به گزارش دفاع پرس از خراسان رضوی، کتاب «علقمه»، زندگینامه و خاطرات روحانی شهید «ابوالفضل رفیعی» را روایت میکند.
این شهید والامقام در زمان جنگ تحمیلی، جانشین فرماندهی لشکر 5 نصر و تیپ امام صادق (ع) را برعهده داشت.
وی در سال 1334 در روستای «سیج»، از توابع شهرستان «کلات» به دنیا آمد.
تیرماه سال جاری مشخص شد که شهید گمنامی که در سال 1390 همزمان با ایام شهادت حضرت زهرا (س) در دانشگاه فردوسی مشهد به خاک سپرده شده است، سردار شهید «ابوالفضل رفیعی» است که در دوازدهم اسفندماه 1362 در عملیات خیبر مفقودالاثر شده بود.
کتاب «علقمه» در شش فصل نگارش شده است که این فصلها با نامهای «اسمش را بگذار ابوالفضل»، «آغاز فصل سرخ»، «آغاز عشق بعد از پیروزی انقلاب اسلامی»، «نبرد»، «کنار علقمه» و «گفتند و میگفت» مشخص شده است.
بخشی از کتاب
نیمه شبی از خواب برخاستم که دوگانهای به درگاه یگانه به جای آورم. صبح، هنگام صبحانه خوردن، شهید رفیعی به من گفتند: «اگر میخواهی با ما باشی، از خدا شهادت نخواسته باش، زیرا ما حالا حالاها کار داریم و تا جولان میخواهیم برویم. ما را که میبینی، کافی است که یک چشمک به خدا بزنیم».
...در بین راه، برای ما یکسره از حضرت ابوالفضل (ع) میگفت. آرزویش این بود که کنار نهر علقمه شهید شود. بارها به من میگفت که من دیگر توی این عملیات شهید میشوم. خیلی هم به این اعتقاد داشت، ولی ما زیاد جدی نمیگرفتیم.
...بین من و او فاصله افتاد. دوباره خودم را به او رساندم و گفتم: «یعنی ممکن است اسیر شویم؟»
...عراقیها سوار پیامپی جلو میآمدند. رفیعی چشمانش بسته و لبخندی روی لبش بود. کنارش دراز کشیدم و صورت به صورتش چسباندم. با او حرف میزدم.
عراقیها از پیامپی پیاده شدند. من اسیر شدم اما او چشمک را زده بود.
نشر ستارهها (وابسته به کنگرة بزرگداشت سرداران شهید و 23 هزار شهید استان خراسان) نوبت سوم چاپ کتاب «علقمه» را در 1100 نسخه و در 156 (مصور رنگی) و با قطع رقعی انجام داده است.
انتهای پیام/