مروری بر ریشه‌های اتهام مداخله سیاسی به سپاه؛

سپاه و انقلاب دو همزاد تفکیک‌ناپذیرند

مقابله با تجزیه‌طلبان داخلی و بر هم زنندگان امنیت، دفاع فرهنگی و سیاسی و بالاخره حضور همه جانبه در دفاع مقدس، سپاه را حافظ انقلاب و دستاوردهای آن در داخل و خارج از مرزهای کشور معرفی کرد.
کد خبر: ۲۴۸۰۶
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۸:۰۳ - 09August 2014

سپاه و انقلاب دو همزاد تفکیک‌ناپذیرند

خبرگزاری دفاع مقدس، موضوع مداخله نظامیان در سیاست موضوع تازهای نیست و ریشه در تاریخ کشورها دارد. نظامیان به واسطه اشراف امنیتی و توان نظامی به کانونهای قدرت نزدیک می شوند و گاهی به بهانه حفظ امنیت و ثبات کشور دست به کودتا می زنند.

مداخله نظامیان در سیاست در قاره آسیا و امریکای جنوبی، به دلیل ساختار حکومت و نوع فرهنگ آنان، بیشتر به چشم می خورد. در عصر حاضر نظامیان در کشورهای بولیوی، شیلی، ایران(زمان پهلوی)، مصر(بعد از زمان عبدالناصر)، ترکیه(زمان آتاتورک)، دولتهای نظامی پاکستان و... در عرصه سیاست وارد شدند و به دلیل داشتن قدرت عمدتاً سیاسیون کشورها را تحت تأثیر خود قرار دادند و عملاً اداره سیاست این کشورها را بر عهده گرفتند.

شاخصه عمده ورود نظامیان به سیاست دیکتاتوری و خودکامگی در کشور است. دیکتاتوری های رضاخانی در ایران و دیکتاتوری ژنرال ضیاء الحق در پاکستان نمونههای بازر حکومتهای نظامی در خاورمیانه هستند.

اما پدیده انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 گفتمان جدیدی را در اسلام سیاسی ایجاد کرد. گفتمانی که بر اصول و ارزشهای اسلامی و دینی استوار بود و حضرت امام خمینی(ره) به عنوان معمار کبیر انقلاب اسلامی این گفتمان را در نهادهای حکومتی کشور نیز جاری و ساری نمود.

درهمین اوضاع و احوال نهادهایی از درون انقلاب جوشیدند که شناسنامه انقلاب اسلامی نام گرفتند، نهادهایی مانند جهاد سازندگی، بسیج مستضعفین و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که هم زمان با پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران از دل انقلاب بیرون آمدند تا بازوان پرتوان نظام در آغاز حرکت انقلاب باشند.

سپاه یکی از نهادهای انقلابی بود که همزمان با پیروزی انقلاب و بروز تهدایدات داخلی و خارجی علیه نظام و انقلاب اسلامی پدیدار شد تا بتواند با توجه به ماهیت انقلاب اسلامی از تهدیدات متوجه آن محافظت نماید. در واقع نوع وظایف و مأموریتهای سپاه پاسداران بر اساس نوع تهدیدات نرمافزاری و سخت افزاری علیه انقلاب اسلامی تعیین می شد.

مقابله با تجزیهطلبان داخلی و بر هم زنندگان امنیت، دفاع فرهنگی و سیاسی و بالاخره حضور همه جانبه در دفاع مقدس و جنگ تحمیلی هشت ساله، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را حافظ انقلاب و دستاوردهای آن در داخل و خارج از مرزهای کشور معرفی کرد و توانست این نهاد مردمی و مقدس را در کشور جا بیاندازد.

پس از دوران جنگ تحمیلی نیز وظایف محول شده همچنان بر دوش سپاه پاسداران باقی ماند تا با تهدیدات سیاسی، فرهنگی، نظامی، اطلاعاتی، امنیتی و اقتصادی علیه انقلاب اسلامی مقابله نماید. این همان نکته کلیدی بود که دشمنان انقلاب اسلامی ایران به دلیل ناتوانی در برابر آن شروع به راهاندازی جنگ روانی علیه این نهاد انقلابی کردند تا سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی را مداخلهگر در امور نظام اسلامی معرفی نمایند. در واقع دشمنان انقلاب اسلامی می دانند که مرکز ثقل محافظت از انقلاب سپاه است و بنابراین آن را هدف گرفتهاند.

بیشک نظامهای ارزشی و دینی در حوزه سیاست با نظامهای لایئک و سکولار متفاوتاند. هر کدام از این نظامها سیاست را از نگاه خود تعریف می کنند. ترکیه سکولار، سیاست را منهای دین تعریف می کند و نظامیان این کشور نیز سکولار هستند. پاکستان در دو راهی سکولار و دینی شدن سرگردان است و نظامیان این کشور پس از حکومت ضیاء الحق گرایشات مذهبی دارند، اما سکولارها(مانند ژنرال پرویز مشرف) نیز درعرصه قدرت حضور داشتهاند و کشمکش در این کشور ادامه دارد.

جمهوری اسلامی ایران، که از همان ابتدا نگاه دینی و ارزشی بر حوزه سیاست داشته است، در بطن خود نهادهایی مانند سپاه را  ایجاد کرده که حافظ انقلاب و دستاوردهای آن باشند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی سپاه را مجموعهای از تجربهها، آگاهی ها و دانشها توصیف می کنند و بر این باور هستند که سپاه و انقلاب دو همزاد تفکیکناپذیرند و پایداری انقلاب مستلزم پویایی سپاه است. اما یک نکته ظریف وجود دارد که دشمن بر اساس آن جنگ روانی راه می اندازد که سپاه در امور مداخله میکند!

در مقایسهای بین نظام جمهوری اسلامی ایران با نظامهایی مانند پاکستان، ترکیه و مصر(که نظامیان در امور سیاسی مداخله کردهاند) متوجه می شویم که این کشورها با کودتا و تغییر عجین بودهاند درحالی که نظام جمهوری اسلامی ایران با تاریخ 36 ساله خود نه با کودتایی مواجه بوده نه با مداخله و تهدیدی و در قوای حکومتی(مجریه، مقننه و قضائیه) به صورت قانونی و با  ادوار مشخص انتقال قدرت صورت گرفته است.

نکته بعدی حفاظت مؤثر سپاه از انقلاب و مقابله با توطئههای دشمنان قسم خورده ایران اسلامی است. خیلی از معاندین از آن سوی مرزها به دنبال تجزیه و نابودی ایران اسلامی اند و سپاه با توجه به مأموریت خطیر خود بارها جلوی این توطئهها را گرفته و اجازه نداده است که استقلال و عزت کشور و ارزشهای بنیادین انقلاب به خطر بیافتد.

از طرف دیگر جایگاه سپاه و نیروهای مسلح مشخص است و آنان در ساختار قانون اساسی وظایف مشخصی دارند و زیر نظر فرماندهی معظم کل قوا انجام وظیفه می کنند. ایجاد شبهه مداخله در سیاست استفاده از امکانات نظامی و امنیتی برای طرح کودتاست که این موضوع در مورد سپاه کاملاً مطرود و محال است. قوه مجریه کشور در طول 36 سال گذشته وظایف خود را طبق قانون اساسی و بدون مداخله هیچ نهاد یا گروهی انجام داده است.

سپاه عصای دست انقلاب است و حضور آن در عرصه سازندگی، فرهنگی و سیاسی با اراده و کمک طلبیدن دولت از این نهاد صورت گرفته که این موضوع نیز در اصل 150 و 147 قانون اساسی پیشبینی شده است.
 
در شرایط تحریم و فشارهای ناعادلانه بینالمللی نیز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بدون هیچ چشم داشتی به کم دولت آمد تا عمران و آبادانی کشور دچار وقفه و توقف نشود. در بسیاری از معضلات امنیتی و دفاعی کشور و فتنه تجزیهطلبان در مناطق مرزی نیز سپاه پاسدارن با تقدیم جوانان غیور این سرزمین مقابل فرقهها ایستاده و آنها را ریشهکن کرده است.

جنگ سایبری و اطلاعاتی امریکا و دشمنان انقلاب نیز با حضور قدرتمندانه سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی عقیم مانده و مجموعه این عوامل نشان می دهد که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک نگهبان است نه یک مداخلهگر، نگهبانی که وظایف آن در قانون  اساسی مشخص و معین شده است و شجاع و شفیق از کشور و نظام در برابر گرگهای متجاز محافظت می کند.
انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها