نوجوانان جنگ‌طلبی که امنیت آفریدند!

«مجیدرضا» برای این‌که نسل امروز در امنیت و آسایش زندگی کنند، راه «شهادت‌طلبی» را انتخاب کرد. بماند که امروز برخی نادان‌ها شهادت‌طلبی را «جنگ‌طلبی» معنا می‌کنند و شهادت‌طلب را دوست‌دار مرگ و دشمن صلح، اما اگر امثال «مجیدرضا»ها این راه را انتخاب نکرده بودند، امروز این افراد در امنیت کامل نمی‌نشستند که این حرف‌ها را بیان کنند و به ترحم دشمن دل خوش کنند.
کد خبر: ۲۵۷۷۰۴
تاریخ انتشار: ۲۲ آذر ۱۳۹۶ - ۰۰:۴۵ - 13December 2017

گروه استان‌های دفاع پرس: چه کسی دوست ندارد که در امنیت و آرامش زندگی کند، تحصیل کند، ازدواج کند، لذت فرزنددار شدن را بچشد و در کل از زندگی لذت ببرد؟

شاید بگوییم که مشکلات اقتصادی امروز در زندگی مردم تأثیر گذاشته است و برخی نوجوانان مجبورند برای تأمین معاش خانواده خود، تحصیل را رها کرده و وارد بازار کار شوند، اما هرچقدر امروز در سختی زندگی کنیم، به سختی دوران جنگ تحمیلی نمی‌رسد. قطعاً به سختی آن روزها که موشکی یک‌باره خانه‌ای را بر سر خانواده‌ای خراب کرده و کودکان و نوجوانان را یتیم می‌کرد نمی‌رسد. امروز دیگر وقتی جوانان ما سر کلاس درس می‌روند موشکی سقف کلاس را بر سرشان آوار نمی‌کند.

«مجیدرضا حمکت‌پور» نوجوانی بود همانند هزاران نوجوانی که امروز در کشورمان در امنیت و آسایش زندگی می‌کنند و به تحصیل می‌پردازند و آینده‌ای خوب در انتظار آنان است.

وی برای این‌که نسل امروز در امنیت و آسایش زندگی کنند، راه «شهادت‌طلبی» را انتخاب کرد. بماند که امروز برخی نادان‌ها شهادت‌طلبی را «جنگ‌طلبی» معنا می‌کنند و شهادت‌طلب را دوست‌دار مرگ و دشمن صلح، اما اگر امثال مجیدرضا ها این راه را انتخاب نکرده بودند، امروز این افراد در امنیت کامل نمی‌نشستند که این حرف‌ها را بیان کنند و به ترحم دشمن دل خوش کنند.

یادمان باشد، چیزی که از عزاداری امام حسین (ع) (شور حسینی) مهم‌تر است، «شعور حسینی» است، شعور حسینی یعنی این‌که عده‌ای دیروز این موضوع را درک کردند که باید برای زنده نگه داشتن اسلام از جان خود بگذرند، جان انسان چیز کوچکی نیست که یک نوجوان به راحتی آن را کف دست خود بگیرد و به جنگی نابرابر با نیمی از جهان برود. همان‌گونه که قاسم بن الحسن (ع) نوجوان سیزده ساله کربلا، وقتی امام حسین (ع) سخن از شهادت یارانش به میان آورد، از عموی خود پرسید: «عموجان! آیا من نیز به فیض شهادت نائل می‌شوم؟» امام او را به سینه چسباند و فرمود: «فرزندم مرگ را چگونه می‌بینی؟» قاسم پاسخ داد: «از عسل شیرین‌تر!»

به راستی که مجیدرضاها همان قاسم‌ها هستند که گویی امروز مجدداً ظهور کرده‌اند و مرگ در راه خدا را از عسل شیرین‌تر می‌دانند.

پدرش می‌گوید: «مجیدرضا دلش می‌خواست به جبهه برود ولی من اجازه نمی‌دادم. هر بار که می‌گفت، من مخالفت می‌کردم و او می‌گفت که هرجور شده به جبهه خواهد رفت.» همان‌گونه قاسم (ع) بارها و بارها نزد عموی خود رفت تا اذن میدان بگیرد، اما حضرت اباعبدالله الحسین (ع) اجازه نمی‌داد. 

یک روز بالأخره آن چیزی که پدرش نمی‌خواست اتفاق افتاد. نشسته بود وسط حیاط که یک نفر درب را زد. یکی از همکلاسی‌های مجید پشت در بود. دست دراز کرد و کیف مجید را به پدرش داد.

پدرش گفت: «پس خودش کو؟» همکلاسی‌اش جواب داد: «رفت جبهه! من رو هم قسم داد که تا وقتی از شهر خارج نشده، به شما چیزی نگم. صبح رفت».

پدرش می‌گوید: «درب را بستم. صدای شکستن شیشه آمد! سرم را برگرداندم. مادر مجید پشت سرم ایستاده بود و با چشمان بهت‌زده پرسید: «کجا رفته؟!»».

بی‌تابی‌های مادر زیاد بود، پدرش به او قول داد که مجیدرضا را برگرداند و با مسئولان اعزام نیرو نیز در این باره گفت‌وگو کرد و قرار شد فردای آن روز او را به خانه برگردانند.

نوجوانان عصر امام(ره) پا جای پای حضرت قاسم(ع) گذاشتند

مادرش ولی همچنان بی‌تاب بود و مدام گریه می‌کرد، نزدیکی‌های صبح خوابش برد. صبح که پدرش بیدار شد دید که ایستاده بود کنار باغچه و گل‌ها را آب‌پاشی می‌کرد.

پدرش می‌گوید: جواب سلام من را با آرامش پاسخ داد، گفتم: «بزار الان لباس بپوشم، می‌رم پِیِ‌شون ببیننم چه‌کار کردند».

اما مادرش گفت: «نمی‌خواد، دم صبح که خوابم برد، خواب دیدم که نشسته‌ام کنار حوض و داشتم گریه می‌کردم که چند تا خانم وارد شدند. یک‌ی از آن‌ها دستش را گذاشت رو شونه‌ام و گفت: «مگر تو از مادر علی‌اصغر امام حسین (ع) و علی‌اکبر و قاسم‌بن‌الحسن (ع) بالاتری؟ بگذار نوجوانت به جبهه برود. اگر بخواهد برگردد، خودش برمی‌گردد»».

و این‌‌گونه بود که مجید رفت...، رفت تا در عملیات «خیبر» در جزیره مجنون به درجه رفیع شهادت نائل شد و پیکر مطهرش پس از حدود 25 سال به عنوان «شهید گمنام» به کشور بازگشت و در «آرین شهر» از توابع شهرستان «قاین» به خاک سپرده شد. تا این‌که در سال 1393 با انجام آزمایش D.N.A هویتش شناسایی شد و چشم‌انتظاری مادرش پس از 31 سال به پایان رسید.

نوجوانان عصر امام(ره) پا جای پای حضرت قاسم(ع) گذاشتند

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها