برخی از اهالی ادب و هنر از انتشار این نماهنگ استقبال کردند. رضا اسماعیلی در یادداشتی درباره این نماهنگ نوشته است: با شنیدن ترانه حماسی «باغ سحر خیزان» که تلفیقی هنرمندانه از شعر و آواز و موسیقی فاخر است، روحم به پرواز درآمد و حال بسیار خوشی پیدا کردم.
سروده انصارینژاد در این اثر که به شهید آوینی تقدیم شده، به این شرح است:
کدامین صبح ،گلچین رد شد از باغ سحرخیزان
که بعد از آن فرو مردند پی درپی شباویزان
در آن صبح شهادت سبز پوشانی از آن بالا
تمام وسعت چزابه را کردند گلریزان
شبی تفسیر آیات شکفتن را به زیبایی
روایت کرد چشمت با اشاراتی بر المیزان
روایت میکنی ازکوه و مجنونهای گم نامش
دلم را می بری تاارتفاعات قلاویزان
در اوصافت فرو دست و حقیرند استعاراتم
دلم سیراست از تمثیل ققنوسان و شبدیزان
و ماییم و فریب دامگاه رنگ رنگ اینجا
هیاهوی فرنگ است و هجوم خیل چنگیزان
پس از تو زندگیمان خالی از فصل شقایقهاست
که راهی نیست ما را بی تو در باغ سحر خیزان
اسیر جذبه خنیاگران غرب این ماییم
شبیه عنکبوتانی به تار خویش آویزان
میان لحظههایم دیگر از «فتحی»، «روایت» نیست
که مضمونهای سرخم را درو کردند پاییزان