به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، به مناسبت سالگرد درگذشت مهدی اخوان ثالث(م . امید)، چند سال پیش، پایگاه اطلاعرسانی رهبری دست نوشتهای از زندهیاد اخوان را که در سال 1341 در دفتر یادداشت مقام معظم رهبری نوشته شده، منتشر کرده بود. چاپ این دستنوشته توسط شاعری صاحب سبک و توانمند (در هر دو عرصه شعر کلاسیک و نو) از چند نظر حائز اهمیت است که اجمالاً به آنها اشاره میشود.
اخوان تعمداً شعر اصلی یادداشت تقدیمی خود به مقام معظم رهبری را به سبک و سیاق نیمایی نوشته و در توضیحات نسبتاً مبسوطی در خصوص شعرهای ارسالی گفته است: «در سِفینهها و دفترهائی ازین قبیل که دوستان و آشنایان یا دوستداران شعر منجمله نزد من هم میفرستند تا یادگاری در آنها بنگارم، غالباً اگر اهل شعر نو و اسالیب جدید باشند، غزل و رباعی مینویسم و ازین قبیل، اما اگر اهل شعر کهن باشند ازین گونه شعرهای جدید مینویسم، تا تنوعی به دفتر داده شده باشد. در دفتر شما حبیب شفیق آقای خامنهای که همین تازگی به افتخار [آشنائی] با آن عزیز نائل آمدهام از هر دو نوع نگاشتم و مختصر شرحی نیز در خصوص قالب این قطعه صبوحی برافزودم تا یادگار کاملتر باشد و بعضی نا آشنایان این شیوه که احیاناً این دفتر به دستشان میافتد به توضیحی نیاز نداشته باشند و دانسته باشند که شعر نو هم پر بیقاعده نیست و دشنام لایق بعضی «آثار خزعبل موسوم به نو» را بر آشنایان اهل نثار نکنند!»
چنین به نظر میرسد که توضیحات اخوان در باره اسلوب شعر نیمایی بر مبنای ضرورتی قلمی شده است. اخوان به نیکی دریافته بود که شعر نیمایی در جامعه تثبیت نخواهد شد مگر آن که همراهی و حمایت بزرگان شعرشناسی چون مقام معظم رهبری را به همراه داشته باشد. این نامه نیز با همین قصد و نیت نوشته شده است. ذکر این نکته نیز ضروری است که گفته شود اخوان خود در آغاز – به دلایلی - قصد همراهی با نیما را نداشت ولی در ادامه به نیما و راه او مومن شد و در نتیجه تمام تلاش خود را برای تثبیت جایگاه شعر نیمایی در جامعه ادبی به کار برد. نگارش این نامه نیز بنا بر همین ضرورت و برای همنوایی با بنیانگذار شعر نو صورت گرفته است. اخوان چون از ذائقه ادبی مقام معظم رهبری و گرایش او به شعر اصیل سنتی آگاهی داشت، این نامه را به قصد حمایت از نیما و برائت از مقلدان بی سواد شعر نیمایی قلمی کرده است؛ چرا که او از این حقیقت آگاه بود که نیما مخالفان زیادی دارد.
همین مخالفتها نیز باعث شد که نیما به مدت 25 سال در مهجوری و گمنامی به سر برده و از سوی عوام و خواص مورد تمسخر، تحقیر و بیمهری قرار گیرد. نکته دیگری که در دستنوشته اخوان قابل تامل است، تعلق خاطر شدید او به شعر اصیل سنتی و اعتراف مجدد به پایبندی خود به این شیوه از سرایش است. بر کسی پوشیده نیست که اخوان ریشه در ادبیات اصیل و شعر شکوهمند پارسی دارد و حمایت او از نیما نیز به خاطر آن است که نیما را مؤمن به اسلوب شعر اصیل پارسی و خدمتگزار ادبیات میداند. از همین روست که سنگ او را به سینه می زند و برای هموار کردن راه پیشرفت شعر نیمایی تمام توان خود را به کار می گیرد. تعلق خاطر اخوان به شعر شکوهمند پارسی و نگارش یک رباعی در ادامه دست نوشته به نوعی همدلی و همنوایی با بزرگانی چون مقام معظم رهبری است که پاسداری از اصالت های ادبی و شعر بالنده پارسی را برای حفظ هویت دینی و ملی بر خود تکلیف میدانند. اخوان با مزین کردن دست نوشته خود به این رباعی، به هم جبهه بودن خود با مقام معظم رهبری در حوزه پاسداری از گنجینه گرانسنگ شعر و ادب پارسی اذعان کرده است.
وی با اعلام تعصب و تعلق خاطر خود به شعر شکوهمند پارسی، از جماعت بی سوادی که با پنهان شدن پشت سر نیما و قالب کردن توهمات بیمارگونه خود به نام شعر نو قصد ضربه زدن به شعر و ادب پارسی را داشتتند، هوشمندانه اعلام برائت کرده است. از جماعتی که می توان نام آنها را «متشاعران فرصت طلب» یا «مقلدان صورتی» گذاشت . طیفی که از زمان نیما تا به امروز خود را پشت نقاب شعر نو پنهان کردهاند و در قالب شعارهای ظاهرفریب تجدد و نوآوری، تیشه بر ریشه ادب هزار ساله پارسی میزنند و ظاهرا گوششان نیز به هیچ حرفی بدهکار نیست هر چند بنیانهای استوار ادب پارسی را این بادها هرگز به لرزه نمیاندازد و با این ترفندها و شعبده بازیها خللی به این بنیان مرصوص وارد نمیشود، اما بیم آن میرود که بدعت گذاریهای بی مبنا و بدآموزیها و شالوده شکنیهای این گروه، نسل نوآمده ادبی را به بیراهه بکشاند و فرصت شاگردی و تجربه آموزی از محضر سرهنگان و پیشاهنگان ادب پارسی را از آنان بگیرد که هرگز چنین مباد.