به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، آیت الله العظمی نوری همدانی از جمله علمایی است که در ماههای اول جنگ، کلاس درس خویش را تعطیل و به همراه جمع زیادی از شاگردان خود عازم مناطق جنگی شد، ایشان خاطرات خود را مبنی بر اولین سفر به جبهه های نبرد بنا به درخواست نگارنده این سطور چنین بیان داشته اند:
اوایل نیمه دوم سال تحصیلی 1359 که تازه درس های حوزه علمیه قم آغاز شده بود شعله آتش جنگ تحمیلی عراق با مملکت ایران زبانه کشید که همه قدرت های استکباری به حمایت از عراق برخاستند. این جنگ همان طور که حضرت امام خمینی رضوان الله علیه فرمودند: از الطاف خفیه خداوند بود که انقلاب اسلامی ایران را تثبیت کرد و به دشمنان اسلام فهماند که این انقلاب ریشه در اعماق دل های مردم مسلمان ایران دارد و این دلاور مردان با فداکاری و دادن جان عزیز و خون های گرم و رنگین خود آن را حفظ می کنند.
به علاوه این جنگ هشت ساله چهره ها را شناساند و سنگ محکمی بود که گفتار پر ارزش خداوند را که فرمود: «و لنبلوکم حتی نعلم المجاهدین منکم و الصابرین» یعنی شما را امتحان می کنیم تا مجاهدان و صبر پیشگان از دیگران معلوم گردد، متجلی ساخت.
و بالاخره اینجانب در درس خود که تازه در مسجد اعظم و در روز چهارشنبه شروع کرده بودم به حضار محترم درس پیشنهاد کردم لازم است به جبهه ها مسافرت کنیم و در کنار برادران مجاهد باشیم. در نتیجه این پیشنهاد، حدود یکصد نفر از آن جمع، آمادگی خود را برای حرکت به سوی جبهه ها جنگ اعلام داشتند، روز پنج شنبه از قم به مقصد جبهه غرب حرکت کردیم و شب جمعه را در کرمانشاه وارد محضر پر نور شهید محراب آیت الله اشرفی اصفهانی رضوان الله علیه شدیم. در نماز جمعه با شکوهی که به امامت حضرت آیت الله اشرفی اصفهانی اقامه می شد قبل از خطبه های نماز جمعه صحبت کردم و مطالبی درباره عظمت و موقعیت انقلاب اسلامی و لزوم شرکت در جبهه و جهاد بیان نمودم.
بعد از ظهر آن روز مجمع با شکوهی از علما و غیر علما در کرمانشاه تشکیل شد و شهید بزرگوار از جبهه جنوب آمده بود و مطالبی از بمباران دزفول و اوضاع جبهه جنوب را تبیین کردند که بیان نافذ آن شهید والا مقام در تهییج مردم برای حرکت به سوی جبهه ها بسیار موثر واقع شد.
روزشنبه در خدمت آن شهید محراب در مجمع بزرگ علما و طلاب محترم که یکصد نفر از ان ها همراه بنده از قم حرکت کرده بودند و تعداد زیادی در کرمانشاه به ما ملحق شدند تکبیر گویان به طرف سرپل ذهاب حرکت کردیم و در آن مجمع بسیار با شکوه مجتهدین اسلام که از پاسداران عزیز و ارتش و بسیج تشکیل شده بود حضور یافتیم. قوای نظامی و انتظامی حاضر در جبهه پس از اینکه به ما لطف و محبت کردند یک لباس رزم برای آیت الله اشرفی اصفهانی و یک دست لباس رزم هم برای اینجانب آوردند. افتخار پوشیدن این لباس را پیدا کردیم. بعد از نماز ظهر و عصر به امامت آیت الله اشرفی اصفهانی و سخنرانی بعد از نماز به طرف ایلام حرکت کردیم. پس از بازدیداز جبهه های ایلام، در ظرف چند روز به شهرهای ایوان غرب، گیلانغرب، موسیان، مهران، دهلران و قصرشیرین رفتیم و در هر شهری در اجتماع نیروهای رزمنده شرکت می کردیم و با بیان آیات قرآن مجید در رابطه با جهاد و قتال با دشمنان اسلام و مستکبران، همچنین خطبه هایی از نهج البلاغه و احادیث اسلامی، انجام وظیفه می کردیم.
آیت الله العظمی نوری همدانی در ادامه خاطرات خواندنی خود ضمن تمجید از شخصیت مرحوم آیت الله حیدری ایلامی، چنین اضهار می کنند:
در چند کیلومتری ایلام در یکی از جبهه ها خدمت آیت الله حیدری رسیدیم. این عالم بزرگوار با اخلاص با صفای خود درآن جبهه ها به مجاهدین اسلام خدمت می کردند. برای آن ها غذا می پختند، لباسشان را می شست، حتی به من می گفت من مشغول ساخت یک حمام در این جبهه هستم تا فرزندان من از این جهت هم در مضیقه نباشند. صفا و اخلاص این مرد برگوار که بعدها به عنوان یکی از اعضای خبرگان رهبری انتخاب شد بسیار آموزنده و جالب بود و حضور او در جبهه های غرب مانند حضور آیت الله حاج میرزا جواد آقا تهرانی در جبهه های جنوب یک دنیا تعهد و اخلاص و صفا به همراه داشت.
آیت الله نوری همدانی در این سفر در بیمارستان ایلام از مجروحان جنگی عیادت کرد و در جلسات متعدد نیروهای رزمنده حضور یافت و با شهید علی اکبر شیرودی و همرزمان او ساعاتی صحبت کرد.