به گزارش خبرنگار دفاع پرس ، معصومه ملاپور، فاطمه گودرزیان عراقی و گلاره معقولی در قالب سروده هایی عشق خود را به شهدا نشان دادند و با آنها تجدید میثاق کردند که در زیر سروده هایی از آنان را می خوانیم.
کاش هرگز طعم تلخ جنگ را نمیچشید
جنگ خون چندهزار نفر آدم بی گناه را میریزد بچه ها می تورسند ضربه روحی می خورند آخرهای شهریور ماه بود که صدای توپ های عراقی ها به گوش می رسید بچه ها غرق در شوق و ذوق مدارس بودند و هیجان کتاب ها و دفترهای جدیدشان را داشتند .
نخل با اندوه به پدربزرگ خود می نگریست و با خود می گفت اصلا فکرش را هم نمی کردم پدربرزگ مهربانم به زمین بیفتد.
آسمان ناراحت بود از اینکه هواپیماهای عراق می آید و دلش هوای ابری شدن داشت .
ذوق و شوق بچه ها به ناراحتی تبدیل شد.
مدرسه می گریست دلش می خواست بچه ها در آنجا درس بخوانند ولی ویران شده بود و کلاس درسی نبود.
مدرسه هم غمگین و ناراحت بودند که چرا باید در جنگی که برایشان به زور تحمیل شده دست به اسلحه شوند و اشک کودکان ریخته شود.
تانک ها دلگیر بودند که باید چندهزار نفر را مودر هدف قرار بگیرند و خونشان را بریزند، بیمارستان فکرش را نمی کرد این همه آدم را در خود جای دهد فکر می کرد خواب است و لی بیدار بود بیدار بیدار و حقیقت خیلی تلخ بود .
بچه ها هم دلشان می سوخت از اینکه دفترها و کتاب های نویشان زیرآوار است کاش کشورم هرگز طعم تلخ جنگ را نمیچشید.
هشت سال پایداری
شعرم رو می نویسم با تمام صداقت
برای اونهایی که جنگیدن با شجاعت
هشت سال پایداری در برابر دشمن
واسه اینکه همیشه سربلند باشه میهن
واسه مادرهایی که جونشونو دادن
اما توی نگاهشون غصه رو جا ندادن
اگر این شهدا از جان گذشتن
سرنوشت وطن رو با خون نوشتن
همیشه باشه ایران خانه این دلیران
سرافزار و جاویدان زیر سایه قرآن
«تورفتی» پایداری
تو رفتی
تورفتی اما شجاعتت در بلوارها
و کوچه ها هنوز می وزد
بزررگی ات را تاریخ زانو زده
نان شب گلوله بود
موسیقی هر روز صدای آزیر بود و بس
بابا آب داد
خط خورد ..
الف ، ب، پ، ت
جیم مثل جنگ
او با تانک آمد
او زیر بارانی از مسلمل آمد
