بینالملل» منتشر کردهاند، آمریکا در زمره پنج کشور ناقض حقوق بشر قرار دارد و به هیچیک از کنوانسیونهای حقوق بشری پایبند نیست. جامعه آمریکایی سالهاست که گرفتار تبعیض و رفتارهای نژادپرستانه شده و با مهاجران رفتارهای ضد انسانی دارد. سازمان «گزارشگران بدون مرز» اخیراً در گزارشی در خصوص وضعیت آزادی بیان، آمریکا را مورد انتقاد قرار داده و اعلام کرد که این کشور در حوزه آزادی بیان در سالهای اخیر با 13 پله سقوط در رده چهل و ششم جهان قرار گرفته است.
بااینحال، سیاستمداران کاخ سفید با اتخاذ سیاست فرار رو به جلو و مهندسی معکوس استدلالهای حقوق بشری به نفع خود، همیشه ادعای رهبری جهان و حمایت از حقوق بشر را داشتهاند؛ به عبارت دیگر، دولتمردان آمریکایی با کارنامهای آکنده از جنایتهای مختلف علیه بشریت و نقض حقوق بشر در داخل و خارج این کشور، همچنان سعی دارند به واسطه برداشتهای مغرضانه و مبهم از الزامات حقوق بشری؛ خود را در جایگاه منتقدان حقوق بشر و دیگران را در جایگاه متهم قرار داده و با همین سنگ محک، کشورهای غیرهمسو با سیاستهای واشنگتن را به منظور تغییر محاسباتشان، تحت فشار قرار دهند.
از سوی دیگر، اسناد و مدارک غیرقابل انکار – از افشاگریهای اسنودن تا اسناد ویکیلیکس و اذعان مقامات غربی – در خصوص حمایت آمریکا از گروههای تروریستی و پدرجد تروریستها در منطقه غرب آسیا، آنقدر پرحجم است که حتی دهان موافقان سبک حقوق بشری واشنگتن را هم بسته است.
تمام متفکرانی که مبانی حقوق بشر را تئوریزه کردهاند، درباره دیدار ترامپ از عربستان و حمایت بیقید و شرط وی از متحجرترین حکومت قرون وسطایی در قرن حاضر، مهر سکوت بر دهان خود زدهاند و با هیچ منطقی نمیتوانند این رسوایی بزرگ را توجیه کنند، چراکه اگر منافع آمریکا اقتضا کند آنها هیچ حقوق بشری را لازم الرعایه نمیدانند و در صورت تلاقی نظام سرمایهداری با حقوق بشر، آنچه یقیناً اولویت دارد منافع نظام سرمایهداری است.
کما اینکه اگر منافع آمریکا اقتضا کند، از یکی از تروریستیترین گروههای دنیا یعنی منافقین هم بیپرده حمایت میکنند، سازمانی که حدود 17 هزار نفر از مردم ایران را به شهادت رساند و پس از ارتکاب جنایاتی که حتی داعش انجام نداده، به غرب پناهنده شد و جالب اینجاست که آشکارا در غرب، به فعالیت خود ادامه میدهند، چراکه اروپا و آمریکا آنها را به عنوان سازمانهای مدنی و حامی حقوق بشر پذیرفتهاند!
از این رو، شاهد بودیم که رئیس جمهور آمریکا برای تأمین منافع کشورش، حاضر میشود با رژیم فاسد و کودککش سعودی رقص شمشیر کند و خون هزاران انسان بیگناه را همچون همیشه، نادیده بگیرد. پس از این دیدارها بود که مقامات کاخ سفید اظهار داشتند ترامپ اجازه نخواهد داد تفاوت دیدگاهها در خصوص حقوق بشر، مانعی بر سر تلاشهای وی برای امضای قراردادهای سودآور با دیکتاتورها و حاکمان مستبد ایجاد کند.
به تعبیر شبکه تلویزیونی «سیانان»، «مشاوران ترامپ مدعی هستند وی در روابط خود با سران کشورهای دیگر، مسئله حقوق بشر را در نظر میگیرد. بااینوجود، آنها اذعان دارند که موضع رئیس جمهور آمریکا در این خصوص، در مورد همه کشورها یکسان نیست و ترامپ در مورد مسئله حقوق بشر برخورد دوگانهای دارد.» افزون بر این، سال گذشته وقتی عربستان از طرف سازمان ملل به کشور ناقض حقوق کودکان متهم شده بود، با لابی آلسعود و نفوذ پشت پرده واشنگتن از این اتهام مبرا شد و رئیس وقت سازمان ملل، علت آن را نیاز این سازمان به دلارهای نفتی عربستان اعلام کرد.
بنابراین، باید گفت که حمایت آمریکا از متحدانش بر اساس منافع اقتصادی- سیاسی و علیرغم رفتارهای ضد حقوق بشری آنها، نشان دهنده استانداردهای دوگانه این کشور در برخورد با موازین بینالمللی و نیز سوء استفاده از نفوذ خود برای تحقق سیاستهایش از طریق آنهاست که نظیر همین حمایتها را در قبال رژیم جعلی صهیونیستی نیز شاهدیم.
بااینحال، پشتیبانی واشنگتن از دوستانش در مسائل ضد حقوق بشری تنها به عربستان و رژیم صهیونیستی محدود نمیشود و علاوه بر آنها، طرح جامعی برای حمایت لجستیکی، اطلاعاتی و نظامی پنتاگون از تروریستهای تکفیری در منطقه تدوین شده است. بر اساس این طرح، گروههایی نظیر داعش و جبههالنصره، موظفاند منافع و سیاستهای آمریکا را به هر طریق ممکن تأمین کنند و دولت عربستان سعودی هم وظیفه حمایت مالی آنان را بر عهده دارد؛ به همین دلیل است که طی 6 سال گذشته، هیچ حملهای از سوی تکفیریها به عربستان یا رژیم صهیونیستی صورت نگرفته است.
هرچند آمریکا با تشکیل ائتلافهای به اصطلاح ضدتروریستی و تبلیغات رسانهای سعی دارد خود را پیشقراول مبارزه با تروریسم و حمایت از حقوق انسانها جلوه دهد اما جنگ روانی و نیرنگهای تبلیغاتی آمریکاییها، دیگر برای مردم جهان رنگی ندارد و دروغ حقوق بشر آمریکایی بیش از هر زمان دیگری هویدا شده است.