یادداشت/ احمد کاظمزاده
اعتراضات پشت دروازههای عربستان
اگر موج جدید خیزشهای مردمی موسوم به بهار عربی آغاز و به عربستان کشیده شود این کشور دیگر همچون گذشته نمیتواند خود را از آن خارج کند.
به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، احمد کاظمزاده در یادداشتی نوشت:
اقداماتی که عربستان بعد از به قدرت رسیدن محمد بن سلمان در عرصه سیاست داخلی و خارجی این کشور بهعمل آورده، نگرانیها را در محافل عربی و حتی صهیونیستی که این روزها باب دوستی بین آنها گشوده شده است را درباره عواقب این اقدامات ایجاد کرده و کار به جایی رسیده است که در این محافل به روشنی درباره احتمال تکرار موج جدید خیزش مردمی موسوم به بهار عربی در عربستان هشدار داده میشود.
به نوشته روزنامه رأی الیوم، عربستان و متحدانش به سرعت به سمت هرج و مرج خلاق و بهار عربی میروند و با پیگیری سیاستهای این کشور این نکته روشن میشود که عربستان از تجارب سایر کشورها که از لحاظ زمانی و مکانی به آن نزدیک هستند و جوهره تصمیمگیریها و اقدامات سیاسیشان در تکرار اشتباهات، مشابه بود استفاده نکرده است؛ اشتباهاتی مانند استفاده از زبان زور و دخالت نظامی و سیاسی و نقض حاکمیت سایر کشورها و تکیه بر توهمات و دوری از واقعیت. حدود سه هفته پیش نیز مرکز مطالعات راهبردی «بیگن - سادات» رژیم صهیونیستی در جدیدترین پژوهش خود با طرح این سؤال که «آیا بهار عربی جدیدی در دروازههای خلیج فارس قرار دارد؟» نتیجهگیری میکند که نظام کنونی عربستان سعودی به شکل ویژه به علت اثرات ناشی از وخامت اوضاع اقتصادی، با خطر سرنگونی مواجه است.
بر اساس این تحقیقات، اقتصاد عربستان سعودی در سالهای اخیر به شکل بیسابقهای بحرانی شده است و علل آن کاهش بهای نفت در بازارهای جهانی، کمکهای مالی گسترده به نظام عبدالفتاح السیسی (رئیسجمهور مصر) که از سال 2013 حکومت را در مصر به دست گرفته و هزینه گسترده و هنگفت جنگ یمن به اضافه تمایل اعضای خانواده حاکم برای اندوختن ثروت شخصی است. در ادامه این گزارش تصریح شده که مقامات عربستان سعودی اقداماتی انجام دادهاند که میتواند مردم این کشور را بر ضد نظام حاکم بشوراند و ممکن است خشم مردم و برگزاری تظاهرات گسترده را به دنبال داشته باشد، همانند آنچه در اواخر سال 2010 و اوایل سال 2011 در تونس، مصر، یمن، لیبی و سوریه رخ داد.
انتشار هر یک از این گزارشها میتواند از ابعاد مختلف بررسی و تحلیل شود و امکان دارد انگیزههای متفاوتی نیز در ورای انتشار این گزارشها باشد، اما نکته قابل توجهی که در این زمینه وجود دارد، اینکه عربستان در سال 2011 نیز با خیزشهای مردمی روبهرو شد و دامنه خیزشها بلافاصله به این کشور نیز کشیده و افزون بر این فرار بن علی به عربستان و اقامت وی و خانوادهاش در این کشور و همچنین حمایت عربستان از رژیم مبارک تا آخرین دقایق سرنگونی وی موجب شد تنفر از عربستان در میان انقلابیون منطقه افزایش یابد.
با این حال ملک عبدالله پادشاه وقت عربستان با اتخاذ تدابیری در عرصههای مختلف اقتصادی و اجتماعی توانست عربستان را از موج خیزشها نجات دهد یا حداقل آن را به تعویق بیندازد، اما آنچه امروز عربستان را در برابر موج جدید تهدید میکند این است که محمد بن سلمان به صورت غیرمتعارف به قدرت رسیده و قدرت را در انحصار خود قبضه و رقبای خود را منزوی و خانهنشین کرده است، از دیگر سو جنگی بیپایان را بر یمن تحمیل کرده که علاوه بر شکستهای نظامی حیثیت عربستان را در جهان بهخصوص جهان اسلام بر باد داده است.
در این میان ته کشیدن ذخایر مالی عربستان و به حراج گذاشتن چاههای نفتی در پوشش قطع وابستگی به درآمدهای نفتی زمینهساز مشکلات اقتصادی شده و در عین حال آینده نامعلومی را پیشروی اقتصاد این کشور گشوده است. در چنین وضعیتی نگرانیها در اینباره افزایش یافته است و اگر موج جدید خیزشهای مردمی موسوم به بهار عربی آغاز و به عربستان کشیده شود این کشور دیگر همچون گذشته نمیتواند خود را از آن خارج کند.