به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، اولین سفر به جبهه، پس از شروع جنگ همراه آقایان بهشتی، رجایی و باهنر بوده و در آن زمان بنی صدر جانشین فرماندهی کل قوا در خوزستان بود. آن سفر هم برای تشکیل شورای دفاع بود و هم برای اطلاع از وضع جبهه در اهواز و دزفول جلسات متعددی داشتیم و تصمیمات مهمی هم اتخاذ شدو به مشکل نیروهای داوطلب که سه گردان بودند و امکانات شرکت در دفاع به آن ها نمی دادند رسیدگی کردیم.
سفر بعدی ما با هدف اصلی رسیدگی به نیروهای تحت محاصره در آبادان بود که با رشادت و امکانات ناچیز مظلومانه، دفاع می کردند با زحمت و پذیرش خطر با هلی کوپتر خودمان را به آبادان رساندیم.
هلی کوپترها برای آنکه دیده نشوند، در چند متری سطح آب پرواز می کردند و خلبان ها با شجاعت ما را به آبادان رساندند. حضور ما در شهر محاصره شده آبادان دائما زیر رگبار گلوله های توپ و خمپاره و موشک های خمسه خمسه بود، در جهت تقویت روحیه مدافعان موثر بود و توانستیم بسیاری از نیازهای آن ها را تامین کنیم.
در مراکز اقامتی آن ها در سنگر ها و بیمارستان ها و ... حاضر شدیم و برایشان سخنرانی کردیم و جواب سوالاتشان را دادیم. در بیمارستان ها از مجروحان بازدید کردیم و در نماز جمعه که در یک زیرزمین اقامه شد، شرکت و سخنرانی کردیم.
شب در ستاد نیروهای ارتش خوابیدیم و تا صبح صدای غرش توپ ها و خمپاره ها و پرواز هواپیما قطع نشد. به خط مقدم رفتیم و چند گلوله با خمپاره ها به طرف دشمن شلیک کردیم. در حالی که در خیابان های شهر در حرکت بودیم، صدای زوزه خمپاره دشمن را در نزدیک خودمان شنیدیمو بلافاصله دود و گرد و غبار ناشی از انفجار خمپاره را که در نزدیکی ما فرود آمد، مشاهده کردیم.
سپس به پالایشگاه و پتروشیمی رفتیم و دشمن از آن طرف ساحل مستقیما تاسیسات را هدف می گرفت و ما شاهد برخورد تعدادی گلوله به تاسیسات بودیم که همراه با آتش سوزی بود و پرسنل اقدام به خاموش کردن می نمودند. آقای مرتضی قربانی در آنجا مسوول تدارکات سپاه و نیروهای مردمی بودند و خاطرات و عکس هایی دارند. می توانید جزئیات بیشتری از ایشان بگیرید.
در مراجعت از اهواز از چند نقطه جبهه در اطراف کرخه نور بازدید کردیم.