به گزارش گروه سایر رسانههای
دفاع پرس، برای عزت، بزرگی و مردانگی خيلی نبايد دنبال سنو سال گشت. گاهی مردانی با سنو سالی پايين حماسههايی بزرگ میآفرينند و گاهی پيرانی سنو سالدار چنان اسير دنيا میشوند كه مرگ را فراموش میكنند. سن قطعاً عددی بيشتر در شناسنامه نيست و انسان را انديشههای والا، تجربيات گرانبها و دلی بزرگ میسازد.
در زمانهاي كه انگ بيقيدي به نسل امروز زده ميشود دهه هفتاديها حسابي گل ميكارند و عالمي را در حيرت فروميبرند.
از زمان شروع جنگ و ناآرامي در سوريه هر كدام از دهه هفتاديها به نوعي و در مقطعي خاص، رسانهها و فضاي مجازي را در قرق خودشان گرفتند. هر چند در ماهي كه گذشت، نامي پرطنين از جوانان نسل بعد از انقلاب چون گوهري درخشان از دل زمين سر برآورد تا ندايي به وسعت آسمان را به گوش حقطلبان برساند.
اين بار قرعه به نام محسن حججي افتاد. عكس جوان مظلوم نجفآبادي هنگام اسارت با آن چهره دوستداشتني و آرامشي خاص در سيمايش كه حتماً از وجود پاك و بيآلايشش سرچشمه ميگرفته، موجي عظيم در سرتاسر كشور به راه انداخت. شهيد حججي هنگام شهادت مظلومانهاش 25 سال بيشتر نداشت؛ به عبارتي شهيد متولد سال 1371 بود و شايد اگر تصميمي غير از شهادت در نظر ميگرفت، سالها زندگي ميكرد. اينجا دوباره همان مسئله معروف كيفيت يا كميت عمر مطرح ميشود. محسن كميت را فداي كيفيت كرد و در اين 25 سال طوري زيست كه انگار سالها زندگي كرده است. شهيد محسن حججي با جسارت و شجاعتش تمام مرزها و تعريفها را جابهجا كرد. او حالا به افتخار يك نسل تبديل شده و مايه مباهات يك ملت.
اما در اين ميانه شهيد حججي تنها نيست. شهداي دهه هفتادي ديگري هستند كه پيش از محسن، جان در راه معشوق دادهاند. شهيد «حسين معزغلامي»، اولين شهيد مدافع حرم سال 96 لقب گرفت. هنگام شهادت تنها 23 سال سن داشت و از استان همدان به نبرد با تروريستهاي تكفيري رفته بود و در تاريخ 4 فروردين ماه سالجاري در منطقه «حما»ي سوريه توسط دشمن متخاصم به فيض شهادت نائل شد.
حسين تنها پسر خانواده بود و هنگام خواندن وصيتنامهاش به خوبي متوجه درك و شعور بالاي اين جوان ميشويم. شهيد معزغلامي در وصيتنامهاي كه خواسته بعد از رفتنش از اين دنيا باز شود، خطاب به پدر و مادرش چنين مينويسد: «بعد از مرگم به پدرم توصيه ميكنم مانند اربابم حسين(ع) صبر كند و بيتابي نكند و خوشحال باشد كه در راه خدا جان دادم و همينطور مادرم به مدد اسوه صبر و استقامت در كربلا حضرت زينب (س) صبور باشد چون با گريههايش مرا شرمنده ميكند. هر وقت سر قبرم آمديد سعي كنيد روضه حضرت علياكبر (ع) يا حضرت زهرا (س) بخوانيد و مرا به فيض بالاي گريه برسانيد. هر وقت قصد داشتيد خيري به بنده حقير برسانيد آن را به هيئتهاي مذهبي به عنوان كمك بدهيد».
شهيد محمدامين كريميان همانند حسين متولد 1373 بود و سال گذشته در 22 سالگي در منطقه حلب سوريه براي دفاع از حرم حضرت زينب (س) و تبليغ دين مبين اسلام به درجه رفيع شهادت نائل آمد. شهيد كريميان در حال گذراندن دروس حوزوي بود و به قول پدر شهيد، پسرش با حسين گفتن رشد و نمو پيدا كرد و به جايي رسيد، در حالي كه پيشانيبند يا ابوالفضل (ع) بر سر داشته و فرياد انا شيعه علي ابن ابيطالب (ع) سر داده بود امام حسين (ع) او را به مهماني خود دعوت كرد.
شهيد عباس دانشگر نيز سال گذشته و در 23 سالگي رخت زيباي شهادت بر تن كرد و آسماني شد. شهيد دانشگر در ارديبهشت 1372 به دنيا آمد و تنها 40 روز قبل از اعزام به سوريه نامزد كرده بود. برادر شهيد معتقد است مطالعه زياد از عباس يك انسان بزرگ ساخت: «عباس از 19 سالگي به مطالعه كتابهاي ديني رو آورده بود. طوري كه هميشه جوابگوي سؤالات ديگران در اين زمينه ميشد. در خانوادهمان من معمولاً به سؤالات ديني جواب ميدادم اما يك جايي ديگر من در مقابل دانايي او كم ميآوردم..».
علم در كنار عمل از شهداي مدافع حرم انسانهايي شاخص ساخته است. شهيد سيدمصطفي موسوي نيز كه 18 آبان 1374 به دنيا آمد و در 21 آبان 1394 و تنها 3 روز پس از قدم گذاشتن به سن 20 سالگي، در سوريه، جام شهادت را نوشيد، از اين قاعده مستثني نيست. مادر شهيد درباره بصيرت و علاقهاش به مطالعه ميگويد: «علاقه زيادي به خواندن كتاب داشت. كتابهاي دكتر شريعتي، شهيد چمران، شهيد آويني، رحيمپور ازغدي و تفاسير قرآن را مطالعه ميكرد. به شهيد آويني نيز علاقه زيادي داشت و جملههاي شهيد آويني و شهيد چمران را در اتاقش نصب كرده است».
شهيدان احمد مكيان، محمدرضا دهقان و شهيد محمدحسين ميردوستي از ديگر شهداي دهه هفتادي مدافع حرم با ويژگيهاي محسن، عباس، مصطفي و محمدامين هستند. اين جوانان ادامهدهنده راه جواناني هستند كه 30 سال پيش با حضور در جبههها از كشورشان مقابل دشمنان دفاع كردند. جوانهاي اين مرز و بوم نشان دادهاند به وقت نياز، در كمال فرصتشناسي بهترين تصميم را ميگيرند.
منبع: روزنامه جوان