به گزارش خبرنگار بینالملل
دفاع پرس، هماکنون وضع برای تروریستهای تکفیری مورد حمایت ائتلاف عبری- عربی- غربی در غرب آسیا بسیار سخت شده است. ارتش سوریه توانسته است از زمان آغاز جنگ در این کشور در سال 2011، بسیاری از مناطق از دست رفته را از کنترل تروریستها خارج کند.
همزمان ارتش و نیروهای مردمی عراق از تمام گروههای مذهبی نیز پس از فتوای مرجع عالیقدر حضرت آیتالله سیستانی و اعلام تشکیل بسیج مردمی، بسیاری از نواحی خاک عراق را از لوث تروریستهای داعش پاک کنند. مهمترین بخش این حرکت گسترده را باید آزادسازی شهر راهبردی موصل، مرکز استان مرزی نینوا در شمالغرب عراق، عنوان کرد.
سومین بخش از این مبارزه سخت را حزبالله لبنان برعهده دارد که همزمان هم در نواحی شمالشرق این کشور و هم در خاک سوریه و با درخواست دولت و ارتش این کشور، در حال نبرد با تروریستهای تکفیری برای دور کردن تهدید از حرمهای مقدس و شهرهای شیعهنشین علاوه بر خنثیسازی طرحهای تروریستهای وهابی قبل از اجرای نقشه علیه غیرنظامیان در سوریه و لبنان است.
با وجود این موفقیتهای گسترده، واکنشهای بینالمللی نسبت به این پیشرویها بسیار قابلتوجه و در عین حال، تأملبرانگیز است.
درحالیکه نیروهای مردمی و دولتی سه کشور عراق، سوریه و لبنان درگیر نبرد با تروریستها تکفیری در داخل خاک یا نواحی مرزی خود هستند، دولتهای مرتجع عربی واقع در غرب آسیا بویژه رژیم سعودی و پادشاهی اردن با اتخاذ سکوت در برابر اقدامات داعش علیه مردم غیرنظامی در سه کشور ذکر شده، از نگرانی خود در مورد «ایجاد یک کمربند زمینی از تهران تا بیروت» سخن به میان آوردند.
برای دولتهای عربی مزدور آمریکا اهمیت ندارد که نیروهای داعش چند بار دست به جنایاتی مانند «کشتار مرکز اسپایکِر» (قتل عام دانشجویان شیعه عراقی در پایگاهی هوایی اسپایکر در حومه تکریت) دست بزنند.
اخیرا اسنادی افشا شده که نشان میدهد دولتهایی نظیر قطر، که اکنون از سوی 4 کشور عربی مورد تحریم گسترده قرار گرفته است، کمکهای مالی گستردهای به تروریستهای داعش در عراق و سوریه انجام دادهاند. این کمک غیر از کمکی است که به گروههای تروریست بهاصطلاح «میانهرو» (مانند احرارالشام، ارتش آزاد و...) در سوریه ارائه میشود.
در چنین زمانی که متحدان جمهوریاسلامی درگیر نبردهای سختی هستند و پایتخت 2 کشور عراق و سوریه در ماههای نخست فعالیت تکفیریها در این کشورها در معرض سقوط قرار گرفت، نیاز بود که ایران برای حفظ امنیت منطقه و جلوگیری از ورود تروریستها به مرزهای خود، با درخواست دولتهای قانونی عراق و سوریه اقدام به مشاوره نظامی از نیروهای دولتی و مردمی در این 2 کشور، بویژه عراق که دارای مرزهای مشترک با ایران است و هر نوع حضور تروریستها در نواحی مرکزی یا شرق آن تهدیدی مستقیم و بالقوه علیه امنیت جمهوریاسلامی به حساب میرود، کند.
دولتهای عربی از این موضوع غافل شدهاند که اگر مستشاران ایرانی و رزمندگان لبنانی در نبرد با تروریستها در عراق و سوریه مشارکت نمیکردند، تمام کشورهای واقع در غرب آسیا (بدون درنظرگرفتن جهتگیریهای سیاسی مقاماتشان) طعمه زبانههای این آتش میشدند.
با این حال و با وجود افزایش امنیت منطقه در پی شکستهای سنگین داعش و دیگر گروههای تروریستی در عراق و سوریه، دشمن و مزدوران عربی آن در پایتختهایی نظیر ریاض، ابوظبی و دوحه به فعالیت علیه آنچه «تهدید ایران علیه ثبات کشورهای عربی» عنوان میکنند، ادامه خواهند داد. مهمترین گزینهای که در پیش روی آنها قرار دارد، فتنه مذهبی است.
دشمن تا امروز کارآیی گزینه فتنه مذهبی را در کشورهایی همچون پاکستان، افغانستان، عراق، نیجریه و... مورد آزمایش قرار داده است. به همین خاطر تمام تلاش خود را به کار خواهد گرفت تا بار دیگر از این گزینه مهم و سخت برای از میان بردن ثمرات مقاومت گسترده مردم آزادیخواه در منطقه استفاده کند. عملیاتی شدن این گزینه، بیشترین آسودگی را برای دشمنان محور مقاومت بویژه رژیم صهیونیستی ایجاد خواهد کرد.
دولت جعلی اسرائیل اثرات وحدت نیروهای مبارز شیعه لبنانی و سنی فلسطینی را پس از آزادسازی جنوب لبنان و طی جنگهای 33، 22، 8 و 51 روزه با نیروهای مقاومت اسلامی لبنان و مقاومت فلسطین به خوبی مورد ارزیابی قرار داد.
به همین خاطر، این رژیم خود را متعهد به حمایت از تروریستهای تکفیری فعال در سوریه، خصوصا نواحی جنوبغربی این کشور و مناطق همجوار با جولان اشغالی، میداند تا از حضور نظامی ایران، سوریه، حزبالله لبنان و جنبشهای مقاومت از دیگر کشورها (مخصوصا نیروهای مقاومت عراق و لشکر فاطمیون افغانستان) در امتداد مرزهای شمالی خود جلوگیری کند.
از سوی دیگر، عدم وحدت میان جریانات سیاسی در کشورهای اسلامی خصوصا در منطقه غرب آسیا، این فرصت را به اسرائیل میدهد تا با تغذیه اطلاعاتی- رسانهای- سیاسی عوامل وابسته به خود در این کشورها، آتش فتنه و درگیری مذهبی را در داخل این کشورها شعلهور و در نتیجه ذهن مردم جهان را از جنایات خود علیه ملت فلسطین دور کند.
با در نظر گرفتن تمام این شرایط، باید گفت که در حال حاضر مهمترین چیزی که جهان اسلام و کشورهای مقاوم و مورد تهدید استکبار در غرب آسیا به آن نیاز دارند، وحدتی فراگیر در برابر هر نوع فتنهانگیزی مذهبی بر اساس اختلاف افکنی میان شیعیان و اهلسنت در مرحله نخست و مسلمانان و دیگر ادیان در مرحله بعدی است.
خنثیسازی طرحهای حیلهگرانه مراکز پژوهشی و تحقیقاتی دشمن در آسیا، اروپا و آمریکا، باعث خواهد شد که راه برای ادامه پیشرویها و تحت فشار گذاشتن دشمن صهیونیست و تکفیری هموارتر شود.
انتهای پیام/ 421