بخش دوم و پایانی/ قنادباشی در گفت‌وگو با دفاع پرس:

دشمن تلاش می‌کند سد محکم مقاومت را بشکند/ باید از تمام ظرفیت‌های مقاومت در برابر تهدیدات دشمن استفاده کرد

کارشناس مسائل بین‌الملل با بیان اینکه دشمن از راه‌های مختلف درصدد از بین بردن مقاومت است، گفت: باید از تمام ظرفیت‌های موجود در مقاومت برای مقابله با این تهدیدات استفاده کرد.
کد خبر: ۲۵۴۴۸۱
تاریخ انتشار: ۰۵ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۸:۲۰ - 27August 2017
گروه بین‌الملل دفاع پرس- سیروس فتح اله و محمد جواد مهدی‌زاده: پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین رویدادهای قرن گذشته توانست، گفتمان جدیدی را در عرصه داخلی و بین‌الملل به وجود آورد. این گفتمان در عرصه داخلی بر پایه فرهنگ خودباوری، ایستادگی و مقاومت، پایداری در مقابل نظام سلطه و شهادت‌طلبی استوار است و در عرصه خارجی درصدد تحقق شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» بوده و بر اصول عزت حکمت و مصلحت تاکید می‌کند.

نگرانی دولت‌های دست‌نشانده منطقه‌ای و قدرت‌های فرامنطقه‌ای از تأثیرات انقلاب اسلامی در ایران موجب شد که هرکدام از این کشورها سیاست خصمانه‌ای را برای مقابله و مهار جمهوری اسلامی ایران در پیش گیرند.

ازاین‌رو جمهوری اسلامی ایران برای ادامه بقای خویش و مقابله با جریان حاکم در عرصه روابط بین‌الملل با اتکا به پایگاه ایدئولوژیک خویش توانست محوری در منطقه تحت عنوان «محور مقاومت» ایجاد کند که حزب‌الله لبنان، جنبش جهاد اسلامی، جنبش حماس، حشد شعبی عراق، انصار الله یمن و دفاع وطنی سوریه دستاوردهای بی‌نظیر این گفتمان است.
 
در همین خصوص خبرنگاران دفاع پرس با جعفر قنادباشی کارشناس مسائل غرب آسیا به گفت‌وگو پرداختند، که مشروح بخش دوم این گفت‌وگو از منظر مخاطبان گرامی می‌گذرد:‌
 
دفاع پرس: به نظر شما مهم‌ترین راهکار دشمن برای ضربه زدن به مقاومت اسلامی چیست؟
 
قنادباشی: همانگونه که می‌دانید ما در مجموعه فعالیت‌هایمان در جهان اسلام، به ویژه در کمک به حماس، سد شیعه و سنی بودن را شکستیم. دلیل این موضوع هم این است که مقاومت یک مسأله انسانی و قرآنی است. انقلاب اسلامی هم که جوهره اصلی آن مقاومت است، به تمام صنف‌ها و گروه‌های مختلف مردم تعلق دارد. یعنی همان چیزی که جاذبیت انقلاب اسلامی را افزایش می‌دهد و دشمن را نگران می‌سازد.
 
به همین خاطر یکی از مهم‌ترین راهکارهای دشمن برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی، همین بحث محدود جلوه دادن این انقلاب به گروه یا طایفه‌ای خاص است. این درحالی است که پس از پیروزی حزب‌الله شیعه‌مذهب در جنگ 33 روزه، بارها در کشورهایی با اکثریت اهل سنت مانند مصر و اردن مشاهده کردیم که خانواده‌های سنی‌مذهب نام فرزندان خود را «نصرالله» گذاشتند و بدین گونه علاقمندی خود را ابراز کردند.
 
طی جنگ‌های مقاومت فلسطین با رژیم صهیونیستی، ما و رئیس‌جمهور سوریه و دبیرکل حزب‌الله به نیروهای جنبش حماس که در غزه مستقر بودند، کمک کردیم، درحالی‌که این جنبش، یک گروه وابسته به اخوان‌المسلمین است. همانطور که گفتم دشمن نیز با آگاهی از این موضوع، سعی در پررنگ کردن اختلافات مذهبی میان ما و آن‌ها دارد تا سد محکم مقاومت را بشکند.
 
اگرچه موضوع حمایت نظامی ایران از مقاومت در فلسطین بسیار حائز اهمیت است و خود فلسطینی‌ها بارها طی جنگ‌های خود از ایران به خاطر حمایت نظامی خصوصا در زمینه موشکی تشکر کرده‌اند؛ اما مهم‌ترین چیز در این میان، اندیشه مقاومت است. این مسأله در مورد دیگر مسلمانان نیز صادق است.
دشمن تلاش می‌کند سد محکم مقاومت را بشکند/ باید از تمام ظرفیت‌های مقاومت در برابر تهدیدات دشمن استفاده کرد 
 
به عنوان مثال، نیجریه بیش از 6 هزار کیلومتر با ایران فاصله دارد؛ اما روحیه مقاومت در میان مردم آن پدیدار شده است. خبرنگاری که در آنجا حضور داشت، برای من تعریف می‌کرد که در مراسم روز قدس با حضور «شیخ ابراهیم زکزاکی» رهبر جنبش اسلامی شمال نیجریه دقیقا مشابه مراسم‌های روز قدس در ایران بود. به همین دلیل دشمنان اسلام به مقابله با این عالم انقلابی و جنبش تحت رهبری وی در نیجریه برخاستند.
 
این مسأله البته به خاطر فعالیت توده‌های مردم در جهان اسلام است، وگرنه سیاسیون برخلاف این جریان، راه سازش را در پیش گرفتند. یکی از افرادی که یاسر عرفات رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین را به سازش با آمریکا و اسرائیل ترغیب کرد، همین خانم «فدریکا موگرینی» مسئول ارشد فعلی سیاست خارجی اتحادیه اروپا است که در زمان جوانی و فعالیتش در یکی از سازمان چپ‌گرا به فلسطین سفر و با عرفات دیدار کرد.
 
با وجود این نوع موضع‌گیری‌ها از سوی سیاسیون در جهان اسلام، ما شاهد هستیم که ملت‌های مسلمان نسبت به ما شناخت گسترده‌تری نسبت به گذشته پیدا کرده‌اند. بسیاری از آن‌ها بویژه علمای مسلمان دیگر به اتهامات همانند «مجوسی» یا عناوین مشابه  توجه نمی‌کنند. این مسأله به مرور زمان خود را به صورت آشکارتر نشان خواهد داد.
 
بدین معنی در زیر پوسته ظاهر، پتانسیل وحدت و اسلام خواهی نهفته است که می‌تواند به یکباره آشکار شود. نمونه این موضوع را در سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی در شهر تهران مشاهده کردیم.
 
اگر کسی در سال 1356 وارد تهران می‌شد، جو شهر را بسیار عادی می‌دید و متوجه نمی‌شد که در پشت ظاهر غربی، یک تحول بزرگ اسلامی- انقلابی در جریان است. به محض اینکه سال پیروزی انقلاب فرارسید، همه دیدند که تعداد مراکز فساد در پایتخت به مراتب کمتر از کتابفروشی‌ها شده است. حتی آمریکایی‌های حاضر در ایران که متوجه دگرگونی اوضاع در کشور شده بودند، به سرعت شروع به خروج از ایران کردند.
 
البته، حکومت شاه به خوبی از وضعیت موجود خبر داشت؛ زیرا می‌دید که عمده زندانیان سیاسی در سال‌های منتهی به انقلاب، دارای دیدگاه دینی و اسلامی هستند. به همین دلیل به خوبی می‌دانست که حکومتی که در صورت پیروزی آنان شکل بگیرد، دارای ماهیتی اسلامی هم خواهد بود.
 
 هم‌اکنون نیز جهان اسلام در چنین وضعیتی به سر می‌برد. زندان‌های حکومت‌های طاغوتی در جهان اسلام مملو از زندانیانی است که نه لیبرال هستند و نه سوسیالیست و نه ملی گرا، بلکه افرادی مسلمان و معتقد به همان مبانی هستند که ما و انقلاب اسلامی نیز به آن‌ها توجه داریم. آن‌ها نیز از وحدت حمایت می‌کنند و خواهان مقابله با آمریکا و اسرائیل هستند.
 
یکی از دلایل موفقیت آمریکایی‌ها در مقابله با جریان‌های مخالف، داشتن اطلاعات دقیق از زندان‌های خود این کشور و زندان‌های دیگر کشورهای جهان است.  چنانکه ما ماجرای افرادی در زندان‌های رژیم‌های دست‌نشانده آمریکا مانند رژیم سعودی را هم می‌شنویم که از درون سلول‌های خود، فریاد «مرگ بر اسرائیل» سر می‌دهند.

به همین دلیل باید گفت که مقاومت یک چهره آشکار دارد و یک چهره پنهان. چهره آشکار مقاومت، همین عملیات‌ها و اقدامات علنی آن است؛ اما چهره پنهان آن در حال تکمیل است و بزودی خود را در زمان موردنظر نشان خواهد داد.
 
البته آمریکایی‌ها از این موضوع مطلع هستند و  برای آنان اهمیت بسیاری دارد. به همین دلیل تمام فضای مجازی و شبکه‌ها و رسانه‌ها را به‌طور دقیق مورد بررسی و رصد اطلاعاتی قرار می‌دهند تا تمام اطلاعات مربوط به مبحث مقاومت را استخراج و از طریق آن نتیجه‌گیری کنند.

دفاع پرس: اقدامات دشمن را در ایجاد مشکلات و موانع بر سر راه مقاومت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
 
قناد باشی: دشمن با توجه به این وضع، سعی می‌کند مشکلات و موانعی بر سر راه موضوع مقاومت در 2  سطح آشکار و پنهان ایجاد کند. در زمینه آشکار، یکی از مسائل مهم برهم‌زدن وحدت و جداسازی در انواع و اشکال مختلف خصوصا جداسازی قومیتی است.
 
نمونه این قضیه را هم‌اکنون در موضوع همه‌پرسی جداسازی کردستان عراق از خاک این کشور می‌بینیم. در زمینه پنهان نیز نیاز است تا دانشکده‌ها و اندیشکده‌های ما به بررسی سیاست‌ها و راهبردهای مخفی دشمن بپردازند، چراکه در این عرصه، به تناسب زمان، مکان و شرایط عینی و ذهنی مجموعه‌ای از شیوه‌های مقابله با جریان مقاومت بکار گرفته می‌شود و لذا تغییرات و تحولاتی دائمی را شاهد است.
 
دشمن تلاش می‌کند سد محکم مقاومت را بشکند/ باید از تمام ظرفیت‌های مقاومت در برابر تهدیدات دشمن استفاده کرد 
 
دفاع پرس: آقای دکتر در مورد تهدیدها و فرصت‌هایی که فرا روی مقاومت اسلامی وجود دارد، توضیح می‌دهید؟
 
قناد باشی: در زمینه فرصت‌ها و تهدیدهای مربوط به مقاومت، ما نیاز داریم مقاومت را به صورت 2 مؤلفه بررسی کنیم. مؤلفه اول نگاه به مقاومت به عنوان یک راهبرد است که در پی آن تهدیدها و فرصت‌هایی ایجاد می‌شود. مؤلفه دوم، نگاه به مقاومت به عنوان یک باور و اندیشه است مبنی بر اینکه دشمن در مسیر غلط قرار دارد و باید با او مقابله و در برابرش ایستادگی کرد.
 
تا پیش از این سخن از جنبش‌های مقاومت بود؛ اما امروز صحبت از محور مقاومت است. این محور اشاره به ائتلاف بین ایران، عراق، سوریه، لبنان و یمن دارد. این ائتلاف به صورت یک ائتلاف رسمی نیست که ناشی از امضای یک پیمان‌ مشترک میان اعضای آن و تأسیس دفتر مرکزی باشد.
 
با این حال، نکته قابل توجه در این مورد ارتباط گسترده میان اعضای این محور است به شکلی که شما فرض می‌کنید حتی مرز بین‌المللی میان این چند کشور نیز نتوانسته است حائلی میان آن‌ها با یکدیگر باشد.
 
رسیدن نیروهای ارتش و بسیج مردمی عراق با نیروهای سوری به مرزهای مشترک 2 کشور از یک سو و رسیدن نیروهای سوری و حزب‌الله لبنان به مرز مشترک در حومه عرسال از سوی دیگر، این موضوع را ثابت می‌کند علاوه بر اینکه نشان می‌دهد دیگر در عمل، مرزی بین اعضای محور مقاومت تا  فلسطین اشغالی وجود ندارد.
 
آمریکا برای مقابله با این موضوع، طرحی مبنی بر ایجاد یک نوار حائل در طول مرزهای این کشور با عراق و سوریه و استقرار نیروهای تروریست به اصطلاح میانه‌رو سوری در این ناحیه دارد تا از حفظ ارتباط زمینی میان اعضای محور مقاومت جلوگیری کنند.
 
این خط زمینی از جنوب سوریه آغاز و به نواحی شمال‌شرقی این کشور منتهی می‌شود. در ناحیه شمال شرق سوریه، گروهی از نیروهای شبه‌نظامی متحد آمریکا از میان کردها و عرب‌های سوری حضور دارند که توسط نظامیان آمریکایی آموزش دیده‌اند.
 
البته باید افغانستان و پاکستان را هم در نظر گرفت. رزمندگان لشکر «فاطمیون» و تیپ «زینبیون» در حالی با گروهک‌های تکفیری در سوریه می‌جنگند که برخی شبهاتی مبنی بر دلایل حضور این دو یگان در سوریه همزمان با حضور تروریست‌های تکفیری در کشور خودشان مطرح می‌کنند.
 
پاسخ به این شبهه این است که اولا در صورت عدم حضور نیروهای فاطمیون و زینبیون در سوریه، تهدید داعش خیلی زودتر از قبل در افغانستان مطرح می‌شد و فاطمیون برای دور کردن تهدید از افغانستان، در حال نبرد با تروریست‌های داعش در مرکز اصلی آنان یعنی سوریه است.
 
ثانیا کشور افغانستان کشوری است که نقش محوری در تأمین نیرو برای هر دو جریان تروریست تکفیری و مسلمان مقاوم دارد. باید رزمندگان افغانستانی و پاکستانی محور مقاومت در مرکز تربیت تروریست‌های تکفیری یعنی سوریه با آنان بجنگند تا مبادا نیروهای افغانستانی و پاکستانی آن‌ها در این کشور آموزش تروریستی ببینند و سپس برای اجرای عملیات‌های تروریستی به زادگاه خود برگردند.
 
یکی از مهم‌ترین تهدیدات محور مقاومت، همراهی پول‌های سعودی و آموزش‌های انگلیسی برای پرورش تروریست‌ها است. ترکیب این دو عامل با یکدیگر سبب شده است که در هر 6 روز یک تروریست داعشی تربیت شود و این روند همچنان ادامه دارد. این یک تهدید واقعی برای مقاومت و امنیت ما است.
 
دشمن تلاش می‌کند سد محکم مقاومت را بشکند/ باید از تمام ظرفیت‌های مقاومت در برابر تهدیدات دشمن استفاده کرد 
در مقابل ما باید در کنار حمایت در تمام ابعاد از مقاومت، در زمینه رسانه‌ای نیز فعالیت داشته باشیم. الحمدلله خون شهید «محسن حججی» حرکتی گسترده در میان مردم ایجاد کرد و فضاسازی رسانه‌ای خوبی در مورد این شهید تاکنون در زمینه طراحی، شعر و... صورت گرفته است.
 
با توجه به اتفاقی که توسط تروریست‌های داعش برای این شهید رخ داد و با این فعالیت رسانه‌ای مناسب، قطعا تعداد افرادی که خواهان اعزام به نبرد با تروریست‌های تکفیری در سوریه هستند افزایش یافته است.
 
دفاع پرس: نقش رسانه‌های محور مقاومت را در ترویج روحیه مقاومت را چگونه تعریف می‌کنید؟
 
قنادباشی: ما نمی‌توانیم به‌تنهایی با بیان مفاهیم قرآنی و فلسفی افراد را به جنگ بفرستیم؛ زیرا حتی اگر یک مفسر قرآن هم بخواهد عازم جنگ شود، به یک سرود، شعر یا نوای حماسی نیازمند است تا برای جنگیدن روحیه پیدا کند. هم‌اکنون یکی از تلاش‌های دشمنان محور مقاومت بر زیر سؤال بردن مداحی‌ها و شعرهای حماسی استوار است.
 
برای مقابله با چنین هجمه‌هایی، که در اصل قصد دارند از مقاومت یک چهره خشن‌ و جنگ‌طلب نشان دهند، نیاز است تا در حیطه فعالیت رسانه‌ای اقدامات جدی صورت بگیرد. من به خاطر دارم که سال‌ها پیش در زمان جنگ تحمیلی، فیلمی نشان داده می‌شد از رزمنده‌ای ایرانی که در حال آب دادن از قمقمه خود به اسیری عراقی بود.
 
یافتن این افراد و زندگی شخصی آنان خیلی حائز اهمیت است؛ زیرا استفاده از یک الگوی عمومی برای تأثیر بر عموم چندان فایده‌ای ندارد و باید یک الگوی ویژه از یک شخصیت ویژه برای جامعه ارائه شود. دشمن نیز همین سیاست را در قبال ما دنبال می‌کند؛ یعنی به دنبال ضعفی در میان نقاط قوت ما می‌گردد تا آن را برجسته کند و از این طریق تصویرسازی ذهنی از ما در ذهن مخاطبان خود ایجاد کند.
 
دفاع پرس: مقاومت با امنیت چه نسبتی دارد؟
 
قناد باشی: مقاومت فرصت‌های زیادی مانند وحدت و دفاع ایجاد کرده است. به برکت همین مقاومت نیاز امنیتی ما تأمین شد. ما اگر به دنبال زندگی در این منطقه هستیم، نباید شرایط به گونه‌ای باشد که حس بدبینی از سوی ملت‌های منطقه متوجه ما باشد، بلکه برعکس باید همراهی ما را با خود خصوصا در مشکلات‌شان حس کنند.
 
مقاومت این فرصت را برای ما فراهم کرد؛ زیرا ما با مقاومت در داخل مرزها امکان فراهم کردن تأمین امنیت مرزها و مناطق داخل کشورمان را نداشتیم؛ اما مقاومت به ما این فرصت را داد که دایره نفوذ امنیتی خود را از مرزهای کشور فراتر ببریم.
 
دشمن تلاش می‌کند سد محکم مقاومت را بشکند/ باید از تمام ظرفیت‌های مقاومت در برابر تهدیدات دشمن استفاده کرد 
 
اگر به وضعیت برخی کشورها مانند فرانسه، که درگیر تهدید داعش است، یا ژاپن، که خطر جنگ آمریکا و کره شمالی را حس می‌کند، نگاه کنید، متوجه تفاوت موقعیت فکری مردم ما با آن 2 ملت خواهید شد. این در حالی است که این 2 کشور فاصله زیادی با مرکز فعالیت داعش در غرب آسیا دارند.
 
حتی اگر تفکر لائیکی بخواهد بر کشور حاکم شود، باید 2 مسأله را در نظر بگیرد؛ نخست اینکه خود را شریک درد و غم مردم منطقه بداند، و دوم اینکه برای امضای توافقنامه همکاری‌های گسترده خصوصا در زمینه‌های استراتژیک مانند مسائل امنیتی با دیگر کشورهای منطقه، آمادگی کامل داشته باشد.
 
باید گروهی در دانشگاه‌ها تربیت شوند تا در مورد ابعاد آشکار و پنهان مقاومت، خصوصا فرصت‌های پنهانی که این قضیه برای ما ایجاد می‌کند، تحقیق و پژوهش کنند؛ زیرا دشمن هرگز تمایلی به سخن گفتن از پیروزی ما ندارد و این خود ما هستیم که باید بر این پیروزی تأکید، آن را اعلام و روی ابعاد آن پژوهش انجام دهیم.
 
مواضع حکومت سعودی در یک حالت نامشخص قرار دارد اما آنچه مشخص است، این است که این رژیم در مورد سوریه مجبور به اعتراف به بقای بشار اسد در قدرت شده است. همچنین «عادل الجبیر» وزیر خارجه رژیم سعودی، که همواره در سخنرانی‌های خود به ایران حمله و کشور ما را «مخل امنیت منطقه» عنوان می‌کرد، در دیدار وزرای خارجه کشورهای اسلامی، به سراغ وزیر امور خارجه ما آمد و با وی دست داد.
 
این فرد همان کسی است که مدعی شد 150 هزار نفر نیرو برای اعزام به سوریه توسط رژیم سعودی تربیت شده‌اند؛ اما تاکنون چنین اتفاقی رخ نداده است. این دولت درحالی‌که با شدیدترین شکل ممکن مردم عوامیه را بعنوان یک اقلیت مذهبی در کشور خود سرکوب می‌کند، هنوز نتوانسته است ائتلافی علیه ایران و مقاومت در جهان عرب به راه اندازد که فراگیر باشد؛ زیرا تنها چند کشور نزدیک به این رژیم و برخی دولت‌های عربی- آفریقایی مانند سودان و جیبوتی به آن پیوسته‌اند.
 
نکته‌ای که ما برای تداوم مقاومت نباید از آن غافل شویم، تداوم بازدارندگی است. سال‌ها قبل معمر قذافی و صدام حسین حاضر به تسلیم امکانات بازدارنده و زیرساخت‌های نظامی پیشرفته خود به غرب شدند؛ اما درحالی‌که فکر می‌‌کردند با این کار صلح برقرار می‌شود، خودشان نابود شدند.
 
حال شاهدیم که در کره شمالی رهبری روی کار آمده است که باحفظ کامل توان موشکی و فناوری هسته‌ای خود امریکایی ها را واداشته تا از مذاکره بجای مقابله سخن بگویند.
 
(برای مطالعه بخش اول این گفتگو اینجا را کلیک کنید)
 
 انتهای پیام/
نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار