به گزارش خبرنگار بینالملل
دفاع پرس، روزی که مسئولان سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی با خیال آسوده و رضایت خاطر از تلویزیونهای خود در دفاتر کارشان در تلآویو، حیفا و قدس اشغالی، صحنه سقوط شهرهای سوریه و محاصره دمشق پایتخت کشور را تماشا میکردند، فکر نمیکردند زمانی فرا برسد که با هراس و خشم از تلاش جهت ممانعت از ایجاد یک کریدور زمینی از تهران تا بیروت سخن بگویند.
تلآویو طی نبرد بزرگ دمشق در تابستان سال 2012 (1391) امید داشت که کار دولت سوریه با تصرف پایتخت این کشور یکسره شود و تروریستهای ارتش آزاد، همانطور که اعلام کرده بودند، پس از یکسره کردن کار بشار اسد از طریق مرزهای مشترک با لبنان، وارد خاک این کشور شوند و با پشتیبانی ائتلاف عبری- غربی- عربی، جنگی همه جانبه را برای نابودی کامل حزبالله در سراسر لبنان آغاز کنند.
اگرچه حزبالله با اعلام اینکه به دنبال گشودن جبهه جدیدی در سوریه نیست، قصد داشت حسن نیت خود را به تمام طرفهای درگیر در سوریه نشان دهد و اعلام کند که مسائل داخلی سوریه به حزبالله مربوط نیست، اما سرانجام تروریستها بزرگترین حماقت ممکن را مرتکب شدند و پس از تخریب مزار حجر بن عدی، صحابی وفادار امیرالمؤمنین(ع) و امام حسن مجتبی(ع)، در منطقه عدرا در شرق استان دمشق، اعلام کردند که همین حرکت غیرانسانی را علیه حرمهای مطهر حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) و دیگر حرمهای شیعی در شهر دمشق و اطراف آن انجام خواهند داد.
پس از این تهدید، حزبالله لبنان برای جلوگیری از وقوع این اقدام و پاکسازی کامل مناطق اطراف حرم حضرت زینب(س)، تعدادی از فرماندهان و نیروهای زبده خود را راهی شهر دمشق و شهرک «سیده زینب(س)» کرد تا از اجرای هر نوع تهدید علیه حرمهای مقدس جلوگیری کند. تنی چند از بهترین فرماندهان مقاومت اسلامی، که سابقه جهاد در زمان اشغال جنوب لبنان و جنگ 33 روزه را داشتند، طی عملیاتهای پاکسازی در این مناطق به شهادت رسیدند.
حضور نیروهای حزبالله، اولین ضربات سخت را به تروریستهای تکفیری وارد کرد و باعث دور کردن تهدید از محور جنوبی پایتخت سوریه شد. پیروزی رزمندگان حزبالله و نیروهای مقاومت عراق، که برای اولین بار در جایی خارج از مرزهای تحت کنترل دولت بغداد با تروریستهای تکفیری میجنگیدند باعث شد خشم تکفیریها از این موضوع، خود را به شکل حملات انتحاری به پایتخت لبنان و حملات توپخانهای و خمپارهای به شهرهای شیعهنشین مرزی در شرق این کشور، بویژه بعلبک و هرمل، علاوه بر اشغال بخشهایی از ارتفاعات مرزی لبنان با سوریه نشان دهد.
پس از چند سلسله حمله تروریستی، سرانجام حزبالله تصمیم گرفت که عملیاتهای خود را به تمام مناطق تحت تصرف تروریستها در نواحی مشرف به خاک لبنان برای پاکسازی کامل مرزهای دو کشور از وجود تکفیریها، که خود را در قالب گروهکهایی تروریستی نظیر «جبهه النصره» و «احرارالشام» نشان میدادند، گسترش دهد. این عملیاتها هماکنون نیز ادامه دارد و طی آنها، شهرهای مهمی نظیر حلب، زبدانی، قصیر، نبل، الزهراء و معلولا علاوه بر بخش عمدهای از ارتفاعات مرزی میان دو کشور از اشغال تروریستها آزاد شدند.
کاملا واضح است که اسرائیل با دیدن این پیروزیها، هراس بسیاری به خود راه دهد. اسرائیل اگرچه پیش از این و طی جنگ بوسنی و هرزگوین، اطلاعاتی مبنی بر حضور نیروهای حزبالله در کنار ارتش بوسنی طی نبرد با صربهای متجاوز در سالهای نخست دهه 70 شمسی بدست آورده بود، اما پس از شهادت «حاج علی فیاض» (علای بوسنیایی)، که از فرماندهان ارشد نیروهای حزبالله در بوسنی بود، سید حسن نصرالله رسما از جنگ نیروهای حزبالله در این بخش از جنوب شرق اروپا سخن گفت.
با ظهور گروهک تروریستی داعش اسرائیل آسودگی بیشتری از بابت حفظ امنیت خود و دور کردن ذهن مردم جهان از حوادث جاری در سرزمینهای اشغالی فلسطین حاصل کرد اما فتوای مرجعیت شیعه در نجف اشرف و تشکیل «بسیج مردمی عراق» (الحشد الشعبی)، ضربه سختی به تلآویو وارد آورد. نیروهای بسیج مردمی، که بر اساس پیروی از مرجعیت در مرحله نخست و سپس اجرای دستور پارلمان عراق عمل میکنند، توانستند نقش مهمی در آزادسازی چندین شهر مهم نظیر رمادی، فلوجه، تکریت، آمرلی، بلد و... ایفا کنند.
تشابه حشدالشعبی با حزبالله لبنان، از چند نظر قابل بررسی است:
اولا غالب اعضای هر دو نیرو را مسلمانان شیعه مذهب تشکیل میدهند اگرچه هر دو دارای سازمانها و یگانهایی مخصوص به مسیحیان و اهل سنت هستند تا آنان نیز در جهاد علیه دشمنان امت اسلامی و ملتهای خود مشارکت کنند.
ثانیا هر دو قائل به پیروی از مرجعیت و ولایت هستند و همواره دستورات ولی فقیه را نصبالعین خود قرار میدهند.
ثالثا هر دو گروه دشمن اصلی خود را نه داعش، بلکه آمریکا و اسرائیل اعلام میکنند و عقیده دارند که قدس شریف باید از چنگال صهیونیسم آزاد شود.
با تشکیل چنین قدرتی در عراق، اسرائیل به حدی نگران است که حتی نمیتواند از طریق قدرت دادن به کردها، به اهداف خود در مشغول کردن حشدالشعبی دست یابد. اتصال حشدالشعبی به مرزهای سوریه و مشارکت رزمندگان آن در نبرد با تروریستهای تکفیری در خاک این کشور، سرانجام باعث شد پس از چند موضعگیری از سوی مقامات سیاسی و نظامی کشورهای عربی بویژه ژنرال «محمود فریحات» رئیس ستاد مشترک ارتش اردن، «نَفتالی بِنِت» وزیر آموزش رژیم صهیونیستی نیز طی روزها اخیر پیرامون این موضوع، به شدت واکنش نشان دهد.
بنت به صراحت اعلام کرده است: «اسرائیل ایجاد یک گذرگاه زمینی از ایران تا مرزهای شمالی خود را تحمل نخواهد کرد و با آن به مقابله برخواهد خواست.»
استراتژی دولت جعلی صهیونیست، اگرچه مبتنی بر عدم برخورد مستقیم با ایران است، اما از توان خود در زمینه لابیگری و حمایت از گروههای تکفیری علیه محور مقاومت استفاده میکند. تاکتیک دوم اسرائیل با اتصال زمینی محور مقاومت نیز استفاده از حملات پراکنده هوایی علیه مواضع یا اهداف مربوط به حزب الله در خاک سوریه یا مرزهای مشترک دو کشور است اگرچه وجود اسرائیل با جنگ و تجاوز گره خورده است و مشخص نیست چه زمانی این رژیم دست به حملاتی گسترده علیه محور مقاومت خواهد زد.
گزارش از محمد جواد مهدی زاده انتهای پیام/ 421