به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، در میزگرد «ادبیات دفاع مقدس» که در خبرگزاری دفاع مقدس برگزار شد، به بررسی ریشههای آن و تاریخ ادبیات داستانی پرداختیم، که قسمت اول آن را در اینجا می توانید بخوانید.
دفاع پرس: با توجه به کتابهایی که در حوزه دفاع مقدس نوشته و منتشر شده است، آیا نمیشود چارچوبهای ادبیات دفاع مقدس را تبیین کرد؟
رسولی: دلیل آن البته روشن است. بیایید کمی واقعی فکر کنیم؛ ما در کشوری زندگی میکنیم که عرصه جولان دندانپزشکان تجربی است. یعنی کسانی که دانشکده پزشکی را ندیدند ولی ریشه و پوسته و ... را تجربی یاد گرفتهاند، ولی به طور عمیق بر موضوع احاطه ندارند.
البته اگر از حق نگذریم در حوزه ادبیات دفاع مقدس افرادی مثل کمرهای و سرهنگی بسیار حرفهای با موضوع مواجه شدهاند. راز ماندگاری ادبیات دفاع مقدس این است که این بزرگان هیجانی با موضوع برخورد نکردند. پایه ادبیات دفاع مقدس خود ادبیات است و من اگر بخواهم در این حوزه کار کنم اول باید ادبیات را به صورت علمی یاد بگیرم؛ بعد بیایم محتوایی مثل دفاع مقدس را به کار بگیرم، متاسفانه امروز این اتفاق نمیافتد و کسی هم به آن اعتراض نمیکند.
دفاع پرس: پس با این تفاسیر ما میتوانیم ادعا کنیم صاحب ادبیات دفاع مقدس هستیم اما به عنوان یک گونه تبیین و شناسانده نشده است؟
بهمننیا: قطعا میتوان چنین ادعایی کرد. آثاری هستند که میشود آنها را در گونه ادبیات دفاع مقدس جای داد. اما حرف من این است که باید مدون بشود که بتوان به آن رجوع کرد. آقای کمرهای و سرهنگی را به عنوان مرجع قبول داریم، اما آیا میشود در هر موضوعی که پیش بیاید سراغ این دوستان برویم. ما هر وقت به مشکل برخورد کردیم سراغ آقای کمرهای رفتیم ولی اگر مدون باشد دیگر لازم نیست همه فقط بروند سراغ این دوستان. شاخصهها باید مدون بشود.
دفاع پرس: راهکار تدوین این تبیین کردن چیست و چگونه باید مدون شود؟
بهمننیا: مشکلی که در ادبیات دفاع مقدس وجود دارد این است که متولی زیاد دارد. نمیشود به یک مرجع رسید. مثلا بنیاد حفظ آثار مدعی است. همچنین بنیاد های استانها مدعی هستند، در کنار این ستاد کل نیروهای مسلح به نحو دیگری مدعی است. ارتش هم همینطور. این دستگاهها به یک توافق جامع نمیرسند که شاخصههای ادبیات دفاع مقدس دقیقا مشخص باشد. ما باید به یک وحدت در این زمینه برسیم تا بتوانیم مشکل ادبیات دفاع مقدس را حل کنیم.
دفاع پرس: نسبت ادبیات دفاع مقدس به سایر ژانرهای ادبی چگونه است آیا توانسته مخاطب را به خود جذب کند؟
رسولی: بله توانسته مخاطب عام را جذب کند و بعضی از این خوانندگان حتی به عنوان نویسنده جذب ادبیات دفاع مقدس شدهاند و وارد میدان شدند و آثاری هم در این زمینه خلق کردند. در کنار حذب مخاطب عام، مخاطبان خاص و نخبگان را نیز جذب این کتابها شدهاند، کتاب «دا»، «ملا صالح»، «آن بیست و سه نفر» از این دست آثار هستند که درباره آنها بحث شده و مطالبی هم منتشر شده است.
دفاع پرس: آقای بهمننیا بازخورد کتاب های دفاع مقدسی در بین مخاطبان چگونه بوده است؟
بهمننیا: من باید مساله بزرگتری را مطرح کنم؛ اولا که دفاع مقدس چون مردمی بوده قطعا ادبیات آن هم طرفداران زیادی دارد. عموم مردم در اقوام و اطرافیان خود شهید، رزمنده و جانباز دارند. این مردم در دوران جنگ تحمیلی و بعد از آن درگیر تبعات آن بودند بنابراین ادبیات آن نیز برایشان جذاب است. همه دنبال خودشان در این نوع ادبیات میگردند پس جای کار فراوان دارد.
منتها درباره کتابهای خودمان باید بگویم که توانستیم حرفمان را به مخاطب برسانیم. کتابهایی که آقای رسولی نام بردند به جز «ملا صالح» مربوط به یک ناشر است؛ ناشری که از نظر ما یک بنگاه تبلیغاتی تجاری است. وقتی یک ناشر دولتی تبدیل شود به بنگاه تجاری، ناشر خصوصی خیلی فرصت عرض اندام پیدا نمیکند. مواردی هم که فرصتی دست داده و فروش کرده آثار خوبی نبوده است.
نمیتوان اسم برد ولی آثاری هستند که با شمارگان بالا منتشر شدهاند ولی نمیتوان آنها را در حوزه ادبیات دفاع مقدس گنجاند. این کتابها ادبیات ندارند. در مقابل کتابهای خوبی هم بودند که به خاطر نداشتن تبلیغات خوب موفق نبودهاند. هر جا که توانستیم کتابها را به دست مخاطب برسانیم بازخورد خوبی دیدهایم، هر جا هم که نتوانستیم کتاب را به دست مخاطب برسانیم مسلما بازخوردی هم ندیدهایم.
دفاع پرس: این مشکل به دلیل نبود پخش کننده حرفهای و ضعف سیستم توزیع نیست؟
بهمننیا: قبل از مساله توزیع باید به نکته دیگری اشاره کرد. سالی ۱۰۰۰ میلیارد تومان در ایران کتاب خرید و فروش میشود. از این مقدار ۷۰۰ میلیارد تومان کتابهای آموزشی و کمک آموزشی است. از ۳۰۰ میلیارد دیگر، حدود ۲۵۰ میلیارد آن به تبع تبلیغات فروش رفته است. مردم تابع تبلیغات هستند. در بخش خصوصی نشر، صرف هزینه برای تبلیغات خیلی سخت است. در حالی بخش خصوصی نمیتواند وارد تبلیغات محصولاتش شود که بخش دولتی به دلیل داشتن منابع مالی به راحتی وارد حوزه تبلیغات میشود.
دفاع پرس: آقای رسولی به نظر شما نباید در فرم ادبیات دفاع مقدس بازنگری شود و نیاز نسل جوان در نظر گرفته شود؟ متاسفانه همه آثار دفاع مقدس شبیه هم هستند و نویسندهها سبک خاص خودشان را ندارند. باید شکل ارائه آثار تغییر کند. شما موافق این تغییر هستید؟
رسولی: از دو سه منظر به سوال شما پاسخ میدهم. اول اینکه اصالت ادبی و پایبندی به زبان فارسی، تاکید بر استفاده از آرایههای ادبی و استفاده از روایت غنی ادبیات فارسی در نگارش ادبیات فارسی باید حفظ شود. فعالان حوزه ادبیات دفاع مقدس نباید همرنگ جماعت شوند.
اما مدیوم کار را کمی باید تغییر دهیم. یعنی خواننده امروز حوصله خواندن آثار قطور را ندارد. ضمن اینکه تنوع آثار برای او اهمیت دارد. انتشارات روایت فتح از 15 سال پیش این حرکت را آغاز کرد. کارهایی در غالب خاطره، داستان و روایت کوتاه انجام داد که در نوع خود قابل تقدیر است. تغییر مدیوم باید با حفظ زبان فارسی و ضمن آن نیازسنجی در زمینه فرهنگی صورت گیرد.
بهمننیا: من نظری مخالف آقای رسولی دارم. بنده اصطلاح «کتاب چینی» را درباره برخی کتابها به کار میبرم. کتابهایی که ارزش کتاب شدن ندارند اما ناشران برای سرپا ماندن، این آثار را منتشر میکنند. ما سراغ تربیت ذائقه مخاطبان نرفتیم.
این کتابهای کم حجمی که رایج شده در این چند سال، مخاطب را تنبل کرده است یعنی مخاطب را به آرامی به سمتی میبرد که کتاب را کنار بگذارد. ما باید راه و روشی برای کتاب خوان کردن مردم به کار میبردیم نه اینکه کتابها را کوچک کنیم.
دفاع پرس: منظور این بود که مثلا نثر «جلال آلاحمد» با نویسندگان هم دوره خود متفاوت بود. چرا نویسندگان ادبیات دفاع مقدس به این سمت حرکت نمیکنند تا به زبان و شیوه خاص خود برسند. در حالی که این تنوع در ادبیات دفاع مقدس ضروری به نظر میرسد؟
رسولی: ما نه در ادبیات دفاع مقدس که در همه زمینههای ادبیات کسی را نداریم که به لحاظ نثر به دوام و قوام، به آل احمد رسیده باشد. اما اینکه ما نوسندگانی صاحب سبک و امضا داشته باشیم ایدهالی است که من هم با آن موافق هستم.