به گزارش دفاع پرس، وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ (بقره ـ 154)
و به آنها که در راه خدا کشته مىشوند مرده نگوئید، بلکه آنان زندهاند، ولى شما نمىفهمید.
در جنگ بدر، چهارده نفر از مسلمانان به شهادت رسیدند که شش نفر آنها از مهاجران و هشت نفر از انصار بودند. برخى از مردم مىگفتند: فلانى مُرد. این آیه نازل شد و آنان را از این تفکّر نهى کرد. (تفسیر مجمع البیان)
شهدا، نه تنها نامشان یا آثار کارهایشان زنده و باقى است، بلکه یک زندگى واقعى برزخى دارند. زندگىاى که در آن رزق و شادى و بشارت است، زندگى در جوار رحمت خدا که در آن حزن و ترس وجود ندارد.
شهادت در راه خدا، شامل کشته شدن در میدان نبرد، ترور و سوء قصد دشمنان، کشته شدن مومنان در دفاع از جان و ناموس و مال، در هر مکان و زمان مىشود.
آیه ، پاسخی به گفتههاى مسموم است:
البته در هر نهضتى گروهى راحت طلب و ترسو خود را کنار مىکشند و علاوه بر اینکه خودشان کارى انجام نمىدهند سعى در دلسرد کردن دیگران دارند.
همین که حادثه ناگوارى رخ مىدهد، اظهار تأسف مىکنند و آن را دلیل بر بى نتیجه بودن آن قیام مىپندارند، غافل از اینکه هیچ هدف مقدس و گرانبهایى بدون دادن قربانى یا قربانی ها به دست نیامده و این یکى از سنن این جهان است.
قرآن کریم مکرّر از این دسته سخن به میان آورده و آنها را سخت سرزنش مىکند.
گروهى از این قماش مردم در آغاز اسلام بودند که هرگاه کسى از مسلمانان در میدان جهاد به افتخار شهادت نائل مىآمد مىگفتند فلانى مرد! و با اظهار تأسف از مردنش، دیگران را مضطرب مىساختند.
خداوند در پاسخ این گفتههاى مسموم پرده از روى یک حقیقت بزرگ بر مىدارد و با صراحت مىگوید: شما حق ندارید کسانى را که در راه خدا جان مىدهند مرده بخوانید آنها زندهاند، زنده جاویدان، و از روزی هاى معنوى در پیشگاه خدا بهره مىگیرند، با یکدیگر سخن مىگویند، و از سرنوشت پربارشان کاملاً خشنودند، اما شما که در چهار دیوارى محدود عالم ماده محبوس و زندانى هستید این حقایق را نمىتوانید درک کنید.
شهادت در راه خدا، شامل کشته شدن در میدان نبرد، ترور و سوء قصد دشمنان، کشته شدن مۆمنان در دفاع از جان و ناموس و مال، در هر مکان و زمان مىشود
نکات آیه:
1- چگونگى حیات جاودانى شهیدان
در اینکه حیات و زندگى شهیدان چگونه است؟
در میان مفسران گفتگو است، بدون شک ظاهر آیه این است که آنها داراى یک نوع حیات برزخى و روحانى هستند چرا که جسمشان از هم متلاشى شده و به گفته امام صادق(علیه السلام) آن حیات با بدنى است مثالى (بدن مجرد از ماده معمولى و همگون این بدن) که تفسیر آن در سوره مومنون آیه 100 وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ آمده است. (تفسیر نور الثقلین جلد 3 صفحه 559 ذیل آیه 100 سوره مۆمنون)
بعضى از مفسران این زندگى را به عنوان یک" حیات غیبى" و مخصوص به شهداء دانستهاند و گفتهاند : ما توضیح بیشترى درباره چگونگى این زندگى و طرز استفاده از آن را در اختیار نداریم.
بعضى دیگر حیات را در اینجا به معنى هدایت، و مرگ را به معنى گمراهى دانستهاند، و گفتهاند معنى آیه این است که هر کس کشته شد نگوئید گمراه است، بلکه او هدایت شده است و بعضى دیگر حیات جاوید شهیدان را زنده ماندن نام آنها و مکتب آنها مىدانند.
ولى با توجه به آنچه گفتیم روشن مىشود که هیچ یک از این احتمالات قابل قبول نیست، نه لزومى دارد که آیه را به معانى مجازى تفسیر کنیم و نه مسأله حیات برزخى را مخصوص شهیدان بدانیم، بلکه شهیدان داراى حیات روحانى و برزخى هستند با این امتیاز که در قرب رحمت پروردگارند و متنعم به انواع نعمت هاى او مىباشند.
2- مکتبى که به شهادت افتخار مىکند
اسلام با ترسیمى که از مسأله شهادت در آیه فوق و آیات دیگر قرآن کرده است، عامل بسیار مهم تازهاى را در مبارزه حق در برابر باطل وارد میدان ساخته است، عاملى که کاربرد آن از هر سلاحى بیشتر، و تأثیر آن از همه برتر است، عاملى که مىتواند خطرناک ترین و وحشتناک ترین سلاح هاى عصر و زمان ما را در هم بشکند، چنان که در تاریخ انقلاب اسلامى کشور ما ایران با کمال وضوح این حقیقت را با چشم دیدیم که عشق به شهادت ، على رغم تمام کمبودهاى ظاهرى عامل پیروزى سربازان اسلام در برابر قدرت هاى بزرگ شد.
و اگر در تاریخ اسلام و حماسههاى جاویدان جهادهاى اسلامى و شرح ایثارگری هاى کسانى را که با تمام وجودشان در راه پیشبرد این آئین پاک جان فشانى کردند دقت کنیم مىبینیم یک دلیل مهم همه ی آن پیروزی ها همین بود که، اسلام در تعلیمات خود این درس بزرگ را به آنها آموخته بود که شهادت در راه خدا و در طریق حق و عدالت به معنى فناء و نابودى و مرگ نیست، بلکه سعادت است و زندگى جاویدان و افتخار ابدى.
شما حق ندارید کسانى را که در راه خدا جان مىدهند مرده بخوانید آنها زندهاند، زنده جاویدان، و از روزی هاى معنوى در پیشگاه خدا بهره مىگیرند، با یکدیگر سخن مىگویند، و از سرنوشت پربارشان کاملا خشنودند، اما شما که در چهار دیوارى محدود عالم ماده محبوس و زندانى هستید این حقایق را نمىتوانید درک کنید
سربازانى که چنین درسى را در این مکتب بزرگ آموختهاند هرگز قابل مقایسه با سربازان عادى نیستند، سرباز عادى به حفظ جان خود مىاندیشد، اما آنها براى حفظ مکتب پیکار مىکنند و پروانهوار مىسوزند و قربانى مىشوند و افتخار مىکنند.
3- زندگى برزخى و بقاى روح
ضمناً از این آیه موضوع بقاى روح و زندگى برزخى انسان ها (زندگى پس از مرگ و قبل از رستاخیز) به روشنى اثبات مىشود و پاسخ صریحى است به کسانى که مىگویند : قرآن به مسأله بقاى روح و زندگى برزخى اشارهاى نکرده است.
پیامهای آیه:
1ـ نگرش هاى محدود مادّى را باید با ایمان به خدا و گفتههاى او تکمیل و تصحیح کرد. «لا تَقُولُوا»
2ـ تکالیف سخت، نیاز به پشتوانه اعتقادى و جبران خسارتها دارد. آرى، کسى که بداند زنده است، به شهادت رو مىکند. «لا تَقُولُوا» ، «أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ»
3ـ شهادت، زمانى ارزش دارد که در راه خدا باشد. «فِی سَبِیلِ اللَّهِ»
4ـ پیکار در راه دین، از ارزش هاى والا در پیشگاه خداوند است. «یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»
5ـ روح، بعد از مرگ باقى است، هر چند جسم و بدن متلاشى شود. «أَحْیاءٌ»
6ـ سرچشمه بسیارى از تحلیلها، ناآگاهى از واقعیّات است. «لا تَقُولُوا»، «لا تَشْعُرُونَ»
منابع:
تفسیر نور الثقلین جلد 3
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور ج 1
تفسیر نمونه ج1
منبع:وب قرآن