مادرشهید «حمیدمحمدی»درگفت‌وگو با دفاع پرس:

شاگرد ممتاز مدرسه جبهه را به دانشگاه ترجیح داد

مادر شهید محمدی گفت: حمید روحیه انقلابی و مذهبی بالایی داشت با این که از استعداد و هوش بالایی برخوردار بود اما جبهه را به دانشگاه ترجیح داد تا به آرزوی دیرینه اش که شهادت بود، رسید.
کد خبر: ۲۵۷۷۴۴
تاریخ انتشار: ۰۹ آبان ۱۳۹۷ - ۰۰:۳۰ - 31October 2018

 به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، خانم زهرا امجد در سال 1316 در روستای سربند اراک متولد شده است سال 1336 با «میرزا رحیم محمدی» ازدواج می کند و برای ادامه زندگی مشترک به آبادان رفته و در این شهر به کار زندگی می پردازند. فرزندان وی در این شهر متولد و بزرگ می‌شوند.

رهبرمعظم انقلاب در سال 93 از مادر سه شهید دوران دفاع مقدس حمید،نادر و علی محمدی ملاقات می‌کنند. مادر شهید دراین رابطه بیان می‌کند: باورم نمی‌شد حضرت آقا به دیدنم بیایند و منزلم را با قدم های مبارک خود نورانی کنند. وقتی آمدند گریه امانم نمی‌داد از شدت خوشحالی نمی‌توانستم حرف بزنم.»در مورد همسرم به حضرت آقا گفتم «همسرم در گرمای 50 درجه آبادان روزه می‌گرفت و بعضی روزها از هوش می‌رفت و با مقداری آب وی را به هوش می‌آوردم، با این دشواری ولی حاضر نشد حتی یک روز از روزه های خود را نگیرد.» حضرت آقا فرمودند: «از چنین پدر معتقدی فرزندان شهید پرورش می‌یابند»

وی مادر سه شهید در دوران دفاع مقدس است و براستی میراث دار این شجاعت و غیرت، ایمان درنگاه و رفتار وی موج می‌زند مادری که توانسته است فرزندانی جوانمرد و غیور تربیت کرده که لحظه‌ای را بعد از زمان آغاز جنگ آرام و قرار نداشته و مرتب یا جبهه بوده‌اند یا در سنگر مسجد و پشت جبهه، هنگام فراغت از جنگ خدمت می‌کردند. مادری صبور و سرو قامت که با این سالها از شهادت فرزندان وی می‌گذرد هنوز داغ آنها برای وی تازه است و خاطرات فرزندان خود را با بغضی در گلو بیان می‌کند و می‌گوید فرزندانم راه زندگی خود را انتخاب کردند من به آنها افتخار می‌کنم هیچ وقت مانع رفتن آنان به جبهه نشدم.

در این راستا خبرنگار دفاع پرس با «زهرا امجد» مادر سه شهید دوران دفاع مقدس گفت‌و گویی انجام داده است که اولین بخش آن اختصاص به زندگی شهید«حمید محمدی»دارد که در ادامه می‌خوانید:

ویژه هفته دفاع مقدس //////جبهه جلونگاه عشق حمید بودجبهه رابه درس ترجیح داد/آگاهی معنوی اش را به آگاهی علمی ترجیح داد
 
 دفاع پرس:ابتدا درمورد زندگی و فرزندان خود بگویید؟
همسرم کارمند شرکت نفت آبادان بود با بازنشسته شدن وی در سال 58 به تهران آمدیم. پسرانم از پایگاه بسیج مسجد لیله القدر تهران به جبهه اعزام می‌شدند. بیشتر زمانها شش پسرم«شهریار،نادر،محمود،حمید،کیوان و فریدون » با هم در جبهه حضور داشتند و 2 فرزندم«محمود» و «شهریار» از جانبازان دفاع مقدس هستند و همچون برادران شهید خود برای رضای الهی به جنگ رفته اند و جانباز شده اند و دوست ندارند مطلبی در این رابطه بگویند.

دفاع پرس: حمید در چه سالی به دنیا آمد؟

حمید اولین فرزندم بود، ‌در ‌سال1341 در آبادان به دنیا آمدکودک ‌بسیار آرام و مظلومی بود. در ‌دورانی که به مدرسه می‌رفت بسیار منظم و مرتب و خیلی خوب درس می‌خواند. وی در سال 60 با معدل 19/55دیپلم تجربی گرفت.

دفاع پرس:در مورد ویژگی های اخلاقی وی تعریف کنید؟

حمیدخیلی مقید و با اخلاق بود از همان کودکی در سن هفت سالگی نماز می‌خواند و می‌گفت: به هم کلاسی هایم نگویید،که من نماز می‌خوانم چون در دوران ستم شاهی بودیم .وی خیلی کم حرف و مهربان بود. ایمان قلبی و اعتقادی عمیق به ارزشهای اسلامی داشت زیرا که شرایط حکومت طاغوت را دیده بود و اهمیت ویژه ای به دین می‌داد و بین دوستان خود به عنوان یک فرد متدین شناخته می‌شد. اهل نماز بود و خیلی مسائل اعتقادی و اخلاقی را رعایت می‌کرد آن هم در زمانی که کسی به این مسائل اهمیت نمی‌داد.محبت و عشق به ولایت، قناعت و ساده زیستی و انجام واجبات و ترک محرمات را سرلوحه زندگی خود داشت و از بارزترین ویژگی های اخلاقی حمید بود.

 ویژه هفته دفاع مقدس //////جبهه جلونگاه عشق حمید بودجبهه رابه درس ترجیح داد/آگاهی معنوی اش را به آگاهی علمی ترجیح داد
 

دفاع پرس: شهید به چه اموری در خانواده حساس بود و توجه می‌کرد؟

حمید به برادرهای کوچکتر توجه خاصی داشت و آنها را مورد حمایت قرار می‌داد. پیگیر درس و تحصیل آنها بود و در زمینه و انجام تکالیف مدرسه برادران خود حساس و کمک حال آنهابود.  از هوش و استعداد بالایی برخوردار بود، به طوری که اولیاء مدرسه از ما خواستند، که از جبهه رفتن حمید جلوگیری کنیم تابا هزینه مدرسه امکان ادامه تحصیل و دانشگاه رفتن را برایش فراهم کنند. اما عشق و آرزوی شهادت و ادای تکلیف دین باعث شد که او جبهه را برای ادامه راه انتخاب کند.

 دفاع پرس: در وصیت نامه حمید به ولایت فقیه و تبعیت از او اشاره شده است.

درواقع سفارش و تاکید حمید به پیروی از ولایت فقیه که استمرار دهنده راه انبیاء هستند بود و در وصیت نامه خود حتی به این نکته خیلی تاکید کرده است، دوری از جبهه های ایثار و شهادت برای حمید همانند همه مجاهدان راه خدا سخت و طاقت فرسا بود و الحمدلله با پیروی از ولایت فقیه و فرمایشات حضرت امام خمینی (ره) به خواسته قلبی خود رسید.

دفاع پرس: به نظر می رسد شهید در مشارکت های اجتماعی هم خیلی فعال و با انگیزه بوده است؟

در سال 1360 دیپلم گرفت و عضو بسیج مسجد لیله القدر شد و در منطقه جنوب حمید و محمود بیشتر زمانها با هم در جبهه بودند، محمود تعریف می کرد: هر وقت حمید را می‌دیدم از روحیه خوب و آمادگی لازم برخوردار بود و دیدن او باعث می شد من کلی انرژی بگیرم. حمید هر وقت نزدیک عملیات بود و می‌توانست آمادگی پیدا کند به جبهه می‌رفت.او فرزند ارشدم بود یادم هست که یک بار مادرانه به وی گفتم که این قدر به جبهه نرو، کمی استراحت کن جوابم را این گونه داد (نمی‌خواهم در خانه و رختخواب بمیرم)

 
 ویژه هفته دفاع مقدس //////جبهه جلونگاه عشق حمید بودجبهه رابه درس ترجیح داد/آگاهی معنوی اش را به آگاهی علمی ترجیح داد

دفاع پرس: درمورد نحوه شهادت فرزند خود بفرمایید؟

 حمید آخرین باری که می‌خواست به جبهه برود گفت: «من برنمی‌گردم بدن من را کنار مزار شهید بهشتی خاک کنید، برای من مراسم نگیرید و مشکی نپوشید زمانی که پیکر وی را برای به خاک سپاری به قطعه 24 بردند و زمین را کندند، قبر آماده و لحد نیز گذاشته شده بود برای همه این سئوال پیش آمد که آیا قبر را پیش خرید کرده‌اید؟ گفتم نه، واقعا این طور بود قبر کامل آماده شده بود.»

در عملیات فتح المبین که حمید شهید شد محمود فرزند دیگرم که از جانبازان دفاع مقدس است نیز در منطقه ارتفاعات بستان بود و در مرحله چهارم عملیات فتح المبین خبر شهادت حمید را به وی داده بودند.

انتهای پیام/ 191
نظر شما
پربیننده ها